براي جبران خطا و جفا به برخي از كانديداهاي رياستجمهوري
در انتظار پاسخ به عتاب و خطاب رهبري
عاليترين مقام جمهوري اسلامي كه از پشت بلندگو و در اظهاراتي كه به صورت زنده براي تمام ايرانيان داخل و خارج مرزهاي جغرافيايي ايران پخش ميشد، نسبت به آنچه از سوي ناظران هتك حيثيت و حرمت برخي چهرههاي سرشناس جمهوري اسلامي خوانده شد، انتقاد كرده و از ظلم و جفا به آنان گفت و خواستار جبران آن شدند. بيانات رهبري روشن بود ولي تفسيرها از آن متفاوت. گروهي مخاطب بايدها را شوراي نگهبان دانستند و گروه ديگر همصدا با يكي از اعضاي همكار با دفتر حفظ و نشر آثار ايشان، مخاطب اظهارات رهبري را نهادهايي جز شوراي نگهبان و البته فضاي مجازي ميخواندند. كانديداها اما به استقبال بيانات ايشان رفتند و از لزوم احترام شوراي نگهبان به خواست و نظر مردم ايران گفتند و از لزوم حفظ جمهوريت نظام جمهوري اسلامي كنار حفظ شأن و جايگاه رهبري سخن به ميان آوردند. هر چه بود فضاي سياسي- رسانهاي ايراني چند ساعتي را پرجوش و خروش پشت سر گذاشت و البته همراه با نوعي اضطراب ناشي از انتظار! هنوز اما خورشيد 14 خرداد 1400 غروب نكرده بود كه شوراي نگهبان در بيانيهاي بر تصميم پيشين خود اصرار كرد تا هيچيك از كانديداها به گردونه رقابت بازنگردند. شرايطي كه نه تنها به شفافيت فضا ياري نرساند بلكه پرسشهاي تازهاي را پيش كشيد؛ ازجمله پرسش وزير ارشاد دولت حسن روحاني كه ابتدا تاكيد كرد كه «رهبر انقلاب در مورد جبران خطا و جفا به برخي كانديداها از سوي دستگاههاي مسوول، خطاب و عتاب علني داشتند» و آنگاه نوشت:«آيا منظور ايشان با اطلاعيه شوراي نگهبان حاصل شد؟ در غير اين صورت چه نهاد يا افرادي مسوول پيگيري مطالبه علني از دستگاههاي مسوول هستند؟» همچنين سيدحسن خميني ضمن تقدير از سخنان رهبري، تاكيد ايشان بر «نقش مردم در جمهوري اسلامي» در سالگرد ارتحال امام را ناشي از آن خواند كه «بسياري ميخواستند در اين آب گلآلود مسائل سياسي، انتقام خودشان را از جمهوريت بگيرند و فراموش كرده بودند كه ميراث بزرگ امام «جمهوري اسلامي» است». اما علي لاريجاني كه از سرشناسترين چهرههايي بود كه صلاحيتش توسط شوراي نگهبان احراز نشد و اخباري مبني بر بررسي دوباره صلاحيت او در شوراي نگهبان منتشر شده بود، پس از انتشار بيانيه شوراي نگهبان در مرقومهاي خطاب به رهبري به استقبال مواضع عاليترين مقام جمهوري اسلامي رفت و نوشت:«تذكر و مطالبه جنابعالي نيز در رفع ظلم و جفايي كه در بررسي صلاحيت كانديداهاي رياستجمهوري رخ داد؛ بزرگي و بزرگواري و روحيه حقطلبي آن حضرت را بيش از پيش عيان كرد.»
ولي سوي ديگر ميدان اسحاق جهانگيري، معاول اول رييسجمهوري و نفر اول اصلاحطلبان با لحني صريح از ظلم و جفا در حق خود نوشت و تاكيد كرد:«من خود را از مصاديق اين جفا و ظلم ميدانم اما هيچ اعتراض و تقاضايي نداشته و ندارم.» معاون اول رييسجمهوري از رهبري هم تشكر كرد ولي خواستار اعلام مستندات شوراي نگهبان براي تصميم خود شد؛ حال آنكه از ديد شوراي نگهبان فقط رد صلاحيت نياز به دليل دارد و عدم احراز صلاحيت چنين نيست. محمد شريعتمداري، وزير كار هم كه صلاحيتش احراز نشد با استفاده از هشتگ «جبران» در شرايطي نوشت «اميدوارم فضاي بازتري براي سلايق مختلف در انتخابات رياستجمهوري را با اين تذكر و مطالبه شاهد باشيم» كه پيش از او بسياري از ناظران و حتي محسن مهرعليزاده و عبدالناصر همتي به شكل صريح و عليرضا زاكاني و سيدابراهيم رييسي به شكل تلويحي از رقابتي نبودن انتخابات رياستجمهوري در نخستين مناظره انتخاباتي خود گفته بودند اما «جبران» از ديد شوراي نگهبان، تعريفي متفاوت داشت و انگار انداختن توپ به زمين رسانهها بود و بس.