افت و خيزهاي سياسي بورس
حسين خواجويي
اخيرا پيشنهادهاي شوراي عالي بورس براي حمايت از سهامداران خرد بازار سرمايه توسط شوراي عالي هماهنگي اقتصادي سران سه قوا به تصويب رسيده است. برخي بر اين باورند كه اين پيشنهادها و به خصوص ورود ريالي حدود 200 ميليون دلار از منابع صندوق به بازار سرمايه، ميتواند آن را پولي كند كه به ضرر اقتصاد كشور است. در خصوص ذات بازار سرمايه و البته اتفاقاتي كه در يك سال اخير در آن رخ داده، لازم است مواردي گفته شود. اول اينكه بازار سرمايه نوسان دارد كه آن نيز جزو ذات بازار است. در سالهاي گذشته نيز مواردي از قبيل كاهشهاي شديد شاخص بورس وجود داشته و بالطبع افرادي نيز در پس گاهش شاخصها زيان ميديدند. اما خبري از تجمع مقابل ساختمان بورس براي جبران زيانهاي مالي نبود، چرا كه سهامداران به بازار آشنا بودند و ميدانستند روزي سهامشان منفي ميشود. اما شرايط الان متفاوت است و حمايتها نيز براي افراد حرفهاي نيست و بحث سرمايهداران خرد است كه با سرمايههاي اندك و صرفا به دليل صحبتهاي مقامهاي عالي كشور به بازار سرمايه وارد شدند. در واقع صحبتهاي مقامهاي عالي كشور باعث شد افرادي را كه اساس اطلاعاتي ندارد به حضور در بازار ترغيب و تشويق كنند. در روزهايي كه حمايتهاي گسترده از بورس صورت گرفته بود، كسي از نوسان كه ذات بازار است، صحبتي نميكرد. بنابراين به نظر ميرسد ورود 200 ميليون دلار به بازار سرمايه، بحث تعهد دولت و بازگشت اعتماد به بازار سرمايه باشد. در واقع بحث اين است كه اگر قرار باشد دولتمردان حمايتي قاطع از بورس انجام دهند و پس از آن بسياري از سهمها با ريزشهاي زيادي همراه باشد، اعتماد به صحبتهاي دولتمردان كاهش پيدا ميكند و چه بسا از بين ميرود. هر چند اقتصاددانان ميگويند حمايت از بازار سرمايه با منابع صندوق توسعه ملي، به پولي شدن اين صندوق ميانجامد اما بايد گفت كه دولت به عنوان يك هماهنگكننده و نظمدهنده است. زماني كه اين دولت جايگاهي نداشته باشد، مديريت بسياري از امور از دستش خارج ميشود. بنابراين شايد لازم باشد اين حمايت صورت بگيرد. هر چند نمونه اين حمايتها را در بورسهاي مهم دنيا نميبينيم. به عنوان مثال اگر والاستريت نيز كاهش شاخص داشته باشد، هيچ دولتمردي به سهامداران نميگويد كه با اطمينان خاطر در بازار سرمايه فعاليت كنيد، چرا كه ما اين اطمينان را به شما ميدهيم. اعتقاد به پولي شدن بازار سرمايه در واقع نگاه نيمه داشتن به موضوع است. سرمنشا اين جريان نيز صحبتهاي دولتمردان است. در راستاي منابعي كه قرار است به بازار سرمايه وارد شود نيز بايد خاطرنشان كرد كه اين منابع حدود 5 هزار ميليارد تومان است و جبران تمام زيان سهامداران را نميكند، چرا كه ارزش بازار سرمايه 6 هزار هزار ميليارد تومان يا همان دو برابر نقدينگي كشور است. به نظر ميرسد دولت با اين پول تنها ميتواند زيان سهامداران پالايش يكم را تسويه كند. اما اساسا صحبتهايي مبني بر جبران زيان سهامداران خيلي صحيح نيست، چرا كه اولا افرادي كه سال گذشته به دولت اعتماد كردند و سهم خريدند، پس از افت شاخصها، سهم را فروختند و از بازار خارج شدند. اگر قرار است با منابع صندوق اعتماد از دست رفته مجددا به بازار بازگردد، بايد زيان آن افراد نيز جبران شود. در حالي كه براساس آنچه توافق شده، هر كسي كه سهم خود را نفروخته، زيانش جبران ميشود كه اين با ذات بازار در تضاد است. در پايان بايد به اين نكته اشاره كرد كه تصميمات اخير مبني بر ورود 200 ميليون دلار به بازار سرمايه، الزاما تصميم بدي نيست. اما بايد به اين نكته توجه كرد كه تا زمان انتخابات بازار به آن شكل مثبت نخواهد شد و تصميماتي كه در اين دولت گرفته ميشود نيز در دولت بعدي عملي ميشود، چراكه رقابتهاي سياسي اجازه عملي شدن تصميمات را نميدهد. بنابراين هر تصميم و توييتي در خصوص بازار سرمايه، سياسي است. اگر قرار است حمايتي شود، به دليل مسائل سياسي است. بازاري كه صف فروش 3 ميليوني دارد ميتواند به راحتي مثبت شود. اينكه بازار نميخرد صحبت كاملا سياسي است. فشار فروشهاي كاذب ايجاد شده است و ريزش مقاطع اخير در بازار سرمايه صرفا دليل سياسي دارد.