پيش بيني درگيريها در نقش جهان سخت نبود
الكلاسيكو يا UFC؟
سامان سعادت
همين چند وقت پيش و در خلال ليگ قهرمانان اروپا يا بازيهاي مهم ليگهاي معتبر قاره سبز شاهد رفتارهاي راديكال هواداران بوديم. حضور مقابل هتل حريف شب قبل از بازي، حمله به اتوبوس تيم رقيب يا مزاحمت ايجاد كردن در فرآيند برگزاري مسابقه نظير آنچه در ورزشگاه اولدترافورد رخ داد. اينها گرچه كارهاي ناپسندي است كه حتي بعضي اوقات رسانهها به آن رنگ احساسي ميزنند و به شكل جذابي نشانشان ميدهند اما بسيار فراگير است. يكشنبه شب در بازي سپاهان و پرسپوليس شاهد بروز رفتارهايي از اين دست توسط هواداران بوديم. خشونتهايي كه به بازي هم كشيده شد و حتي بعد از سوت پايان مسابقه هم ادامه پيدا كرد. اما نه توسط هواداران كه توسط بازيكنان. اين همان چيزي است كه ديگر نميشود نمونهاش را به وفور در فوتبال روز دنيا پيدا كرد. پيش آمده كه بازيكنان در زمين بازي با هم درگير شوند و حتي در راه رختكن به جان هم بيفتند اما اول از همه تعدادش انگشتشمار است و در درجه دوم مدام تكرار نميشود. درست برعكس اتفاقاتي كه در بازيهاي پرسپوليس و سپاهان رقم ميخورد.
از كور شدن سرباز احمدي در جريان بازي پرسپوليس و سپاهان بيش از 10 سال ميگذرد و واقعا عجيب است كه حجم خشونتها در اين مدت كمتر نشده كه روز به روز در حال افزايش است. به خصوص اينكه درگيري بازيكنان با هم در اين رقابت كه نامش را الكلاسيكوي فوتبال ايران گذاشتهاند هم اضافه شده است. از چند سال قبل بازيكنان سرخپوش و زردپوش مدام ميدان مسابقه را تبديل به زمين جنگ ميكنند و متاثر از جو خارج از استاديوم با هم گلاويز ميشوند. اين مساله مهمي است كه بالاخره اين بازيكنان، مربيان و مديران تيمها هستند كه با مصاحبهها و رفتارهايشان هواداران را تحريك ميكنند يا فشاري كه هواداران وارد ميكنند اينچنين بازيكنان را از خود بيخود ميكند؟ به شكلي كه در يك گله جا و در تونل ورزشگاه به بازسازي مبارزات يوافسي كه در قفس برگزار ميشود، بپردازند. با اين حال پاسخ دادن به اين سوال را بايد موكول كرد به يك فرصت مناسبتر. سوال مهمتر اين است كه مديران تيمها و مسوولان تامين نظم بازي چرا از اتفاقات بازيهاي قبل درس نميگيرند؟
دو سال پيش كه طبقه اول و دوم ورزشگاه آزادي حين بازي پرسپوليس و سپاهان تبديل به صحنه نبرد بين هواداران شد، رسانهها گفتند كه سازمان ليگ با نشاندن هواداران پرسپوليس و سپاهان در يك جايگاه و در حالي كه يكي به ديگري اشراف داشت، مسوول رخ دادن درگيري بوده است. دليلش اين بود كه همه ميدانستند هواداران دو تيم آبستن درگيري هستند. اين بار هم وقتي خشونتها از مقابل هتل شروع شد و جو آرام مسابقه از بين رفت، ميشد حدس زد كه هر اتفاقي ممكن است رخ دهد. با اين حال هيچ كس به فكر نيفتاد كه علاج واقعه را قبل از وقوع كند. نه مديران و مربيان به بازيكنان هشدار دادند كه مراقب رفتارشان باشند نه آنهايي كه نظم بازي را زير نظر داشتند، تمهيدي براي عدم رويارويي بازيكنان در تونل ورزشگاه انديشيدند. حالا هم كه آن صحنههاي زشت رقم خورده ديگر آب رفته به جو بازنميگردد و تنها تنبيهات انضباطي ميتواند به بازيكنان يادآوري كند كه اگر دلشان دعوا ميخواهد، ورزش اشتباهي را براي انجام دادن انتخاب كردهاند.