• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4905 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۹ فروردين

من يك پناهنده‌ام

سيدمحمدعلي ابطحي

خداي من؛ ‌اي بهترين كسي كه مي‌شود صدايش زد؛ 
اي بهتريني كه هر آرزومندي مي‌تواند دل پرآرزويش را پيش تو خالي كند؛ 
مي‌دانم خيلي آرزوهاي بزرگ دارم
ولي تا دلت بخواهد پرونده اعمالم سياه است؛ 
حالا كه اين همه آرزو دارم و پرونده‌ام خراب است، با عفو و رحمتت به اندازه آرزوهايم به من بده؛ 
نكند به اعمال زشتم نگاه كني و ميزان لطفت پرونده سياهم باشد؛ 
آخر تو خداي كريمي. اصلا كرمت اجازه نمي‌دهد به گناهان من نگاه كني؛ 
صبر تو بيشتر از اين است كه بخواهي مقصر پيدا كني
خدايا مي‌داني من چه كسي هستم. بگذار خودم بگويم: 
من يك پناهنده‌ام كه از تو فرار كرده‌ام و اكنون به طرف تو بازگشته‌ام؛ 
برگشتم كه فضل و محبتت را ببينم؛ 
چون باور دارم كسي را كه به تو خوش گمان است مي‌بخشي
من كسي نيستم خدا. يك ذره ناچيز؛ 
فضل و رحمت را به من ارزاني كن؛ 
به خاطر بخشندگي‌ات توبيخم نكن خدا
يك چيز مهم بگويم؟
باور كن اگر مي‌دانستم غير از تو قرار است از گناهانم مطلع شود
يا اگر فكر مي‌كردم من را زود مجازات مي‌كني، عمرا گناه مي‌كردم، 
نه به خاطر اينكه تو ناظر بي‌توجهي هستي 
و نه به خاطر اينكه از همه پرونده‌خوانان كوچك‌تري
نه. گناه كردم چون فقط تو بهترين پرده‌پوشي
و بهترين حاكمي و كريم‌ترين كريم؛ 
عيب‌پوشاني و آمرزش گناه كار تو است، 
با اينكه هر چه كه ديگران نمي‌دانند را مي‌داني
گناهم را نمي‌گذاري فاش شود و تا جايي كه بشود مجازات را به تاخير مي‌اندازي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون