• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4949 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۲ خرداد

گوچي، خانه آبي و باد و باران

حس مدفون شده يك كهنه‌سرباز!

اميد مافي

 

۱ـ انتشار خبري از سوي رسانه‌هاي سعودي سبب شد تا بسياري زير چادر شايعات حضور او را در اردوگاه آبي محتمل بدانند. خاصه آنكه گفته مي‌شد پيش از اين فرهاد مجيدي در آن سوي آب و در منطقه جُميرا با گوچي ملاقات كرده و نظر او را براي حضور در تيمش جلب كرده است. حالا به نظر مي‌رسد اگر معادلات مالي حل گردد و وعده‌هاي سر خرمن، تفنگچي ۳۴ ساله را در برزخ نگذارد او هرم گرماي تموز سرزمينش را به چشم خواهد ديد و به بمب ساعتي آبي‌ها در نبرد با الهلال بدل خواهد شد.
۲ـ آنجا از درد نسيان جگرش را مي‌گزيد و براي رها شدن از محبس روزها را شماره مي‌كرد. زووله ايستگاهي براي رنج كشيدن و خون دل خوردن بود. شكارچي تيزچنگي كه يك‌بار با پوكر دلرباي خود سر از ويترين روزنامه‌ها درآورد و بار ديگر با هت‌تريك خود يك ورزشگاه را در سكوتي بهت‌آور فرو برد، هرگز از سوي نيمكت زووله جدي گرفته نشد. فرماندهاني كه امواج سرگردان روياهايش را به ساحل كوبيدند تا زنجير شده به نيمكت لعنتي، به دوردست نگاه كند و منتظر لحظه جدايي بماند. اين‌گونه بود كه وقتي آخرين دوئل زووله به پايان رسيد گوچي در رختكن با صداي بلند از بسته شدن كوله‌بارش سخن گفت و با سگرمه‌هاي درهم رفته از كنار نيمكت‌نشينان سنگدل گذشت.
۳ـ همه روزهاي رضا قوچان‌نژاد البته ابري و باراني نبودند. پسر تركه‌اي بالاي شهر مشهد كه در اوان كودكي به همراه خانواده‌اش به سرزمين آسياب‌هاي بادي هجرت كرده بود از همان روز كه جامه هيرنفين را پوشيد و بي‌آنكه خش‌خش برگ‌ها را بشنود به سيم آخر زد، معلوم بود كه قادر است با پروازها و دريبل‌ها و شوت‌ها و شليك‌هايش بهار را نويد دهد. همو كه خيلي زود از پلكان پيشرفت بالا رفت و در استاندارد ليژ و سپس چارلتون بدون نت آهنگ‌هاي نيكبختي را نواخت و پيش از خورشيد در جزيره طلوع كرد. توپچي قهاري كه هلندي‌ها راه رسيدنش به جمع لاله‌هاي وحشي را بارها هموار كردند اما او درنهايت ترجيح داد آواز شورانگيز خوشبختي را با جامه سفيد وطن بخواند و براي غرش يوز نجيب آستين بالا بزند. تعصب به بيرق سه رنگ او را از ناف اروپا بدين حوالي كشاند. چه سعادتي!
۴ـ غروب سرد ۲۲ اكتبر ۲۰۱۱ يك تماس چند دقيقه‌اي گوچي را در چند قدمي خانه قرار داد. آن سوي خط كارلوس كي‌روش، سرمربي تيم ملي ايران بود كه پسر تيزچنگ را رسما به اردوي تيم ملي دعوت كرد و او بدون معطلي پاسخ مثبت داد و در پلك به‌هم زدني به گردباد بومي بدل شد تا فوتبال ايران از ماشين گلزني قدرتمندي برخوردار شود كه قادر بود در كسري از ثانيه آشيانه‌بانان را به ميان تبريزي‌ها بفرستد و سكوها را از باد و باران جدا كند. او با سوپرگل خود در مصاف پرالتهاب با كره‌جنوبي زير برگه صعود تيم ملي به جام جهاني ۲۰۱۴ را امضا كرد و به حماسه‌ساز اولسان بدل شد؛ حماسه‌سازي كه پس از قند فريمان مسير سفر به اعماق تاريخ را برگزيد و نامه‌اي رمانتيك با سطرهايي از عشق و مودت را به نشاني يكايك هموطنانش فرستاد. چند ماه بعد در اثناي جام جهان‌نما گوچي تك گل ايران را درون سنگر بوسني جاي داد تا نامش در كنار كاشفان فروتن آشيانه‌ها ثبت گردد.
۵ـ از گل به يادماندني‌اش به تايلند تا تير خلاص ويرانگرش به عراق در محشر كانبرا زمان زيادي نگذشت و او آن‌قدر هنر داشت كه خيلي زود در رگ‌هاي اعداد و ارقام جاري شود و نغمه‌هاي شورانگيز مشهدي را همچون چشمه‌هاي كوهستان بنوشد. هفت سال حضور او در پيشاني حمله تيم ملي آكنده از خاطرات شيريني بود كه سبب شد هرگز به سمت غار تنهايي حركت نكند و هرگز از قاب چشم دوآتشه‌هايي كه نامش را فرياد مي‌زدند دور نشود. گوچي پس از جام جهاني روسيه در پيامي خطاب به اهالي فوتبال رسما از تيم ملي خداحافظي كرد تا آفتاب بي‌دريغ مردي كه در نود دقيقه‌هاي جنون‌آور به عصاي دست ايران بدل مي‌شد ديگر نتابد و تنها خاطرات شيرين سال‌ها شيدايي در غروب‌هاي سرخ سرنوشت ذهن‌ها را به خود مشغول كند. وقتي واژه غريب بدرود را بر زبان راندي به كدامين حس مدفون شده‌ات زل زدي كهنه سرباز! 
۶ـ مردي كه چهار زبان زنده دنيا را به خوبي از بر است و در عصر‌هاي دور از فوتبال با ويولن روح‌نوازش زندگي را لب طاقچه عادت به يادها مي‌آورد آن‌قدر احساساتي هست كه با اشك‌هاي پسركش «دوران» به هق‌هق بيفتد و با لبخند دردانه‌اش به سرخوش‌ترين پدر جهان بدل گردد. دنيا براي رضا تكرار مكرر نيست وقتي عطر غذاي ايراني در خانه‌اش مي‌پيچد و همسايه‌هاي هلندي‌اش را مست مي‌كند. مردي كه به ‌شدت به خانواده وابسته است احساسات پدرانه‌اش به هيچ يك از زبان‌هاي دنيا قابل ترجمه نيست.
۷ـ اگر نامعادلات مالي حل شود و فرهاد بتواند يك‌تنه مين‌ها را خنثي كند آن وقت شاهد حضور توپچي آريايي در سرزمين مادري‌اش خواهيم بود و از كولاكش در اين گرماي كشنده حظ خواهيم برد. وقتي لباسش اين روزها رنگ آبي پس مي‌دهد و وقتي آواز پرواز در آسمان ايران در جانش نشسته لابد مي‌توان اميدوار بود سوار بر هواپيماي آمستردام-تهران به آرزوهاي لاجوردي‌اش بينديشد و با هر جست و خيز هواپيما در آسمان به جست و خيز خودش در چمنزار فكر كند. چراغ‌هاي رابطه روشن شده و دير و دور نيست كه رضا قوچان‌نژاد به تيراندازي ماهر در ميدان تير آبي‌ها بدل گردد. پيشاپيش خوش آمدي گوچي عزيز...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون