چرا نخست وزير بريتانيا نميتواند متحد خوبي براي جو بايدن باشد؟
بوريس جانسون؛ پوستري از يك پوپوليست
جاناتان فريلند
چشمها واقعيت را ميبينند. تصاويري كه از كورنوال منتشر ميشود دقيقا همان چيزهايي است كه بوريس جانسون ميخواهد؛ ملاقات گرم جانسون با رييسجمهوري جديد امريكا و در پي آن برگزاري نشست سران جي 7 و تصوير خودش كه روي صندلي نشسته است. «رابطه خاصِ» تجديد شده، «بريتانياي جهاني» فعال و جانسون در مركز توجه است: ماموريت انجام شد. اما مشكل اين تصوير اين است كه واقعياتش با هم نميخوانند. نميخواهم به شكافي كه سبك شخصي جو بايدن را از بوريس جانسون متمايز ميكند، اشاره كنم. يك ديپلمات سابق كه با بايدن و جانسون كاملا آشناست، ميگويد:«وقتي بايدن پروندههاي توجيهي را ميخواهد و آنها را مطالعه ميكند، غريزه جانسون به او ميگويد از اين شاخه به آن شاخه بپرد و اداي دلقكها را دربياورد». جانسون و بايدن هيچ نقشه تشابهي با هم ندارند اما اين هم خيلي مهم نيست. چهرههاي متفاوت ميتوانند با هم ارتباط برقرار كنند به خصوص وقتي كه اين ارتباط منابع هر دو را تامين كند. روز پنجشنبه بايدن و جانسون منشور تجديد شده آتلانتيك را امضا كردند. اين منشور تعهدي بود كه در زمان جنگ ميان امريكا و انگليس امضا شد تا هر دو كشور براي اهداف مشترك تلاش كنند. حالا شايد بايدن خود را در جايگاه فرانكلين روزولت و جانسون خود را در جايگاه چرچيل قرار ميدهد؛ دو شخصيتي كه سالها پيش براي نخستين بار منشور آتلانتيك را امضا كردند. من قصد ندارم كه به شكاف موجود بين كشورهاي گروه 7 در خصوص تعهد به واكسيناسيون كشورهاي فقير اشاره كنم. البته بايد از اقدام امريكا براي ارسال 500 ميليون دوز واكسن به كشورهاي غيربرخوردار استقبال كرد. قرار است انگليس نيز اقدام مشابهي صورت داده و 100 ميليون دوز به اين كشورها ارسال كند. بنابراين به طور كلي كشورهاي گروه 7 قرار است يك ميليارد دوز واكسن به كشورهاي فقير ارسال كنند. اما حتي اين اقدام به اصطلاح سخاوتمندانه باز هم كمتر از يك دهم نياز جهان به واكسن كروناست. اگر بايدن و ديگران واقعا قصد دارند به شعارهايشان درباره لزوم واكسينه شدن جامه عمل بپوشانند بايد هزينههاي مربوط به ساخت و توزيع بيش از 10 ميليارد دوز واكسن را بپردازند كه رقمي بالغ بر66 ميليارد دلار ميشود. شكافي كه مد نظرم است بين جهانبينياي است كه بايدن انتظار دارد، متحدان غربياش داشته باشند و خلق و خويي كه در جانسون تجسم يافته. رييسجمهوري امريكا چهرهاي ايدئولوژيك نيست اما اعتقادات راسخي دارد كه اصليترين آنها همكاريهاي بينالمللي است. او به چندجانبهگرايي باور دارد؛ نظامي متشكل از متحدان كه در پايان جنگ جهاني دوم شكل گرفت. ميتوانيد كتاب جديد گردون براون را به بايدن نشان دهيد. براون در اين كتاب تاكيد ميكند كه سختترين مشكلاتي كه جهان در حال حاضر با آن روبهرو است از همهگيري كرونا گرفته تا فقر و تغييرات آب و هوايي تنها از طريق همكاريهاي بينالمللي حل و فصل ميشوند. بعيد است بايدن حتي با يك كلمه از اين كتاب مخالف باشد. همكاريهاي بينالمللي تنها دليلي بود كه بايدن را وادار كرد، احياي شعار «اول امريكا»ي دونالد ترامپ را متوقف كند. همين احساس در ميان ديگر رهبران كشورهاي گروه 7 كه حالا در خليج كاربيس دور هم جمع شدند، ديده ميشود به غير از يك نفر. جانسون ممكن است از گفتوگوهاي چندجانبه سخن به ميان آورد اما سوابق او نشان