علت غيبت: شهادت!
در پي شهادت ۸۵ كودك افغانستاني در حادثه تروريستي مدرسه سيدالشهدا در دشت برچي كاربران توييتر فارسي با داغ كردن هشتگهاي دشت برچي، افغانستان تسليت و كابل تسليت اين حادثه غمانگيز را محكوم كردند و به مردم افغانستان تسليت گفتند. آنچه در ادامه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست«امروز كلاس خالي است»، «قصههاي خاورميانه كه بوي خون و اندوه تمام نشدني ميدهند، هيچ نقطه پاياني ندارد! لعنت به تاريخي كه براي جغرافياي اين سرزمين شوم رقم زديد. تسليت به هم تباران زخمي و همعزاهاي خسته»، «ما دختران كابليم؛ از جايي كه ميافتيم دوباره بلند ميشويم، خون را از چهرهمان ميشوييم، گرد و خاك را ميتكانيم و دوباره راه ميافتيم»، «تو آگهي ترحيم يكي از دختر بچههاي افغانستان نوشته: ما دوباره از ميان خون و خاكستر بر ميخيزيم و به خرد و دانايي سلام ميكنيم»، «دانشآموزان مكتب سيدالشهدا در درس شهادت فارغالتحصيل شدند»، «غيبت تمام دانشآموزان در روزهاي آتي موجه است. علت غيبت: شهادت!»، «افغانستان تسليت. اشكم بند نمياد از خوندن اين اعلاميه. تا چه اندازه بايد قسيالقلب باشي كه اين كودكان رو اينجور بكشي و چه خانواده فهيم و باشخصيتي داشته باشي كه يه همچنين اعلاميهاي برات بنويسند»، «غروب است و غريبانه بر مزارت زانوي غم بغل گرفتهام. آنقدر غريب كه خود بر خود ميگريم. اما دختركم ميدانم كه غروب سرخ تو طلوع سپيد و متفاوتي در اين سرزمين رقم خواهد زد و صداي سكوت من كاخهاي پوشالي زيادي را ويران خواهد كرد»، « اگر به جاي كابل در پاريس به دنيا آمده بود، جهاني به تكاپو ميافتاد از ديدن اين بيداد. فقط خون آدم است كه، نه رنگ، بلكه تمام ارزشش به موقعيت جغرافيايي آن وابسته است»، «اين زخم را نه حكومتها كه آگاهي و بيداري و همدلي ملي درمان خواهد كرد»، «دختر باشي. فقير باشي. مسلمان باشي. شيعه باشي. اهل افغانستان باشي. نام مدرسهات سيدالشهدا باشد»، «به ملت عزيز افغانستان تسليت عرض ميكنيم. تصاوير و صحنههاي دلخراش اين حادثه دل هر انسان باوجداني را به درد ميآورد. هدف قرار دادن كودكان و نوجوانان معصوم آن هم در ماه مبارك رمضان كار درنده خويان بزدلي است كه بويي از انسانيت نبردهاند»، «سازمان ملل پس كجاست؟»، «كاش هرچه زودتر ريشههاي ظلم از زمين پاك شوند»، «امروز پنجاه نفر غيبت خوردند»، «من دو تا دختر دارم. روز اولي كه عكسهاي غرق به خون دانشآموزان مدرسه سيدالشهدا دشت برچي و والدين مظلومشون رو بر سر بقاياي فرزندانشان ديدم، خواستم حس غريب قرابتم با پدران اين شهدا رو بنويسم. اما هربار بغض و خشم، توان نوشتن رو ميگرفت. تصورش هم خيلي دردناك و سوزاننده است»، «براي كسي كه دختر دارد ديدن تصاوير دختر بچههاي غرق به خون دردناكتر است! هنوز هم ميسوزم»، «هنوز رويا و آرزو داشتند براي آينده. حيف!»، «به كدامين گناه؟» و «افغانستان محل تراژيكترين سوژههاي عكاسي، فيلمسازي، داستاننويسي.»