خشكسالي انسانساخت و تهديد سرزمين
آيلين جوادي
بوميان استراليا معتقدند وقتي انسان برخلاف قوانين طبيعت عمل كند، ناگزير با خشم آن روبرو خواهد شد. وقتي خاك دچار تخريب و فرسايش شود، واكنش طبيعت جز توفان گردوغبار نيست. گروهي از پژوهشگران به سرپرستي علي ناظمي از دانشگاه مونترال، در پژوهشي با عنوان «خشكسالي انسانساخت عامل اصلي افت تراز آبهاي زيرزميني در ايران» كه در مجله تخصصي نيچر منتشر شد، با نگاهي به بحران آب و خشكسالي پيش روي كشور، تاكيد كردهاند كه آبهاي زيرزميني 60 درصد از ذخاير آبهاي شيرين كشور را تشكيل داده و بنابراين، حياتيترين منبع تامين آب محسوب ميشوند. اين در حالي است كه ايران، دومين كشور پرجمعيت خاورميانه، از لحاظ استحصال آبهاي زيرزميني در صدر كشورهاي منطقه قرار گرفته است. در مقايسه با سومين كشور پرجمعيت خاورميانه و يكي از ده قطب كشاورزي جهان؛ تركيه، در ايران، نرخ بهرهوري آب و انرژي در حوزه كشاورزي بسيار پايين بوده و طي سالهاي 1396-1388 بيش از 77 درصد اراضي ايران (23 حوضه از 30 حوضه) از آبهاي زيرزميني اضافه برداشت داشتهاند. ايران فقط طي همين بازه زماني 74 كيلومتر مربع (1.6 برابر حجم درياچه اروميه در پر آبترين حالت) از آبهاي زيرزميني خود را استحصال كرده است و در مقابل، به دليل كاهش ميزان نزولات آسماني، كاهش آبدهي رودخانهها و افزايش ميزان تقاضا براي آب، تغذيه سفرههاي آب زيرزميني آنچنان نبوده كه اين حجم برداشت را جبران كند.
از سويي ديگر، برداشت بيرويه از آبهاي زيرزميني و نرخ كم تغذيه آبخوانها، نه تنها امنيت آبي بلكه امنيت غذايي و اجتماعي كشور را نيز با تهديد روبرو خواهد كرد. به علاوه، تبعات زيستمحيطي افت تراز آبهاي زيرزميني همين حالا هم دامن ايران را گرفته و در حال حاضر، 300 دشت كشور از لحاظ ميزان فرونشست زمين وضعيت «فوق بحراني» دارند؛ وضعيتي بيبازگشت كه جبران آن به هزاران سال زمان نياز دارد. وقوع توفانهاي گردوغبار نيز از ديگر تهديدهاي زيستمحيطي است كه در كنار خشكسالي و فرسايش خاك تمام بخشهاي اقتصادي و خدماتي كشور را تحتتاثير قرار خواهد داد.
