تجربيات تازه بشر
مرتضي ميرحسيني
بمبها روي بازار مركزي شهر افتادند و جان چندصد نفر را گرفتند. بيشتر كشتهها مرد و تعدادي هم زن و كودك بودند، هرچند جنسيت و هويت بسياري از جنازهها هيچوقت به درستي معلوم نشد. چون شماري از آنها كاملا سوخته و تعدادي هم متلاشي و لابهلاي اجساد ديگر گم شده بودند. ماجرا در آليكانته، چسبيده به ساحل مديترانه روي داد به سال 1938 در چنين روزي، در سال پاياني جنگ داخلي اسپانيا، كه 9 هواپيماي ايتاليايي روي اين شهر بندري بمب ريختند و حداقل 400 نفر از اهالي را -كه همگيشان غيرنظامي بودند- كشتند. دستكم هزار نفر ديگر هم، كمتر يا بيشتر زخمي شدند. آليكانته بندر بزرگي بود، اما براي دفاع از خود و درگيري نظامي مجهز نشده بود. ضدهوايي موثري نداشت و حتي آژيرهاي خطر آن هم درست كار نميكردند.
بمبها را هم هواپيماهاي ايتاليايي -كه موسوليني براي حمايت از متحدش فرانكو به اسپانيا فرستاده بود- روي شهر ريختند. ميدانيم كه جنگ داخلي اسپانيا حدود 3 سال، از تابستان 1936 تا بهار 1939 طول كشيد و درنهايت با پيروزي فاشيستها (به قول خودشان «مليگراها») به رهبري ژنرال فرانچسكو فرانكو به پايان رسيد. اما چرا بمباران هشتادوچند سال پيش يك شهر بندري، آنهم در بحبوحه جنگي داخلي در سرزميني در آن سوي دنيا مهم است؟ چون اين عمليات يكي از اولين حملات هوايي به مناطق غيرنظامي بود و به نوعي جزو تجربيات تازه دنيا از اين حيث محسوب ميشد. بمباران مناطق مسكوني و كشتار مردمي كه عملا هيچ نقشي در جنگ نداشتند ابتكاري بود كه احتمالا فقط از فاشيستها برميآمد. بمباران آليكانته نه اولين عمليات اينچنيني فاشيستها بود و نه آخرينشان، اما يكي از مرگبارترين روزهاي آن جنگ سه ساله را رقم زد. هدف فرانكو -كه آمار كشتهها را چيزي بيشتر از مشتي عدد و رقم نميديد- ضربه زدن به جبهه مقابل (موسوم به جمهوريخواهان) و سست كردن اراده فرماندهان آن بود. تصميمش اين بود كه دشمن را، هرچه زودتر به زانو دربياورد و مطمئن بود كه با بمباران آليكانته به اين هدف نزديكتر ميشود. براي او و نيز براي هيتلر و موسوليني كه حمايتش ميكردند هيچ خط قرمزي وجود نداشت و رسيدن به پيروزي را از هر راه ممكن و موجود، مجاز ميدانست. حق با آرتور كوستلر بود كه ميگفت دنيا در جنگ داخلي اسپانيا، جنگ جهاني بعدي را تمرين ميكرد. پيش از جنگ داخلي اسپانيا نيز جنگ خواهناخواه دامنگير غيرنظاميان ميشد (چنانكه در جنگ اول جهاني شد) اما بمباران هوايي و گسترده مناطق غيرنظامي، به بهانههايي مثل نابودي مراكز اقتصادي يا هر چيز ديگري، هنوز تجربهاي تازه و بكر بود. ناگفته نماند كه بعد از گذشت اين همه سال از آن بمباران، هنوز آثارش -مثل زخمي كهنه- در بخشهايي از آليكانته ديده ميشود و به ويژه در عكسهاي هوايي خودش را نشان ميدهد.