رييس جديد كميته آموزش فدراسيون فوتبال در گفت و گو با «اعتماد»:
ميخواهم فوتبال را از بن بست آموزشي خلاص كنم
علي ولياللهي
در آخرين جلسه هيات رييسه فدراسيون فوتبال انتصابات جديدي صورت گرفت. بر اين اساس جلال چراغپور، سرمربي سابق تيم ملي بزرگسالان و اميد كشورمان به عنوان مسوول كميته آموزش فدراسيون فوتبال منصوب شد. جايگاهي كه پيش از اين در اختيار مرتضي محصص قرار داشت. حضور محصص در چند سال اخير در كميته آموزش فدراسيون فوتبال انتقادات زيادي را به همراه داشت، چراكه عملا خروجي خاصي از طرف جامعه فوتبال از اين كميته ديده نميشد. حال با حضور چراغپور اين اميدواري به وجود آمده كه تغيير قابل توجهي در كميته آموزش فدراسيون فوتبال رخ بدهد، چراكه چراغپور از جمله كساني است كه هميشه از آموزش به عنوان پايه اصلي رشد فوتبال نام برده و خودش سالها در حوزه آموزش، فوتبال پايه و روشمند كردن فعاليتها كار كرده است. ايشان كه فعلا در حال كار روي تدوين برنامههاي مورد نظرش است، اعتقاد دارد جرقه رشد فوتبال در يك كشور در كميته آموزش فدراسيون فوتبال زده ميشود.
برنامه شما براي كار در كميته آموزش فدراسيون فوتبال چيست؟
من سعي ميكنم در اولين فرصتي كه بتوانم به تهران بيايم. محدوديتهاي كرونايي تا آخر هفته اجازه نميدهد من از گيلان خارج شوم. اميدوارم در هفته آينده فرصتي فراهم شود و در فدراسيون خدمت آقايان باشم. آنجا مصاحبهاي انجام خواهم داد با حضور رسانهها و كل برنامهاي كه آماده كردم را به صورت مكتوب و توضيحات كامل خدمت كل جامعه عرض خواهم كرد و خواهم گفت چه كار انجام ميدهم و چه برنامهاي تنظيم كردم. الان هم روي همان برنامه داشتم كار ميكردم. من اين مجموعه برنامهها را خيلي اصرار دارم در همين شروع كار مثل برنامههايي كه بقيه آقايان اعلام ميكنند، اعلام كنم. حالا اينكه چقدر از اين برنامه را ميتوانم انجام دهم، جامعه خودش قضاوت خواهد كرد.
برخي ميگويند شما نميتوانيد با عزيزيخادم كار كنيد. به اين دليل كه رييس جديد فدراسيون فوتبال نشان داده روابط كارياش را در اولويت قرار ميدهد و شما ضوابط را بر روابط ترجيح ميدهيد.
در درجه اول من در صحبت مقدماتي كه با ايشان و فدراسيون فوتبال داشتم، صحبت كاري خودم بود و ارايه رزومه و دستاوردهاي گذشته و اين چيزها. اين سوالي كه ميپرسيد، قصاص قبل از واقعه است. اين خيلي موضوعيت ندارد. با شناختي كه همه از هم داريم بايد اجازه بدهيم چرخ كارها بچرخد و حركت كنيم. ولي آنچه مهم است، اين است كه روي اين قضيه خيلي فكر شده كه اين كميته آموزش را از حالتي كه دارد، خارج كنيم. من هم برنامههايم را آماده كردم و در اولين فرصت اعلام خواهم كرد و انشاءالله كار جلو برود.
عملكرد كميته آموزش در چند سال گذشته با انتقادات زيادي مواجه بوده و عملا خروجي خاصي از آن بيرون نيامد. آيا موافق هستيد كه خلئي در اين زمينه وجود دارد؟
هر اتفاقي كه در فوتبال يك كشور ميافتد منشأ، شروع و جرقه آن از كميته آموزش است. مثلا كشوري را تصور كنيد كه بعد از مدت طولاني بفهمد كه تعداد بازيكنان خارجي در ليگش زياد شده است. مثلا بعد از 10 يا 15 سال ميبينيم چقدر بازيكن خارجي در ليگ زياد شده. بعد در ادامه ميبينيم كه تيم ملي آن كشور هم ديگر مثل قديم خيلي فعال نيست. مثلا ايتاليا. يك وقتي ما ميديديم كه ايتاليا در سطح ملي در كجا قرار داشت و الان ميبينيم آنچنان بازيكنهاي تاپي ندارد.
