گزینه «جبهه اصلاحات ایران» پس از خروج گزینه نخست فهرست پیشنهادی، کیست؟
جهانگیری یا پزشکیان؛ کاندیدای اصلاحات
روز اول نامنویسی انتخابات ریاستجمهوری نهتنها اصلاحطلبی به ستاد انتخابات نرفت و برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم پیشگام نشد، بلکه خروج قطعی یک چهره مهم دیگر از گزینههای اصلی جریان اصلاحات از رقابت انتخابات 1400 مهمترین خبر در اردوگاه اصلاحطلبان بود. جواد ظریف که تمام این سالهای وزارت در دو دولت روحانی، از طرفی تحت شدیدترین فشارهای دلواپسان و مخالفان بوده، پس از آنکه حدود 20 روزی درپی افشای فایل صوتی مصاحبهاش از یکسو و نزدیک شدن به آغاز روند نامنویسی کاندیداها، یکی از عجیبترین دوران حیات سیاسی خود را به لحاظ مواجهه با فشارهای سیاسی پشت سرگذاشت و همزمان با حملات گاه و بیگاه مخالفان و دلواپسان در مجلس و بیرون آن، بهاعتراف یکی از همین چهرههای دلواپس تا مرز سکته پیش رفت، با درخواست حامیان سیاسی و دوستدارانش مبنی بر ورود به عرصه انتخابات و اعلام کاندیداتوری مواجه شد، رسماً اعلام کرد که «حرف مرد یکیست» و او همانطور که تمام این سالهای وزارت به کرات گفته، «کاندیدای انتخابات نیست»؛ «بلکه وزیر امور خارجه است» و همانطور که هیچگاه دغدغهاش صرفاً حضور در قدرت نبوده و خواستش انجام وظیفه در مسیر رفع تحریمهای سنگین بوده و برداشتن باری از دوش ملت، اکنون نیز چنین میخواهد. ظریف که روز نخست نامنویسی کاندیداهای انتخابات، رسماً از پافشاری بر نظرش مبنی بر عدم کاندیداتوری خبر داده بود، دیروز و همزمان با برگزاری دومین روز نامنویسی داوطلبان که ازقضا روزی بسیار پررفت و آمد در ستاد انتخابات وزارت کشور نیز بود و یک دو جین چهره درجه یک وارد گود شدند، در پست ایسنتاگرامی که ظاهراً در نخستین دقایق سفر کاری به سوریه و البته زمانی که هنوز از محدوده آسمان ایران خارج نشده بود، خطاب به «تمامی هممیهنان گرامی از آسمان ایران» درود فرستاد و نوشت: «در روزها و هفتهها _ به واقع تمامی سالها_ی پرفشار و هیاهوی گذشته، وامدار بزرگواری شما بودهام که با چشمپوشی از همه کمبودهای فردی و ساختاری، این خدمتگزار کوچک را شرمنده فرمودهاید و با پایمردی و شکیبایی در برابر فشارهای خارجی و ناملایمات داخلی بهترین پشتیبان سیاست خارجی و مایه سرافرازی کشور بودهاید.» او ادامه داد: «از همه افراد، گروهها و بزرگانی که در روزهای سخت گذشته مرا وامدار بزرگمنشی خود نموده و خواستار نامزدی بنده در انتخابات سرنوشتساز ۱۴۰۰ شدهاند بسیار سپاسگزارم و از اینکه نتوانستم پاسخی درخور به این بندهنوازیها بدهم شرمسارم.» ظریف با شاهد گرفتن «خدای دانا به اسرار دلها» تاکید کرد که دلیل نیامدنش، هرگز «مصلحتاندیشی و عافیتطلبی شخصی نیست، چراکه بزرگانی چون شهید سلیمانی جانشان را فدا کردند و همچو منی میباید اگر توان و آبرویی داشتهباشم _که آن هم از خود این مردم و به برکت خون پاک شهداست_ فدای همین مردم و مرزوبوم کنم. اما در تنهاییهای خود بسیار اندیشیدهام، کاستیهای خودم و شرایط دشوار و پرتنش داخلی و خارجی را صادقانه سنجیدهام و در پایان به این قناعت وجدانی رسیدهام که آمدنم _باتوجه به دلواپسیهایی که در این 8 سال و بهویژه از نوروز امسال به قیمت تخریب انسجام و خودباوری ملی و امید و اعتماد مردم به نمایش گذاشتهشد_ به خیر و صلاح مُلک و ملت نیست.»
