دامه از صفحه اول
مشاركت تابع چيست؟ (4)
مهمترين انتخابات پس از انقلاب بود. 73 درصد مشاركت مردم در كنار افزايش چشمگير آراي روحاني محصول اين وضع بود. در اين دوره كساني پاي صندوق راي آمدند كه پيشتر نيامده بودند. ولي بعد از انتخابات وضعيت عجيبي رخ داده، بهطوري كه خيليها اظهار پشيماني ميكنند نه لزوما يا فقط از انتخاب روحاني، بلكه از شركت در انتخابات، زيرا احساس كردند كه با اين روش راهي به دهي نخواهند برد. اعتراضات سال 1396، توقف برجام و بازگشت تحريمها، تورمهاي بالا، توقف رشد اقتصادي، درگيريهاي نظامي با ايالات متحده، اعتراضات آبان 1398، ترور سردار سليماني، سقوط هواپيماي اوكرايني و بالاخره مشاركت اندك در انتخابات مجلس و سپس از راه رسيدن كرونا، همه و همه در كنار فقدان چشمانداز اميدبخش و در غياب اعتماد و رقابت، فضاي انتخاباتي را سرد كرده است. در واقع مشكلات اقتصادي، كرونا و تحريم سه مولفه اصلي براي عدم رضايت مردم از وضع كنوني هستند. اگر نيرويي ميتوانست اميد را در ميان مردم زنده و اعتماد مردم را جلب كند و انتخابات نيز به صورت واقعي رقابتي باشد، در اين صورت بايد گفت كه هر سه مشكل مردم يعني تحريم، تورم و اقتصاد و كرونا، به عنوان عامل تشويق و تحريك مردم براي مشاركت انتخاباتي عمل ميكردند، ولي هنگامي كه اين وضعيت ناهنجار در جامعه باشد و در عين حال نه اميد و چشمانداز مثبتي ديده شود و نه اعتمادي به آنچه گفته شد، جلب شود و رقابتي هم نباشد، يا رقابت صوري بوده و بازتابدهنده نيروهاي واقعي جامعه نباشد، نبايد براي حضور مردم از رقم اندكي كه نظرسنجيها براي مشاركت اعلام كردهاند، توقع بيشتري داشت. كرونا با همه عوارضش انگيزه كافي ايجاد كرد كه مردم امريكا ركورد مشاركت انتخاباتي را بزنند و به عنوان يك دستاورد مهم ترامپ را از كاخ سفيد بيرون كنند. ما نه فقط كرونا كه با مشكلات گوناگوني مواجهيم. بنابراين انگيزه اقدام سياسي نزد مردم براي حل آنها وجود دارد. بهطور طبيعي نيز نامزدهاي انتخاباتي گفتارها و ادعاهاي خود را معطوف به حل اين مشكلات ميكنند پس اگر مردم و جامعه آن ادعاها را پذيرفتند در اين صورت به عنوان بهترين اقدام و راهحل در انتخابات مشاركت خواهند كرد و اگر شركت نكردند به اين معني است كه يا ادعاها را نميپذيرند يا مسير را تاييد نميكنند. به نظر ميرسد كه ظرفيت مشاركت بالاي 80 درصدي انتخابات فراهم است فقط بايد اين ظرفيت را فعليت ميدادند. اين مجموعه يادداشت پيش از اعلام رسمي تعيين صلاحيتشدگان، نوشته شده بود و با وضعيت جديد ظاهرا نياز به مشاركت
ساختمانهاي بلند و ايمني در تهران
بعد از آن در فاصله سالهاي ٤١-١٣٣١ در محل تقاطع خيابان فردوسي و جمهوري ساختمان تجاري ١٦ طبقهاي به نام ساختمان پلاسكو ساخته شد. اين اولين ساختمان بلند با اسكلت فلزي در ايران بود. اين ساختمان در آتشسوزي 30 دي ماه 1395 فروريخت. مالها و مراكز خريد بزرگ كه قبل از حادثه پلاسكو در حال ساخت بود در همين چهار سال
