امتحانات حضوري، دميدن در آتش كرونا
حسين ثقفي
در نخستين هفته ارديبهشت ۱۴۰۰وزير محترم آموزش و پرورش بيان داشتند كه «دانشآموزان نهم و دوازدهم تحت هر شرايطي امتحانات حضوري دارند. اين امتحانات در سرنوشت دانشآموزان تاثير دارد.» جملاتي كه آقاي حاجيميرزايي به كار بردهاند در قسمت اول داراي بار قانوني بسيار سنگين و در قسمت دوم حامل بار عملكردي ويژهاي است. با اذعان متخصصان ويروسشناسي، فصل بهار، زمان اوجگيري اپيدميها و جهشهاي ويروسي است كه اتفاقا امتحانات مزبور در همين شرايط ميخواهد بهطور حضوري برگزار شود اما در بررسي سخن وزير، نوعي خودسري و ستيز عريان نسبت به تصميمات ستادملي مبارزه با كرونا مشهود است. درحالي كه هنوز دسترسي به واكسن فقط براي افراد مسن بالاي هشتاد سال ميخواهد فراهم شود و ويروس در كشور روزانه جان بالغ بر۴۰۰ نفر را ميگيرد، چطور و با چه منطقي ميتوان اينگونه متهورانه حكم به امتحانات حضوري در كشور براي بازه يكماهه داد؟
ميدانيم طبق برآوردهاي بهداشتي و پزشكي در اپيدميها مدارس جزو واپسين مراكز بازگشايي به حساب ميآيند و ضريب خطرشان در انتشار بيماريهاي مسري ۱۱درصد است كه ميزان خطرپذير آن در اوج ساير نهادهاست. حال با اين شرايط واكسيناسيون، گسترش فجيع ويروس در بين مردم، جهشهاي مكرر كوويد۱۹ كه در ايران هم دور از انتظار نيست، خستگي جامعه درماني كشور، تصلب شريانهاي كسب و كار، اين تصميم آموزش و پرورش دميدن شيپور ناموافق از سر گشاد آن است كه مخاطرات بسيار وسيعي را براي جامعه به دنبال دارد. لذا اين دستور بار قانوني سهمگيني براي شخص وزير به دنبال دارد كه اگر در اثر آن، معلمان، دانشآموزان و خانوادههايشان درگير كرونا شوند بايد پاسخگوي افكار عمومي باشند و هم به اين وسيله اسباب بياعتمادي را چنان گسترده كنند كه در سال تحصيلي بعد شاهد ترك تحصيل بالاي ۴۰هزار نفري دانشآموزان كشور باشيم، چراكه جامعه وقتي تصميمات در سطح كلان را فاقد نگاه علمي و جمعي ببيند ارتباط خود را با مراكز مرتبط قطع ميكند و به سراغ آن طرحي ميرود كه خود بداند صحيح و مناسب است. لذا در همينجا پيشنهاد ميشود كه وزارت متبوع با همگرايي محكم ذيل تصميمات و ارزيابيهاي ستادملي مبارزه با كرونا، به نرمش عاقلانه روي بياورد و درباره اين دوپايه و امتحانات نهايي، مته را از روي خشخاش تكمحوري بردارد و جامعه و خود را منقاد دستورات علمي گرداند تا به اين وسيله روح جمعي به سمت قانونمداري و احترام متقابل سوق داده شود و اما عبارت دوم سخن وزير كاملا صحيح است. امتحانات نهايي در سرنوشت تحصيلي دانشآموزان تاثير وافري دارد بهطوري كه خود فراگيران نيز آن را به خوبي ميدانند. با اينحال سوال اينجاست كه اثربخش بودن امتحانات بايد عاملي باشد كه سلامت افراد ناديده انگاشته شود؟ سخن از يك ماه ارتباط اين پايههاي تحصيلي باهم و با مدرسه است و زمان كوتاهي نيست كه به صرف اثربخشي، سلامت جاني افراد را ناديده بگيريم. اين تصميم وزارت ميرساند كه مجموعه اين دستگاه با وجود اهميت وافر امتحانات اين دوپايه و اپيدمي خاص بيماري، دست روي دست گذاشته و به خود زحمتي نداده است تا با متخصصين امر طي اين مدت طولاني به تبادلنظر بپردازد و براي امتحانات نهايي چارهاي درست و خردمندانه اتخاذ نمايد. ما اگر قائل به اهميت تصميمات شورايي در مدارس هستيم در اين برهه حساس بايد نحوه امتحانات و چگونگي برگزاري آن را به شوراي مدرسه واگذار كنيم و بهشدت از دستورات ديكتهاي مسووليتزا و بحرانگرا پرهيز كنيم. شوراي مدرسه در وضعيت فعلي و با شناختهايي كه از دانشآموزان خود دارد ميتواند فراخور امكانات نسبت به ارزشيابي نهايي فراگيران تدبير سازنده داشته باشد و از اين ورطه جامعه را به سلامت عبور دهد. نكته ديگر آنكه وقتي نمره اصلي دانشآموز در ساير پايهها، ميزان عملكرد طول ترم او است چرا در پايه نهم و دوازدهم اين امر ناديده گرفته ميشود؟ و عملا تلاش دانشآموز در طول ترم بر باد ميرود و نوعي بيعدالتي پنهان در بطن سيستم آموزشي نطفهدار ميشود. آنچه مسلم است در پايه نهم انتخاب رشته و در پايه دوازدهم آمادگي براي كنكور زمينهساز چنين تصميم عجولانهاي شده است. در پايه نهم برمبناي آزمونهاي مشاورهاي و نظر دبيران ميتوان همچون گذشته سير انتخاب رشته اين دسته از فراگيران را توسط شوراي مدرسه در مسير شفاف ودرستي قرار داد تا با ممزوج ساختن فعاليتهاي طول ترم و شناختهاي متوالي خود و امتحاناتي كه برمبناي شرايط منطقه خود به عمل ميآورند با آرامش خاطر سبب كسب واقعيترين نتيجه براي دانشآموز شوند و استرسهاي او و اوليايش را در اين باره بهشدت بكاهند. در پايه دوازدهم نيز همانطوركه گفته شد، دانشآموزان به خودي خود از حساسيت پايهاي اين دوره آگاهند و ميدانند كه كنكور سراسري فصل ويژهاي براي آينده آنان است. پس باز هم شوراي مدرسه بر اين مبنا و با وضعيت فعلي ميتواند بهترين برنامه را براي امتحانات و نوع و كيفيت آن طراحي نمايد و اگر چنانچه وزارت مربوطه اصرار مبرمي بر امتحانات حضوري دارد توصيه ما برگزاري امتحانات فقط براي درسهاي پايه است كه در حد چهار تا پنج آزمون باشد و مدرسه با تدبير شوراي دبيران، بقيه دروس را قبل از آغاز امتحانات حضوري تعيين تكليف نمايد. جز اين اگر مسير امتحانات بر حضور پيموده شود بيشك دميدن در آتشي مهيب خواهد بود كه طعمه شعلهاش جان انسانهاي مظلوم و بيگناه اين مرزوبوم خواهد بود.