ظریف همچنین بر اهمیت مشارکت شهروندان تاکید کرد و در ادامه آورد: «به تجربه میدانم و میدانید که انتخابات سرنوشتساز است. رأی ندادن یک انتخاب است؛ ولی انتخابی که تنها و تنها به پیروزی اقلیت میانجامد. باور دارم که مردم هوشیار و ریزبین ایران در آزمون ملی ۲۸ خرداد آیندهای شکوفاتر، همدلتر، آرامتر، پرامیدتر و سرافرازتر را برخواهند گزید.» ظریف ضمن سپاسگذاری از رهبری که بهنوشته او، «با عتاب پدرانه و سخنان حکیمانه خود، آرامش و همبستگی ملی را درآستانه این انتخابات سرنوشتساز به همه گروهها هدیه دادند»، به نکتهای مهم در بند پایانی یا آنطور که او تاکید کرده «کلام آخر» این یادداشت اشاره کرد و آن، اینکه اگرچه نفس مذاکرات برجامی که طی مدت اخیر در مسیر بازگشت طرفین به تعهدها و رفعتحریمها علیه ایران در جریان است، بهعنوان عمده عامل پرهیز ظریف از ورود به انتخابات عنوان شده، او وظایف کلیاش را بهعنوان وزیر مملکت، آنهم مشخصا در «امور خارجه»، دغدغه اصلی خود خواند و تاکید کرد که با این کار خیال دلواپسان را آسوده میسازد تا به اولویتشان که «کسب قدرت داخلی» مشغول باشند؛ «سفرهای من در اجرای وظایف وزیر «امور خارجه» است و هیچ ارتباطی به گفتگوهای وین ندارد. دکتر عراقچی عزیز با صلابت و هوشمندی گفتگوها را اداره میکند و بنده هم از راه دور در کنار ایشان بودهام. اکنون که خاطر دوستان دلواپس از نامزدیم آسوده شده، تقاضا میکنم به اولویت خودشان که کسب قدرت داخلی است بپردازند و بگذارند ما هم به اولویت خودمان که پاسداری از منافع ملی و رهانیدن مردم از تحریمهای ستمبار آمریکاست تمرکز کنیم.»
با پایان رسمی و علنی ظریف و سفری که این روزهای باقی مانده تا پایان مهلت نامنویسی انتخابات ریاستجمهوری اصولگرایان و دلواپسان را نسبت به عدم کاندیداتوری او آسودهخاطر خواهد ساخت اما اصلاحطلبان و حامیان سیاسی ظریف بار دیگر با این پرسش دشوار مواجه شدند که چه کسی را به نبرد با انبوه کاندیداهای رقیب بفرستند که هم شبیه به ظریف قادر به تاثیرگذاری بر پایگاه اجتماعی و رایدهندگان باشد و هم بتواند از سد شورای نگهبان عبور کند؛ آنهم شرایطی که به نظر میرسد درپی ابلاغیه خلاف قانون و دقیقه نودی شورای نگهبان، نهتنها امید چندانی به تغییر رویه این شورا در اعمال «نظارت استصوابی» بر روند بررسی صلاحیت کاندیداها نیست، بلکه احتمالا شرایطی دشوارتر از همیشه پیشروی کاندیداهای جریان اصلاحات خواهد بود.
اصلاحطلبانی که درست 12روز پیش، یعنی 12 اردیبهشتماه از فهرستی متشکل از 12 مرد و 2 زن اصلاحطلب بهعنوان گزینههای پیشنهادی خود برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم رونمایی کردهاند و حالا میبینند نفر نخست این فهرست، حاضر به کاندیداتوری نیست، مسیری دشوار پیشروی خود میبینند. بهخصوص که برخی ناظران با استناد به مصوبه ابلاغی شورای نگهبان که 3 روز پس از انتشار فهرست اصلاحطلب بهشیوهای غیرقانونی و در قالب یک پست اینستاگرامی در صحفه شخصی جوانترین حقوقدان این شورا منتشر شد، از این احتمال میگویند که ممکن است حتی تا 7 نفر از این فهرست 14 نفره اساساً موفق به تکلیف روند نامنویسی نشوند و هر روز هم شایعه و تهمتی علیه برخی از این چند گزینه باقی مانده نیز فضای رسانهای را میآلاید.
به هر تفسیر اما در فهرست 14 نفره «جبهه اصلاحات ایران» که البته آنطور که آذر منصوری، سخنگوی این جبهه شامگاه نخستین روز نامنویسی توضیح داده، قرار به انتشار آن به این شکل نبوده، پس از ظریف، اسحاق جهانگیری و مصطفی تاجزاده را در صدر میبیند. چهرههایی که همچون ظریف به پیشنهاد بیش از 30 عضو «جبهه اصلاحات ایران» در این فهرست قرار گرفته و حالا در غیاب ظریف، میتوانند گزینههای موردبحث باشند. بجز این اما اگر تعداد آرای دور نخست را ملاک قرار دهیم، باتوجه به سازوکار معرفی کاندیدای واحد که نیازمند آرای دو سوم اعضا در مرحله نهایی است، مسعود پزشکیان و محمدرضا عارف نیز در رده گزینههای محتمل برای این جریان سیاسی قرار میگیرند. هرچند محسن هاشمی و محمد شریعتمداری که در دور نخست، بهترتیب یک و دو رای کمتر از عارف به دست آوردهاند نیز ممکن است در رایگیریهای بعدی حائز دوسوم آرا باشند. با این همه اگر از بالای فهرست آغاز کنیم، اسحاق جهانگیری قاعدتاً بیش از دیگران از این شانس برخوردار است که کاندیدای نهایی جریان اصلاحات باشد. جهانگیری اما فارغ از اینکه هنوز رسماً از عزم خود برای ورود به صحنه کلامی دستکم بهطور صریح نگفته، با یک مشکل مهم روبروست و آن، اینکه بهدلیل 8 سال حضور در دولت روحانی و معاون اول رئیسجمهوری کنونی، سخت قادر به جلب آرای شهروندان باشد. با این همه او شاید ازجمله معدود اعضای این فهرست است که ردصلاحیتش در انتخابات پیشرو بعید مینماید.
اوضاع اما برای مصطفی تاجزاده یکسر متفاوت از جهانگیری است و به بیان دقیقتر شرایط این دو بهتعبیری، 180 درجه با هم متفاوت است. به این اعتبار هر آنقدر که ردصلاحیت جهانگیری دور از انتظار است، تایید صلاحیت تاجزاده بعید مینماید و هر آنقدر که امکان موفقیت جهانگیری در کسب رای پایگاه اجتماعی اصلاحات اندک است، ناکامی تاجزاده در این راستا دور از انتظار. با این همه باتوجه به شرایط خاص برگزاری انتخابات در ایران و غیرقابل پیشبینی بودن نحوه مواجهه مردم با آن، شاید بتوان نسبت به تغییر نظر ملت نسبت به اصلاحطلبانی چون جهانگیری بهمراتب بیشتر امیدوار بود تا تغییر نظر شورای نگهبان به اصلاحطلبانی همچون تاجزاده.
اما جهانگیری تنها گزینه بهنسبت مطمئن اصلاحطلبان نیست و پزشکیان و عارف نیز احتمالا مشکل خاصی در مسیر دریافت تاییدیه شورای نگهبان نخواهند داشت. تفاوت این دو اما از جهاتی دیگر حائز اهمیت است و آن، اینکه هرچه پزشکیان پرکار و پرتحرک مشغول کار ستادی و انتخاباتی است، ظاهراً عارف تاحدودی ناامید از اینکه مورداجماع جبهه اصلاحات قرار گیرد و البته موردوثوق پایگاه اجتماعی این جریان سیاسی، از فعالیت بازایستاده است. چنانکه حتی بنابر شنیدههای «اعتماد» که البته در این انتخابات بهلطف فضای مجازی و بهخصوص بحثهای داغ کلابهاوسی بهتر است آن را «شنیدههای انتخاباتی همگان» توصیف کنیم، عارف اساسا تهران را ترک کرده و به قهر و دلخوری یا به دلیلی جز این، در زادگاهش ناظر حوادث است. ضمن آنکه یک ویژگی دیگر نیز بر شانس پزشکیان میافزاید و آن، پایگاه رای قومیتی او نزد ترکزبانان و كردها است.
به هر تفسیر حالا دومین روز نامنویسی کاندیداها نیز به پایان رسیده و هیچکدام از این اصلاحطلبان اقدامی در این راستا نداشتهاند اما هنوز فرصت ثبتنام باقیست و اینکه اصلاحطلبان که آذر منصوری گفته میخواهند کاندیدای نهاییشان را پس از پایان مهلت نامنویسی و پیش از اعلام نظر شورای نگهبان معرفی کنند، درنهایت پشت کدامیک از این 5 نفر اول یا چهرههایی چون شریعتمداری و محسن هاشمی یا دیگر اصلاحطلبان میایستند، روشن نیست. اما تا اینجا به نظر میرسد جهانگیری و پزشکیان بیش از دیگران از این شانس برخوردارند.