1399-1395 تكميل شد در حالي كه بسياري از اين ساختمانها در مراكز پرجمعيت قرار دارند. از جمله مركز بزرگ لوازم خانگي در مجاورت ميدان شوش تهران در همين مدت تكميل شد و به عنوان افتخارات شهر تهران محسوب ميشود. همچنين ساختمانهايي كه روي گسل شمال تهران در ولنجك قرار دارد و برجهاي دوقلوي ولنجك در حريم رودخانه ولنجك در حال ساخت بودند كه در همين چهار سال تكميل شد. پس از حادثه پلاسكو هوشياري بيشتري در مديريت آتشنشاني برقرار و به تامين تجهيزات مورد نياز آتشنشاني تهران نيز پرداخته شد كه قابل توجه است اما توجه بنيادي كه موجب تغيير توسعه شهري تهران شود هنوز صورت نگرفته است. براساس گزارش سال 1395 شوراي شهر تهران، ٩٠٨ بلوك ساختمان بلندمرتبه در شهر تهران شناسايي شده كه از اين ميان تعداد ٦٦٥ بلوك با بيش از ١٢ طبقه است و بخش قابلتوجهي از آنها در منطقه ٢٢ واقع شدهاند. منطقه ٢٢ تهران جديدترين منطقه شهري در پايتخت ايران است، با وسعتي حدود ١٢٠٠٠ هكتار، در شمال غربيترين بخش تهران واقع شده است. اين منطقه در سال ٧٩ با هدف ايجاد قطب گردشگري و تامين خدمات رفاهي ايجاد شد تا كمبود نيازهاي طبيعي اما غيرمسكوني ساكنان فعلي و آتي تهران را جبران كند. در اين سالها اگرچه تعدادي پروژه گردشگري ازجمله درياچه چيتگر و يكي، دو پارك جنگلي در منطقه ٢٢ به اجرا درآمد اما اشغال سطح گستردهاي از آسمان اين منطقه توسط بلندمرتبههاي مسكوني و تجاري، كار ايجاد ساير پروژههاي تفريحي را از اولويت انداخت و عملا چهره منطقه ٢٢ را كه قرار بود پاسخگوي نياز كل شهر به خدمات رفاهي باشد تحتالشعاع قرار داد. طبق مصوبه شوراي عالي شهرسازي و معماري، احداث ساختمانهاي ۱۲ طبقه و بيشتر در شهر تهران ممنوع است اما شهرداري منطقه 22 در بهمن ماه سال 95 و 6 روز پس از حادثه پلاسكو، پروانه ساختمان و تغيير نقشه ملكي در شمال شرق درياچه شهداي خليجفارس چيتگر را صادر كرد كه طبق مصوبه شورا، احداث آن ممنوع است. برجسازيهاي بيرويه در منطقه ٢٢ سبب افزايش جمعيت و جمعيتپذيري شهر تهران شده كه بهطور كلي منطبق بر اصول شهرسازي نيستند. بهرغم اينكه نرخ جمعيتپذيري براي منطقه ٢٢ تا افق سال ١٤٠٤، حدود ٥٠٠ هزار نفر تعيين شده است اما هماكنون با اسكان جمعيت در واحدهايي كه در اين منطقه ساخته شده يا در حال ساخت است، از نظر رشد جمعيتي در سقف جمعيتي تعريف شده، عملا يك دهه زودتر به اين رشد رسيده است. ساختمان ايرانمال كه مدرنترين جاي تجاري ايران است يكي از ناايمنترين مجتمعها محسوب ميشود كه كمترين امكانات ايمني در آن ديده شده است و هدف از آن فقط ساخت يك مركز خريد عظيم در يك مجتمع بوده است كه همانند آن در بسياري از كشورها از جمله امارات و تركيه وجود دارد و گردشگران به آن مناطق جذب ميشوند. در صورتي كه اين مجتمع مطابق استانداردهاي شهرسازي پايدار، فاقد حداقل استانداردهاي ايمني است.