بازيكنانش دو دستهاند. يا از اين سمت به شدت جوياي نام هستند يا از سمت ديگر پا به سن گذاشته. وقتي اينجا را ميبينيم، متوجه ميشويم كه آموزش ايتاليا اشكال پيدا كرده است. يعني توليد بازيكن در اندازههاي مورد نيازش نيست در نتيجه ميرود بازيكنان تازهكار و با استعداد ميآورد. اما استعداد كجا و ستارههايي نظير رود گوليت، فنباستن، ريكارد و بقيه كجا كه روزي در فوتبال ايتاليا بازي ميكردند. ما در كشور خودمان هم در يك برههاي ديديم كه بازيكنان كم كيفيت يا بيكيفيتي كه از بيرون ميآمدند چقدر راحت آمدند و بازي هم نكردند و ليگمان را هم ارتقا ندادند. آنها شكايت هم كردند و پولهايشان را هم گرفتند و رفتند. حالا وقتي ورود آن بازيكنان را ممنوع كرديم، صورت مساله را پاك كرديم. يعني باز نيامديم در آموزش دخل و تصرف كنيم و توليدمان را بيشتر كنيم. يعني با يك مبارزه فوتبالي نگذاريم بازيكن باكيفيت نيايد توي فوتبال. آسيب كجاست؟ كجا اشكال وجود دارد؟ آموزش اشكال دارد! حالا آموزش چگونه در اين مرحله درست ميشود؟ بايد مربي را با سواد فوتبالي و متدلوژيها آشنا كنيم. چونكه او دارد زحمتش را با بچهها ميكشد. ما نميتوانيم بگوييم فوتبال بچهها تعطيل است. ولي ميتوانيم بگوييم فوتبال بچهها فاقد كيفيت و رشد لازم است. وقتي رشد لازم را نميبينيم چه چيزي كم است كه رشد اتفاق نميافتد؟ توپ كه هست. چمن كه هست. مربي هم كه هست. پس چه چيزي ندارد؟ كيفيت آموزش پايين است.
كيفيت آموزش را چه كسي بايد درست كند؟ بايد برويم سراغ فوتبال پايهها. الان شما ۲۲ سال گذشته را نگاه كنيد و ببينيد اساسا كلاس ويژه فوتبال پايهها از طرف كميته آموزش برگزار شده؟ هيچ كس نديده. مگر ميشود در يك كشور ۲۲ سال كلاس پايهها برگزار نشود؟ ما همان آموزشي كه براي درجه C يا D ميدهيم شامل سر زدن، دريبل زدن با توپ، روپايي زدن، ران زدن و لمس توپ را انتقال ميدهيم به پايهها. يعني مربي را ميگذاريم در فوتبال پايه و ميگوييم اين چيزها را ياد بده. خب از اين فاجعهبارتر ممكن است؟ ما بايد آموزش پايههاي فوتبالمان تمام اركان آموزش را داشته باشد اما براي بچهها. اين كاري است كه هر قدر توان داشته باشم ميگذارم و كار را انجام ميدهم. فكر نميكنم كسي باشد كه بگويد اين چيزها را نميخواهيم. شايد در جزييات اختلاف نظر باشد اما مكانيسم اصلي همين است كه گفتم و بحثي در اين وجود ندارد.
