قايقهاي نجات تايتانيك!
ابراهيم رستميان
در خبرها آمده بود كه بخش خصوصي ميتواند با استفاده از ارز نيمايي اقدام به واردات واكسن كند و به قيمت ۲۵۰ هزار تومان (و شايد بيشتر) به متقاضيان بفروشد. آدميزاد با شنيدن اين خبر بهجت به ياد فيلم «تايتانيك» ميافتد و آن صحنهاي كه چند قايق كوچك نجات به كمك چند صدسرنشين مضطربي آمدند كه كورسويي از اميد به نجات در دلهايشان دميده بود. در آن هنگامه مرگ و زندگي كه تايتانيك لحظه به لحظه در اعماق اقيانوس فرو ميرفت، جمعي فرصتطلب از سر و كول هم بالا ميرفتند تا بلكه گليم خود را از آب بيرون بكشند و زودتر از ديگران- حتي بيماران و كودكان و مسنترها - سوار معدود قايقهاي نجات بشوند. بيشك اين صحنهها يادآور دردناكترين و زشتترين جلوهها از خصايص پنهان در شخصيت برخي آدميان است كه در شرايط دشوار انتخاب ميان مرگ و زندگي، با صراحتي وهنآميز رخ نشان ميدهد. صحنههايي كه در جهان امروز و در صفآرايي ميان فقر و غنا، به نمايشي عادي مبدل شده و در ماجراي فراگيري كرونا و رقابت ممالك توسعهيافته و روبه توسعه براي پيشخريد واكسن، چهره زشت خود را بيش از پيش نمايان كرده است؛ وضعيتي كه صداي سازمان جهاني بهداشت را هم درآورده و هشدار داده است كه 10 كشور دنيا بيش از ۷۵ درصد از واكسنهاي توليدي را پيشخريد كردهاند! اما شگفتيآور برخوردهاي متناقضي است كه اينجا و آنجا در كشوري مانند كشور ما با پديده بيعدالتي در توزيع واكسن ديده ميشود. نمونه واضح آن اعلام رايگان بودن تزريق واكسن براي همگان از يكسو و باز گذاشتن دست بخش خصوصي براي واردات واكسن و فروش آن به قيمت مناسب(؟!) به متقاضيان از سوي ديگر است.
اين يك بام و دو هوا براي چيست؟ آيا مردم حق ندارند به ياد صحنههاي همان فيلم تايتانيك بيفتند و از خود بپرسند: «اين قايقهاي نجات نصيب چه كساني خواهدشد؟!» اينجا ديگر صحبت از واردات ماشينهاي سواري چندميلياردي و جولان دادن آنها توسط تازه به دوران رسيدهها در گوشه و كنار شهرها و تبليغ «دارندگي و برازندگي» نيست! اتخاذ چنين سياستهايي، ناخواسته پاشيدن نمك بر زخمهاي مردمي است كه انواع مشكلات و نابرابريها را تاب آوردهاند، اما حتي اگر نخواهند بشنوند و ببينند، نميتوانند فكر نكنند و نفهمند... كاش تا دير نشده متوليان امور اين سياست را كنار بگذارند و در دوران اوجگيري رنجهاي ناشي از پاندمي كرونا، در برنامهريزي واكسيناسيون دورانديشانه و به عدالت رفتار كنند و عطاي كساني را كه خود را آراسته به «هنر دور زدن تحريمها» ميدانند، به لقايشان ببخشند! و سرانجام اين گفته حكيمانه سعدي بزرگ را در ايام گراميداشت او به خاطر داشته باشيم كه: دونان چو گليم خويش بيرون بردند/ گويند چه غم، گر همه عالم مردند! /گر از نيستي ديگري شد هلاك / مرا هست، بط راز توفان چه باك!