انتقادهاي عبدالرضا داوري از محمود احمدينژاد كه زماني مُرادش بود، همچنان ادامه دارد
روايت يك انشقاق
نام محمود احمدينژاد چه آن روز كه در دادگاه روزنامه سلام نشسته بود، چه روزي كه شهردار تهران شد، چه روزي كه به رياستجمهوري ايران رسيد و با اقدامات خود در جريان انتخابات بحثانگيز سال 88 كرسي خود را در «پاستور» حفظ كرد و چه حالا كه از عرش به فرش رسيده و ياران اصولگراي ديروزش به مخالفان و منتقدانش تبديل شدهاند، با يك واژه گره خورده است؛ «جنجال». احمدينژاد حضور صدر اخبار را به گمنامي ترجيح ميدهد و از اينرو ابايي از تغيير لحن و اظهاراتش ندارد. روزي تحريم را كاغذپاره ميخواند و روز ديگر از لزوم رفع آنها براي تامين منافع مردم سخن به ميان ميآورد. تناقضهايي كه اگر قرار بر مرور واو به واو اظهارات رييسجمهوري سابق ايران باشد، بدون شك بيشتر هم خواهد شد. اينبار اما ماجرا شخص او نيست و بحث بر سر يكي از ياران سابقش است؛ يار غاري كه پس از خداحافظي احمدينژاد از كرسي رياستجمهوري همچون حميدرضا بقايي و اسفنديار رحيم مشايي و برخلاف قاطبه اعضاي كابينه دولت نهم و دهم، كنارش ايستاد ولي حالا در زمره كساني قرار گرفته كه تلاش ميكند از هر تريبوني براي اعلام برائت از رييس سابق خود استفاده كند. عبدالرضا داوري حالا از حضور كنار احمدينژاد توبه ميكند و سخناني را به زبان ميآورد كه روزگاري بيانشان را از سوي ساير نزديكان احمدينژاد تكذيب ميكرد. داوري حالا در جديدترين موضعگيري خود عليه رييسجمهوري سابق، آن هم در آستانه سيزدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري، از استقبال احمدينژاد از سقوط جمهوري اسلامي سخن گفته است. او به پايگاه خبري-تحليلي عصر ايران گفته است: «آقاي احمدينژاد هم اعتقادش اين است كه جمهوري اسلامي نظام پايداري نيست و سقوط خواهد كرد. اين آقايان 3 احتمال را برجسته ميكردند براي سقوط نظام؛ احتمال اول فوت رهبري بود و يكي از اخباري كه هميشه در محافل خاص آقاي احمدينژاد دنبال ميشود، وضعيت سلامتي رهبري است.» اين همراه پيشين احمدينژاد درباره چند و چون بررسي موضوع حمله نظامي ايالات متحده امريكا در دفتر رييسجمهوري سابق ايران گفته است: «حمله امريكا به ايران را هم عامل فروپاشي ميدانستند و بهشدت اخبار مربوط به حمله احتمالي را دنبال ميكردند.» او همچنين اعلام كرده است: «ميگفتند اگر امريكا حمله كند و زيرساختها را بزند، يعني آب و برق قطع شوند، اين نقطه آغاز فروپاشي جمهوري اسلامي خواهد بود.»
داوري درباره دوري جمهوري اسلامي از احمدينژاد نيز گفته است: «آقاي احمدينژاد تحليلش اين بود كه اگر بايدن پيروز شود، اصلاحطلبان در ايران قوي ميشوند و در اين صورت نظام و رهبري و سپاه نيرويي ندارند كه آن را جلوي اصلاحطلبان بگذارند؛ بنابراين مجبورند راه را براي من باز كنند. احمدينژاد پيروزي بايدن را به نفع خودش ميدانست. حدود 40 دقيقه بحث كرديم. من به آقاي احمدينژاد گفتم اگر نظام همين امروز آقاي مهندس موسوي را از حصر بيرون بياورد، او را به شما ترجيح ميدهد؛ آقاي خاتمي و آقاي روحاني كه جاي خود را دارند و به طريق اولي بر شما مرجح خواهند بود.» داوري تناقضهاي احمدينژاد را نيز يادآوري كرده و يادآور شده است: «آقاي احمدينژاد مجموعهاي از تناقضات است. احمدينژاد بسته به موقعيت خودش و نسبتش با كانونهاي قدرت، سياستورزياش تغيير ميكند. ايشان در شوراي عالي امنيت ملي با آقاي علي لاريجاني درگير شد و او را بركنار كرد، اما سال 87 از آقاي لاريجاني براي كسب رياست مجلس، در رقابت با حدادعادل، حمايت كرد؛ يعني تيم خودش را روانه مجلس هشتم كرد تا علي لاريجاني رييس مجلس شود. بعد دوباره با همين آقاي لاريجاني دچار مشكل شد.»