مقصر يا آسيبپذير، مساله اين است
نسرين ضميري
اين روزها كه با پيك چهارم يا موج دوم يا هر اسم ديگري كه بتوان روي آن گذاشت روبهرو هستيم، بار ديگر جدال چه كسي مقصر است درگرفته و به جاي كمك به خارج شدن هر چه سريعتر از اين وضعيت توان خود را صرف يافتن مقصر كردهايم. آيا با پيدا كردن مقصر مشكل حل ميشود؟ قبل از يافتن پاسخ اين پرسش بهتر است مرور كوتاهي داشته باشيم بر بيش از 14 ماه حضور «كرونا» در ايران. ويروس همهگير نسبتا ناشناخته كه در مدت زمان كوتاهي عالمگير شد و تمام ابعاد زندگي فردي و اجتماعي را دگرگون كرد. بر خلاف هفتههاي اول همهگيري، اينك كمتر كسي در دنيا وجود دارد كه «كرونا» را نشناسد. در حال حاضر و پس از گذشت چندين ماه نه تنها اطلاعات زيادي در مورد اين ويروس به دست آمده بلكه از راههاي ابتلا گرفته تا راههاي پيشگيري و درمان آن شناخته شده و چندين واكسن ساخته شده و به مرحله اجرا رسيده است. تا جايي كه از نااميدي و هراس هفتههاي نخست شيوع به واقعبيني و امكان مهار آن تا چند ماه آينده رسيدهايم. اما طي همين مدت بشر آسيبهاي سختي از اين بيماري ديده. به گزارش خبرگزاري ايرنا در تارخ بيستم فروردين به نقل از پايگاه اينترنتي en_people پژوهشگران موسسه سلامت جهاني بارسلونا ISGlobal مطالعهاي را انجام داده و بر اساس آن اعلام كردهاند «سلامت افراد به طور همزمان توسط چند مكانيسم مورد حمله قرار گرفته است.» اين مكانيسمها عبارتند از هزينههاي اقتصادي، مشكلات بهداشتي و درماني، اهداف شخصي، نهاد خانواده، كسب وكار و مشاغل، آموزش، تفريح، ورزش و... كه پيامد آنها منجر به افزايش خشونت خانگي، انزوا و احساس تنهايي به خصوص در سالمندان، غم و اندوه ناشي از مرگ و فقدان عزيزان، دوري از دوستان، اضطراب عمومي، فرسودگي شغلي، استرس پس از ضربه و آسيبهاي جسماني و رواني ناشي از ابتلا به كرونا بوده است. پژوهشگران موسسه مذكور براساس نتايج به دست آمده، خواستار ارايه راهكارهاي «حمايت اجتماعي» و كمك به افراد و خانوادهها شدهاند.
به همه اين موارد مشكلات خاص جامعه خودمان را هم اضافه كنيد. در چنين شرايطي انسانها نياز به «تابآوري» دارند. تابآوري يعني مجموعه مهارتهايي كه به ما كمك ميكند، ضربات و ناملايمات را تحمل كرده، متوقف نشويم و به راهمان ادامه دهيم. مثالهايي براي تابآوري تغييراتي بود كه برخي در كسب وكار خود ايجاد كردند. برخي رستورانها فعاليت خود را تبديل به تهيه غذاي بيرونبر كردند يا توليدي پوشاك تبديل به دوخت و تهيه ماسك يا لباس بيمارستاني شد، بعضي از فروشندگان كالاهاي خود را در فضاي مجازي عرضه كردند يا آموزشهاي حضوري تبديل به آموزش غيرحضوري و مجازي شد. هركدام از اين فعاليتها نمونهاي از «تابآوري» است در جهت تحمل شرايط و متوقف نشدن. اما در برخي از زمينهها كم كاري شده است.
«حريم خصوصي» را قلمرو زندگي هر فرد ميدانند كه ديگران نبايد بدون رضايت او به آن وارد شوند، اين امر ميتواند در خصوص چگونگي رابطه افراد و دولت هم تعريف شود. سوالي كه هميشه مطرح بوده اين است كه دولتها تا كجا ميتوانند با زير پا گذاشتن نيازهاي طبيعي افراد در حقوق شهروندي آنان ورود كنند و تصميم بگيرند؟ يكي از وظايف دولتها حفظ حريم خصوصي افراد از تعرض ديگران است اما خود دولتها گاهي مجبور ميشوند، وارد حريم خصوصي مردم شوند. حدود اين دخالت چالش هميشگي بين دولتها و انديشمندان علوم اجتماعي بوده است. در جامعهاي كه بر اساس مردمسالاري اداره ميشود، شهروندان بايد مشاركت فعال در امور جامعه داشته باشند. در بحث كرونا قبل هر چيز بايد مشخص كنيم حدود وظايف دولت چه بوده، دولت به معناي حاكميت و مجموع تمام اركان آن و چه وظايفي به عهده مردم است.
براي مثال ساعت منع تردد شبانه را در نظر بگيريد كه از ساعت 10 شب تا 3 بامداد ميباشد.
گروهي از مردم ساعت 9 شب ميروند مهماني شبنشيني و دورهمي در خانه اقوام و دوستان و ساعت 3 بامداد برميگردند. به اين ترتيب ظاهرا دستورالعملهاي بهداشتي رعايت ميشود اما آمار ابتلا به كرونا كاهش پيدا نميكند. تدوين دستورالعملها به عهده دولت است اما براي اجرايي شدن آنها تا كجا ميتواند در زندگي خصوصي مردم دخالت كند.
به بيان سادهتر اگر مردم نخواهند، سختگيرانهترين روشها هم اثربخش نخواهد بود. يكي از دلايل آن است كه مردم در شرايط سخت نياز به «حمايت اجتماعي» دارند. حمايت اجتماعي آن حسي است كه دوستان و خانواده به انسان ميدهد و با دور هم جمع شدن اين نياز برآورده ميشود. اگر بخواهيم از دورهمي و مهماني خودداري شود بايد جايگزين آن را به مردم ارايه دهيم، درست مثل تغييراتي كه بعضي در كسب وكار خود دادند، اين ميشود «تابآوري». در قضيه مسافرتهاي نوروزي همين مساله وجود داشت. مردم نياز متراكم و انباشته شدهاي براي تجديد قواي روحي و دريافت حمايت اجتماعي داشتند، كجا بايد اين نياز تامين ميشد؟ وظيفه دولت هشدار دادن بود و تصميم براي اجراي آن به عهده خود مردم.