دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام خواستار سالمسازي نهادهاي امنيتي جمهوري اسلامي شد
عليه آلودگي امنيتي
چند روز پيش بود كه همزمان با طرح زمزمههايي از احتمال آغاز دوباره مذاكرات برجامي ميان جمهوري اسلامي و ايالات متحده در وين، آن هم به صورت غيرمستقيم، خبري عجيب اما حايز اهميت منتشر شد. «انفجار در نطنز»!
اين انفجار اما علاوه بر همزماني با مذاكرات برجامي در وين، به فاصلهاي اندك از بيستم فروردينماه، سالروز صنعت هستهاي ايران صورت گرفت و در حالي كه در ساعات نخست، احتمال تروريستي بودن اين حادثه صرفا در حد گمانهزني مطرح بود، كمكم برخي مقامها و نهادهاي رسمي جمهوري اسلامي نيز از اين احتمال گفتند و علياكبر صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي نيز از «تروريسم هستهاي» در نطنز سخن به ميان آورد. وقوع اين حادثه اما فارغ از اينكه ناشي از عملياتي تروريستي بهطور متعارف باشد يا ناشي از نوعي خرابكاري، شد سومين حادثهاي از اين دست كه ظرف يكسال گذشته به نحوي صنعت هستهاي ايران را هدف قرار داده است.
نخستين حمله، ترور محسن فخريزاده بود؛ آن هم در نزديكي پايتخت و در روز روشن؛ تروري كه هنوز عوامل آن به صورت دقيق از سوي نهادهاي امنيتي اعلام نشده ولي از همان ساعات نخست تاكنون انگشت اتهام به سمت رژيم صهيونيستي نشانه رفته است. حوادث دوم و سوم نيز در نطنز، يكي از مهمترين مراكز هستهاي ايران رخ داد كه در هر دو مورد بخشهايي از اين مركز به شدت آسيب ديد. اين سه حادثه كنار هم، سبب شد تا بسياري از ناظران و البته مقامات امنيتي از احتمال نفوذ و لزوم پاكسازي نهادهاي امنيتي ايران و متعاقبا تغيير رويكرد اين نهادها سخن بگويند؛ اظهاراتي كه حالا محسن رضايي كه همواره نامش با روزهاي تلخ جنگ 8 ساله ايران و عراق گره خورده نيز بر آن صحه گذاشت.
پاكسازي نظام
پس از تروريسم هستهاي كه رژيم صهيونيستي در رسانههاي خود مسووليت آن را پذيرفته، بسياري از فعالان سياسي از لزوم توجه بيشتر نهادهاي امنيتي بهويژه سازمان اطلاعات سپاه به مباحث امنيتي به جاي پرداختن به مسائل سياست داخلي و فعاليت چهرههاي سياسي، خواستار مقابله با نفوذ امنيتي شدند. يكي از اين افراد محسن رضايي بود. او در توييتي، بدون اشاره به اين يا آن دستگاه اطلاعاتي، از رخنه امنيتي گفت و نوشت: «آيا وقوع مجدد آتشسوزي در تاسيسات هستهاي نطنز، آن هم در كمتر از يكسال پس از انفجار قبلي، نميتواند نشان از جدي بودن پديده نفوذ باشد؟! كشور نياز به سالمسازي امنيتي دارد.» رضايي منظور خود از «سالمسازي امنيتي» را تشريح نكرد ولي ناظران اين كليدواژه را بهمعناي بازگرداندن نهادهاي امنيتي به وظايف اصلي خود تعبير كردند. رضايي در همين راستا روز گذشته به خبرگزاري مهر گفت: «معلوم است آلودگي امنيتي پيدا كردهايم و سالمسازي امنيتي بايد يكي از برنامههاي مهم دولت آينده باشد كه آن را در تمام ردهها، وزارتخانهها و جاهاي حساس انجام دهد و اين موارد مشكوكي كه وجود دارد و منابع نفوذي احتمالي را پاكسازي كند.» او همچنين درباره حملات تروريستي اخير صورت گرفته در ايران نيز بيان كرد: «كشور بهطور گسترده يك آلودگي امنيتي پيدا كرده و نمونه آن اين است كه كمتر از يكسال، سه رويداد امنيتي اتفاق افتاده است؛ دو انفجار و يك ترور. قبل از اين، از اسناد به كلي سري هستهاي ما سرقت شده است و قبل از آن چند ريز پرنده مشكوك آمدند و كارهايي انجام دادند.»
نفوذ به امنيتيها
محسن رضايي در بخش ديگري از اظهاراتش تلويحا موضوع نفوذ در نهادهاي امنيتي ايران را در شرايطي تاييد كرده كه اين سالها كنشگران سياسي اصلاحطلب و مستقل و حتي فعالان محيطزيستي به عناوين اتهامي چون نفوذ و جاسوسي متهم شدهاند. اتهاماتي كه البته در بسياري از موارد از سوي نهادهاي قضايي و امنيتي نيز پيگيري شده و منجر به تشكيل پرونده براي اين افراد شده است. رضايي گفته است: «معمولا در دنيا هم چنين قاعدهاي وجود دارد كه هر ۱۰ سال، ۲۰ سال كل سيستم را پاكسازي امنيتي ميكنند و نوعي سالمسازي امنيتي را به وجود ميآورند. ما مدتهاست كه اين كار را نكردهايم و شايد ۳۰ سال گذشته است و اين سالمسازي امنيتي به وجود نيامده است.» دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرده كه از 10 سال پيش تاكنون روند نفوذ در نهادهاي امنيتي جمهوري اسلامي تشديد شده است.
نطنز و وين
يكي از اتفاقات عجيب در فضاي سياسي، آن هم پس از حادثه اخير نطنز كه «تروريسم هستهاي» توصيف شد، مطالبه طرح مذاكرات وين از سوي كنشگران سياسي و رسانهاي اصولگرا بود. آنان همچون روزهاي پس از ترور شهيد فخريزاده، از لزوم خروج از برجام و توقف مذاكرات و تخاصم علني با ايالات متحده امريكا گفتند حال آنكه به عقيده كارشناسان، اين دقيقا هدف اسراييل از تشديد اقدامات تروريستياش در ايران به شمار ميرود. محسن رضايي به اين مساله اشاره نكرده ولي حادثه اخير در نطنز را بيارتباط با مذاكرات وين ندانسته و در همين راستا گفته است: «حادثه نطنز حادثه بسيار بدي بود؛ زيرا همزمان با اقدامات افتخارآميز هستهاي ما صورت گرفت و لذا از نظر حيثيتي رخداد بدي بود. فكر ميكنم بعد از اينكه ايران در مذاكرات هستهاي مقاومت كرد اينها اين كار را انجام دادند تا بلكه مقاومت ما را در ديپلماسي بشكنند، بنابراين ميتواند بيارتباط نباشد.»