تغيير كاربري سومين
قبرستان تاريخي جهان اسلام به پارك
شيراز با سابقهاي چند هزار ساله كه آثار تمدني آن به صورت مداوم در كاوشهاي باستانشناسي معرفي و شناسانده ميشود داراي گونههاي مختلفي از كاربريهاي مرتبط با زيست انسانهاست كه قبرستان يكي از اين كاربريهاي حياتي است. به گزارش ايلنا از فارس، قبرستانهاي تاريخي بخشي از ساختار شهري و هر گونه سكونتگاههاي اجتماعي جوامع انساني هستند كه در طول تاريخ شكل گرفتهاند و هر يك براساس ارزشهايي نظير اهميت تاريخي، كالبدي، زيباييشناسي و... در بستر جغرافيايي خود، نقشآفريني خواهند كرد. قبرستان دارالسلام شيراز نيز با پيشينهاي بيش از هزار سال كه از آن به عنوان يكي از قديميترين قبرستانهاي مسلمانان ياد ميكنند و تاكنون با كممهريها و مداخلات متفاوت همراه شده است؛ در روزهاي اخير در چند صد متري از آن در محدودهاي موسوم به دباغي به دليل بيتوجهيهاي صورت گرفته كه ظاهرا محلي براي انباشت زباله و تجمع معتادان متجاهر تبديل شده، دچار تخريب و پاك شدن هويت آن از قبور به يادماني شد. آنطور كه شهرياري، شهردار منطقه دو شيراز گفته: «اين تخريبها به صورت شبانه و توسط افراد ناشناس و در بخش ديگري هم از مداخلات با ورود شهرداري به دليل اجراي طرح بهسازي با عنوان ايجاد بوستان زندگي به دليل درخواست و رضايت ساكنين، محلي انجام شده است.» چنانچه اين اقدام با واكنشهاي متفاوتي از جانب وابستگان به درگذشتگان، متخصصان، منتقدان حوزه شهري و كاربران فضاي مجازي همراه بود و اكثريت آن را توجيهي بر يك مداخله ناشيانه ارزيابي كردند؛ به اين دليل كه از بين بردن قبور نيازمند رضايت از وابستگان به درگذشتگان دارد و البته كه حرمت نشان يا همان قبر مسلمان در دين اسلام بر هر مسلماني واجب است. مهرداد ايروانيان، معمار و منتقد شهري درباره اين موضوع، گفت: سال ۸۲ در حال انجام مداخلاتي در دارالسلام شيراز بوديم و به همراه شهردار وقت شيراز از مجموعه تخت فولاد اصفهان بازديدي داشتيم كه متاسفانه در آنجا شاهد جابهجايي آثار ارزشمند و تسطيح منظر تاريخي آن پهنه شديم كه با ديدن اينگونه مداخلات ناشيانه، سعي بر آن شد كه اين تجربه تلخ در شيراز تكرار نشود. او در رابطه با مداخلات صورت گرفته در چند سال اخير به ويژه روزهاي گذشته در اين محوطه تاريخي، افزود: اخيرا بخشي از قبرستان قديمي شيراز تخريب شد كه در جوار بخشي از سايت تخريب شده در سابقهاي نهچندان دور توسط شهرداري شيراز، مداخلاتي در زمينه جابهجايي سنگها و اصطلاحا طرح بهسازي نسبت به آنها انجام گرفت، ما شاهد كتمان كردن عنصر زمان و كمتوجهي به ارزشهايي كه در اين آثار و بستر تاريخي وجود داشت، بوديم. اين معمار در رابطه با كاربريهاي پيشنهادي كه در سالهاي گذشته در اين محوطههاي تاريخي بدان پرداخته شده بود، بيان داشت: به عنوان مثال ايده شكلگيري پارك هم در سالهاي گذشته در اين محوطهها مطرح شد كه نشان از نبود اطلاعات كافي و احساس تعلق به ارزشهاي محوطه و آثار بود كه با مقاومت ما در آن زمان همراه بود كه البته تاكنون متوجه شديم اين مقاومت بيفايده بوده است؛ به طور مثال فرض كنيد كه در تختگاه تخت جمشيد به عنوان يك سايت موزه جهاني اقدام به كاشت گل كنند و با دلايل مختلف اين مداخله را توجيه كنند.