خشكسالي آنتروپوسيني به چه معناست و از چه نظر اهميت دارد؟
تعاريف متعددي براي خشكسالي وجود دارد ولي بهطور كلي، خشكسالي به دورهاي با شرايط خشكتر از ميانگين نرمال اشاره دارد كه سبب مشكلاتي در نظام آبشناختي يك منطقه ميشود. اين شرايط ميتواند بر اثر تغيير در ميزان بارش (خشكسالي هواشناسي)، ميزان رطوبت خاك (خشكسالي كشاورزي) ميزان رواناب و تراز آبهاي زيرزميني (خشكسالي هيدرولوژيك) يا افزايش ميزان تقاضا بيش از موجودي و ذخاير آب در دسترس (خشكسالي اقتصادي- اجتماعي) پديد آيد. خشكسالي اقتصادي- اجتماعي كه از آن به «ورشكستگي آبي» نيز تعبير ميشود، در مطالعات بحران آب ايران و سياستگذاري در اين رابطه، كمتر مورد توجه بوده است. براساس نتايج پژوهش مشابه ديگري كه محققان حوزه آب انجام دادهاند، براي توصيف دقيقتر خشكسالي انسانساخت، خشكسالي بايد به عنوان يك فرآيند در سيستمهاي پيوسته انسان- طبيعت مورد بررسي قرار بگيرد و نه محصول آن، تا بتوان به درك بهتري از برهمكنشهاي متقابل و روابط بازخوردي، پويا، در هم تنيده و چند بعدي ميان انسان و رژيم آبي دست يافت. به عبارت سادهتر، همانگونه كه رژيم آبي يك منطقه تحتتاثير مولفههاي اقليمي و طبيعي ميتواند بر فعاليتهاي انساني اثرگذار باشد، فعاليتها و تصميمات انساني نيز بر رژيم آبي يك منطقه و حتي فراتر از آن الگوهاي اقليمي تاثيرگذار هستند. از اين روست كه امروزه نقش جوامع انساني در ساختار سيستم انسان- طبيعت و تغييرات همبند حياتي آب-غذا- انرژي بهشدت مورد توجه پژوهشگران و سياستگذاران اين عرصه قرار گرفته تا بتوانند در چارچوب مجموعهاي از سيستمهاي اقتصادي، اجتماعي، محيط زيستي و هيدرولوژيكي، با در پيش گرفتن مناسبترين استراتژيها، شرايط ريسك و بحران را بهطور موثر مديريت كنند.
چرا اين مقاله به مردم ايران تقديم شده است؟
پژوهشگران دانشگاه مونترال، نتايج پژوهش خود را به مردم ايران تقديم كردهاند و حال، سوال اين است كه چرا؟ در حوزه مديريت منابع آب، علاوه بر قوانين وضعشده آبي، سياستگذاريها و تصميمسازيهاي سياسي، واكنش جوامع انساني- يا به عبارت ديگر «حساسيت اجتماعي» يا درك جامعه از آنچه كيفيت زندگي را تهديد ميكند- نيز عامل تعيينكنندهاي در حفاظت و ميزان بهرهبرداري از منابع آب محسوب ميشود. براساس نتايج اين پژوهش ميتوان چنين استنباط نمود كه با وجود هشدارها و وجود اسناد بالادستي در حوزه مديريت منابع آب همچون ماده 2 قانون «حفظ و حراست منابع آبهاي زيرزميني كشور» در رابطه با «ممنوعيت حفر چاههاي عميق، نيمهعميق و قنوات در مناطقي با افت سطح آب زيرزميني»، به دليل فعاليتهاي توسعهاي مانند احداث بيرويه سدها و مديريت ناكارآمد منابع آبي، الگوي جمعيت، شهرنشيني و در نتيجه ميزان تقاضا براي آب در بخشهاي مختلف كشاورزي، صنعت و خانگي دگرگون شد. بنابراين، بهرهبرداري افسارگسيخته از منابع آبي در فاز توسعه، كشور را با محدوديت منابع آبي مواجه كرده است. اين محدوديت منابع در نهايت حتي ميتواند اقتصاد كشور را نيز به فاز ركود كشانده و تبعات اجتماعي به دنبال داشته باشد. كاوه مدني؛ پژوهشگر ارشد مطالعات ايران در دانشگاه ييل و معاون سابق آموزش و پژوهش سازمان حفاظت از محيط زيست ايران كه هشدارهايش درباره «ورشكستگي آبي» با حواشي امنيتي زيادي روبرو بوده، معتقد است خشكسالي انسانساخت در صورت مديريت نشدن صحيح، ميتواند به ورشكستگي آبي بينجامد، بنابراين، براي برونرفت از بحراني كه امنيت آبي، غذايي و اجتماعي كشور را تهديد ميكند، كاهش وابستگي اقتصاد كشور به آب ضروري است. به نظر اين كارشناس صاحبنظر در حوزه مديريت منابع آب و محيط زيست، تغيير الگوي كشت با توجه به ذخاير در دسترس آب و خاك، توانمندسازي كشاورزان، اصلاح يارانهها، مكانيزه و مجهز كردن بخش كشاورزي، تنظيم بازار غذا، مديريت و كاهش توليد پسماند كشاورزي در زنجيره توليد مواد غذايي از جمله استراتژيهاي راهبردي در اين رابطه است.