چند سال پيش مصاحبهاي با شما داشتم و جنابعالي از وجود مافيا و دستهاي پشت پرده در مناسبات فوتبال گفتيد و اينكه نميتوان در آن شرايط كار كرد. آيا شرايط از اين حيث تغيير كرده يا شما خودتان را آماده مقابله كردهايد؟
من يك راهكار براي خودم ترسيم كردم. اين ۲۲ سال من كار دولتي نكردم و همكاري رسمي با فدراسيون نداشتم. در اين مدت آموزش دادم، مصاحبه كردم، تحليل كردم و فوتبال را تعقيب كردم. من كار مشهور نكردم اما كار عملي كردم. من با فوتبال روز بيگانه نيستم. من تمام تكنيكال ريپورتهايي كه از سال ۲۰۰۰ از سوي فيفا آمده را جمعآوري كردم. تا آنجايي كه امكان دارد، ترجمهشان كردم. با نظرات روز فوتبال دنيا بيگانه نيستم. نشريات و كتابهاي روز دنيا را پيگيري ميكنم. نظرات شخصي و فكري مربيان روز دنيا را مطالعه ميكنم. مثلا كتابها و اظهارات گوارديولا، بيلسا، كونته، كريوف و سايرين را جمعآوري و برخيهايشان را ترجمه كردم. من تلاشم اين است كه اينها را وارد چرخه فوتبال كشورم كنم. از آنجايي كه سنم جوري است كه ميدانم نهايتا اين فعاليتها را با هوشياري كامل ميتوانم تا ۴ يا ۵ سال آينده انجام دهم، تلاش دارم اينها را هر چه سريعتر به فوتبال تزريق كنم. اين را به نوعي يك دين بر گردن خودم ميدانم. من كارم فوتبال بوده و كار ديگري هم نكردم. دوست دارم اينها را وارد فوتبال كشورم كنم تا از اين بنبست آموزشي و از وضعيت فعلي خارج كنم. اميدوارم بتوانم اين كار را انجام دهم. فكر هم ميكنم هر كس حتي آنهايي كه ممر درآمدشان از همين فوتبال پايهها و از جرياناتي است كه در موردش سكوت كنيم بهتر است در اين شرايط جديد با هيجان بيشتر و دانش روز منافع بيشتري ميبرند ضمن اينكه فوتبال هم از اين وضعيت بيرون ميآيد.
در عنوان همكاري شما با فدراسيون فوتبال عنوان سرپرستي درج شده است. آيا اين به معناي همكاري موقت است؟
آن سرپرست كه نوشته شده، اشتباه چاپي است. البته هنوز حكم به من ابلاغ نشده كه من بخوانم و ببينم نوشته مسوول كميته آموزش ولي من به عنوان مسوول منصوب شدم. چون سرپرست كه پيش از من بود. آقاي جباري سرپرست بود. سرپرست يعني مسووليت موقت تا ببينيم بعدا چه ميشود. ولي نميآيند بعد از ۲۲ سال به من بگويند فعلا اينجا باش تا ببينيم چه ميشود. بعد خود من اين كاره نيستم كه فعلا اينجا باش را قبول كنم. فكر نميكنم سرپرست باشد حكمم. من خودم هم ديدم بعضي جاها زدند سرپرست و بعضي جاها تبريك مسوول كميته آموزش بود. فكر ميكنم اين برداشت اشتباه بوده. آنچه با من صحبت شده، مسوول كميته آموزش است.
من با فوتبال روز بيگانه نيستم. من تمام تكنيكال ريپورتهايي كه از سال ۲۰۰۰ از سوي فيفا آمده را جمعآوري كردم. تا آنجايي كه امكان دارد ترجمهشان كردم. نشريات و كتابهاي روز دنيا را پيگيري ميكنم. نظرات شخصي و فكري مربيان روز دنيا را مطالعه ميكنم. كتابها و اظهارات گوارديولا، بيلسا، كونته و سايرين را جمعآوري و برخيهايشان را ترجمه كردم. من تلاشم اين است كه اينها را وارد چرخه فوتبال كشورم كنم.
وقتي رشد لازم را نميبينيم چه چيزي كم است كه رشد اتفاق نميافتد؟ توپ كه هست. چمن كه هست. مربي هم كه هست. پس چه چيزي ندارد؟ كيفيت آموزش پايين است. كيفيت آموزش را چه كسي بايد درست كند؟ بايد برويم سراغ فوتبال پايهها. ۲۲ سال گذشته را نگاه كنيد و ببينيد اساسا كلاس ويژه فوتبال پايهها از طرف كميته آموزش برگزار شده؟ هيچ كس نديده. مگر ميشود در يك كشور ۲۲ سال كلاس پايهها برگزار نشود؟