كاسه گدايي كي از دست مديران فوتبال ميافتد؟
دست كردن در جيب مردم نامش برنامهريزي نيست
علي ولياللهي
تقريبا يك هفته پيش كه باشگاه پرسپوليس براي دريافت كمكهاي نقدي از سوي هواداران شماره حساب داد آرزو كردم اي كاش هيچيك از هواداران قراني به باشگاه كمك نكند. آرزو كردم اين طرح شكست بخورد تا شايد يك روز بساط اين بازيها برچيده شود اما ميدانستم آرزويم محال است. بالاخره هواداران عاشق هستند و ديدهايم پول كه هيچ، براي موفقيت تيمشان جان هم ميدهند.
عصر روز شنبه اعلام شد هواداران پرسپوليس ركورد كمك مالي به باشگاههاي فوتبال ايران را شكستند و نزديك يك ميليارد و سيصد ميليون تومان در حساب پرسپوليس نشسته است. واقعا دم اين هواداران گرم. در وضعيت اقتصادي كه همه ميدانيم به چه صورت است جمع شدن اين پول يعني هنوز آدمهاي عاشق زيادي در كنارمان زندگي ميكنند. اين پول احتمالا تا اين لحظه كه اين نوشته را ميخوانيد بيشتر هم شده و بيشتر هم خواهد شد. پولي كه روي كاغذ رقم بزرگي است اما يك بدي هم دارد. اينكه در فوتبال امروز ايران رقمي به حساب نميآيد.
اينجا همان تناقضي است كه با هيچ ترفندي حل نميشود و صاف ميخورد توي چشم همه. تناقضي كه مديران باشگاهها ميخواهند با سوءاستفاده از احساسات پاك هواداران برطرف كنند چرا كه از همان ابتدا معلوم بود پولي كه جمع ميشود نميتواند دردي از مشكلات اقتصادي باشگاه كم كند. باشگاه پرسپوليس فقط در يك فقره ۱۶ ميليارد تومان به كالدرون بدهكار است (همان كسي كه به بهانه تسويهحساب با او بحث كمك مالي هواداران وسط كشيده شد). پرسپوليس همچنين بيش از ۵۰ ميليارد تومان هم بايد به اشخاص حقيقي و حقوقي ديگر بپردازد. قرارداد بازيكنان چندين ميليارد تومان است و به عنوان مثال مبلغ قرارداد بازيكني معمولي و سطح پايين مثل آرمان رمضاني در ابتداي فصل ۵ ميليارد تومان بوده است. در چنين شرايطي دو، سه ميليارد چه كمكي به پرسپوليس ميكند؟ جز اينكه فشار مضاعفي به قشر عظيمي از هواداران وارد ميآورد و در نهايت با برطرف نشدن مشكلات، دردي صدچندان پديد ميآورد. هم بابت پول از دست رفته هم بابت جريمههاي احتمالي تيم و جدايي ستارهها و هم بابت عذاب وجدان ناشي از ناتواني در حل مشكلات تيم.
براي اينكه ثابت كنيم همين مبالغ كم صدهزار تومان، دويست هزار تومان كه هواداران به حساب باشگاه واريز كردند چقدر اهميت دارد، نيازي نيست آمار و ارقام وضع اقتصادي و تورم نقطه به نقطه و نمودار رشد فقر را بياوريم. براي هركس كه در اين مملكت زندگي ميكند اظهر منالشمس است كه صد هزار تومان براي عده كثيري از مردم واقعا مبلغ به حساب ميآيد. حالا چرا باشگاهي كه بايد طرحهايي براي درآمدزايي ثابت داشته باشد، باشگاهي كه از مدتها پيش ريز بدهيهايش را داشته، باشگاهي كه اسپانسر دارد و همه اعتبار و برند تيم رادر اختيارش گذاشته، باشگاهي كه چهار سال قهرمان ايران است و در سه سال دو بار به فينال آسيا رفته بايد دستش را جلوي هواداران آن هم در اين وضعيت دراز كند؟ اصلا گيريم مشكلات مالي فعلي با كمك هواداران برطرف شد. فردا چه؟ جريمههاي بعدي چه؟ در اروپا برخي باشگاهها به خاطر شرايط ويژه كرونا از هواداران كمك دريافت كردند اما اگر همان هواداران حس كنند اين كار در حال تبديل شدن به رويه باشگاه است كنار ميكشند. هواداران باشگاه اگر بفهمند درآمدهاي باشگاه حيف و ميل ميشود ديگر كمك نميكنند. از اين مهمتر هواداري كه به تيم كمك مالي ميكند ميتواند لااقل در سرنوشت باشگاه هم سهيم باشد. كداميك از هواداران پرسپوليس كه به باشگاه كمك مالي كردند اين اجازه را پيدا ميكنند كه در تعيين مديران تيم دخالت كنند؟ از بين آقايان سميعي و آقاي شكوري كه اين روزها مورد حمايت هواداران هستند، چون در پرسپوليس فعاليت ميكنند، كدامشان در صورت برگزاري انتخابات ميان هواداران به عنوان مديرعامل و مدير اجرايي باشگاه راي ميآوردند؟ هوادار فقط خوب است كه پول بدهد؟ روزي كه جعفر سميعي به پرسپوليس آمد وعده برنامههاي اقتصادي ويژهاي را داد، قرار بود تيم اجرايي كه انتخاب ميكند در همين راستا حركت كنند. حال بعد از گذشت بيش از ۶ ماه نه تنها وعدههاي اقتصادي سميعي تحقق پيدا نكرده بلكه با بازگشت به شيوههاي سنتي اعلام شماره حساب براي كمكهاي نقدي هواداران معلوم شده هيچ برنامه بلندمدتي در باشگاه وجود ندارد. بار ديگر ثابت شده اين تيم فقط و فقط ميتواند روي هوادارانش حساب باز كند وگرنه وزير و وكيل و مدير كاري براي اين تيم نخواهند كرد.