ماليات ما در اسراييل چطور خرج ميشود؟
دلارهاي امريكايي در حال بمباران غيرنظاميان در غزه
نيكلاس كريستوف
اسراييل با تاكيد بر اينكه «حماس بايد بهاي سنگيني بپردازد» يك ساختمان مسكوني 13 طبقه در غزه را بمباران كرد به اين بهانه كه نيروهاي حماس در آن حضور داشتند. از آن طرف هم گفتند اسراييل آتش را روشن كرد و مسوول عواقب آن است.
در حال حاضر ما شاهد يكي از شديدترين درگيريها بين اسراييل و فلسطينيها هستيم و در اين ميان اين غيرنظاميان هستند كه جانشان را از دست ميدهند. همه اين فجايع از زمان محاصره غزه آغاز شد.
شروع درگيري اخير با اقدام اسراييل در تصرف اراضي شرق بيتالمقدس كليد خورد. اقدامي كه بخشي از الگوي رفتاري نامناسب اسراييل با فلسطينيها محسوب ميشود. دو سازمان حقوق بشري معتبر در سال جاري گزارشهايي منتشر و رفتار اسراييل با فلسطينيها را مصداق آپارتايد قلمداد كردند. يكي از اين گروههاي حقوق بشري اقدامات تلآويو را برتريطلبي رژيم يهودي توصيف كرده و نتيجهگيري كرد كه اين اقدامات مصداق بارز آپارتايد است.
گروه ديدبان حقوق بشر نيز گزارشي 224 صفحهاي منتشر و اعلام كرد كه اسراييل در برخي نواحي فلسطين مرتكب جنايت عليه بشريت شده است. جدا از اينكه اقدامات اسراييل مصداق آپارتايد است يا خير، واقعيت اين است كه رفتارهاي اسراييل با فلسطينيها به طرز آشكاري غيرعادلانه است و موحب برافروختن آتش خشم فلسطينيها ميشود.
من به عنوان يك شهروند امريكايي كه ماليات ميدهم هر انتقادي كه به رفتارهاي حماس داشته باشم باز هم نفوذي روي اين گروه فلسطيني ندارم اما آشكارا در اقدامات اسراييل عليه فلسطينيها سهيم هستم و ميتوانم بر رفتار تلآويو اثرگذار باشم چراكه سالانه ميلياردها دلار از پول ماليات شهروندان امريكايي صرف كمك نظامي به اسراييل ميشود. تلآويو از اين پول براي بمباران فلسطينيها استفاده ميكند.
آيا بهتر نيست به جاي اينكه مالياتمان را به اسراييل بدهيم تا فلسطينيها را بمباران كند، آن را صرف واكسيناسيون كوويد- 19 در خارج از كشور كنيم. آيا بهتر نيست كمك عظيم مالياتي خود به اسراييل را مشروط به اين شرط كنيم كه اسراييل به جاي تشديد تنشها از سطح تنش بكاهد؟ آيا كمكهاي ما بايد صرف جنگافروزي شود يا صرف برقراري صلح؟
سالها پيش قرار بر اين شد كه فلسطينيها و اسراييل راهحل دو كشوري را دنبال كنند اما اين راهحل امروز چيزي شبيه به يك روياست. نتايج نظرسنجي اخيري كه انجام شده، نشان ميدهد كه اسراييليها و فلسطينيها تقريبا يك حرف واحد ميزنند؛ تنها 13 درصد از هر دو طرف باور دارند كه اسراييل به راهحل دو كشوري متعهد است.
تندروها در اسراييل معتقدند كه امريكاييها ديوانه هستند كه فكر ميكنند برخي اقدامات در همسايگي فلسطينيها جواب ميدهد. اما اين خود اسراييليها هستند كه ديوانهترند چراكه مدام دست به اقداماتي زدهاند كه نه تنها هيچ نتيجه برايشان نداشته بلكه تنش را نيز افزايش داده است. اين را در نظر داشته باشيد كه اين خود اسراييل بود كه در دهه 80 و 90 ميلادي به طور غيرمستقيم به شكلگيري حماس كمك كرد. آن زمان اسراييليها به شدت با جنبش فتح كه ياسر عرفات بنيان نهاده بود، مشكل داشتند.
بنابراين دست به سركوب جنبش فتح زدند و در اين ميان حماس فرصت يافت به عنوان يك نيروي ضداسراييلي در فلسطين اعلام موجوديت كرده و قدرت بگيرد. حالا اسراييليها با حماس هم مشكل دارند! البته از آنجا كه خاورميانه مدتهاست كه از سندرم بومرنگ رنج ميبرد اين درگيريها هم ادامه خواهد داشت. در اين ميان اين ميانهروها در طرفين هستند كه قدرتشان كمتر و كمتر ميشود. البته اسراييل با محاصره غزه موجب شد كسب و كار فلسطينيها در اين منطقه نابود شود و نواز غزه در فقر فرو برود. در آن سو نيز با تصرف اراضي در كرانه غربي و شرق بيتالمقدس موجب شد اساسا رهبري و كنترل فلسطينيها بر سرزمينهايشان بلااثر شود.
برخي ميگويند گاهي اوقات زور جواب ميدهد. اما با توجه به چيزي كه من در نواز غزه دريافتم، مردم بيپناه اين منطقه نسبت به درگيريها نگران هستند. آنها نگران حملات تلافيجويانه اسراييل هستند.
علاوه بر اين فشار اقتصادي، ترس و تشييع جنازههاي پيدرپي در نواز غزه به دليل حملات اسراييل موجب شده برخي از ساكنان اين منطقه شليك راكتهاي حماس به اسراييل را تنها مرهم زخمهاي خود بدانند. آنها اميدوارند مادران يهودي نيز زجري كه آنها ميكشند را تجربه كنند تا بدانند داغ فرزند از دست دادن يعني چه.
اگر اسراييل بخواهد امنيت داشته باشد دو راه پيش روي خود دارد؛ نخست اينكه روي كمك امريكا حساب كند و دوم اينكه دست از آزار فلسطينيها بردارد اما بنيامين نتانياهو هر دو را ترسانده و از خود فراري داده است. تاريخ نشان داده كه اسراييل نخواهد توانست تا ابد در برابر حملات گروههاي مقاومت ايستادگي كند مگر اينكه فلسطينيها را به رسميت بشناسد.
از سوي ديگر دولت بايدن در مواجهه رفتارهاي اسراييل ترسو و دست بسته بوده است. دولت بايدن هنوز هم نتوانسته در شوراي امنيت سازمان ملل متحد موضوع اسراييل و فلسطين را مطرح كند و هنوز بعد از گذشت نزديك به 3 ماه از رياست جمهورياش سفيري براي اسراييل معرفي نكرده است. زماني براي تعلل نيست. امريكا بايد با كمك كشورهاي دوست در شوراي امنيت سازمان ملل متحد، درگيريها را متوقف كند.
آنتوني بلينكن، وزير خارجه امريكا صرفا به گفتن عبارت «كاهش تنشها ضروري است» بسنده كرده است. اما دولت امريكا بايد صراحتا عليه اقدامات اسراييل در اخراج فلسطينيها از خانههاي شان كه موجب بروز تنشها شد، موضع بگيرد. كاهلي و دست دست كردن هيچ كمكي به رفع بحران نميكند.
حقيقت اساسي در خاورميانه اين است هر كسي كه با اعتماد به نفس تحولات پيش رو را پيشبيني كرد آنقدر دگم است كه اصلا ارزشش را ندارد به او گوش كنيد. اما حالا اين طور به نظر ميرسد كه برنده اين درگيري خونين قرار است نتانياهو باشد؛ كسي كه احتمالا قصد دارد از اين بحران به عنوان اهرمي براي ادامه دوره نخستوزيرياش استفاده كند. در اين ميان اين سندرم بومرنگ است كه همچنان قرباني ميگيرد.
ترجمه: آرمين منتظري/ منبع: نيويورك تايمز
سالانه ميلياردها دلار از پول ماليات شهروندان امريكايي صرف كمك نظامي به اسراييل ميشود. تلآويو از اين پول براي بمباران فلسطينيها استفاده ميكند.
آيا بهتر نيست به جاي اينكه مالياتمان را به اسراييل بدهيم تا فلسطينيها را بمباران كند، آن را صرف واكسيناسيون كوويد- 19 در خارج از كشور كنيم.
آيا بهتر نيست كمك عظيم مالياتي خود به اسراييل را مشروط به اين شرط كنيم كه اسراييل به جاي تشديد تنشها از سطح تنش بكاهد؟
آيا كمكهاي ما بايد صرف جنگافروزي شود يا صرف برقراري صلح؟