ميدهد كه او همواره خلاف اين ادعا عمل كرده است. جانسون چه بخواهد چه نخواهد به خصوص در خارج از بريتانيا با برگزيت تعريف ميشود. امضايي كه جانسون پاي برگزيت كرد كه احتمالا ميراث ماندگار او نيز خواهد بود، معنايش اين بود كه بريتانيا قصد دارد همكاريهايش با كشورها را كاهش دهد و بيشتر تنهايي دست به عمل بزند. در واقع جانسون ماموريت «اول بريتانيا» را كليد زده است. مسلما او و ديگر حاميان برگزيت همواره سعي كردهاند روي اين واقعيت سرپوش بگذارند و به خودشان بقبولانند كه خروج از اتحاديه اروپا باعث ميشود، بريتانيا به جاي آنكه همواره دنبالهرو اتحاديه اروپا باشد خودش به عنوان يك رهبر مطرح شود. اما روياي بريتانياي جهاني يك نكته اساسي درباره ژئوپليتيك را ناديده گرفته است. جاناتان پاول، رييس سابق كاركنان دفتر نخستوزير گفته است:«اگر ميخواهيد يك بازيگر جهاني باشيد ابتدا بايد بازي را از همسايگي خود شروع كنيد. اما اين كار براي بريتانيا دشوار است چون از اتحاديه اروپا خارج شده است». پيتر وستماكوت، سفير سابق بريتانيا در امريكا نيز گفته است:«ما در اتاقي كه همه چيز در آن رخ ميدهد، حضور نداريم بلكه از راهرو به صداي اتفاقاتي كه در اتاق رخ ميدهد، گوش ميدهيم». شايد ميشد راهي براي خروج از اتحاديه اروپا پيدا كرد تا آسيبهايي كه اين خروج به جهان ائتلافها و جايگاهي كه بريتانيا در آن دارد، وارد ميكند تا حد ممكن كم شود. اما مسلما اين راهي نبود كه جانسون انتخاب كرده است. كاهش بودجه كمك انگليس مانيفست اين كشور را در ارسال 7/0 درصد از درآمد ناخالص ملي به كشورهاي فقير را نابود ميكند و اين خود موجب ميشود كه تمايل جانسون براي ايفاي نقش موثر در جامعه بينالملل دستمايه مضحكه خاص و عام شود. نميتوانيد انتظار داشته باشيد جايگاهي خاص برايتان در نظر بگيرند در حالي كه براي به دست آوردن آن جايگاه هيچ قدمي برنميداريد. اين طور به نظر ميرسد كه اساسا جانسون خيلي روي روابط دو جانبه با ديگر كشورها سرمايهگذاري و تلاش نكرده است. نتيجه اين رويكرد اين شده كه انقطاعي ميان بلوكي كه جانسون تمايل دارد در آن عضويت داشته باشد با بلوكي كه او حقيقتا به آن تعلق دارد، ديده ميشود. براي مثال در چارچوب منشور جديد آتلانتيك يكي از ضرورتها اين است كه امريكا و بريتانيا به نظم مبتني بر قواعد بينالمللي پايبند باشند. اما 9 ماه پيش دولت جانسون با خوشحالي اعلام كرد كه قصد دارد در جريان مناسبات برگزيت در خصوص ايرلند شمالي قواعد بينالمللي را ناديده بگيرد. شايد جانسون دوست داشته باشد با همقطاران خودش دور ميز چندجانبهگرايي بنشيند اما اقداماتي كه صورت ميدهد مدام او را به ته صف قانونشكنان ميفرستد. اين منطق برگزيت است و همين منطق است كه موجب بروز تنشهاي شديد ميان بايدن و جانسون و ديگر كشورها در كورنوال خواهد شد كه مهمترين مقاومت دولت جانسون در مقابل اجرا كردن پروتكلهاي ايرلند شمالي است. دولت جانسون اين پروتكلها را امضا كرده اما حالا ميگويد اتحاديه اروپا در اجراي اين پروتكل بايد سهلگيرتر باشد. در واقع جانسون خيلي صريح به بروكسل چيزي را ميگويد كه قبلا به ديگران هم گفته است:«قبول دارم كه قول دادم اجرايش ميكنم. اما شما آن موقع نگفتيد بايد مو به مو اجرايش كنم». حالا جانسون بايد دست به انتخاب بزند. يا با ترسيم مرزهاي ايرلند موافقت خواهد كرد يا اينكه روي حرفش خواهد ايستاد كه در اين صورت بايد شاهد جنگ تجاري با اتحاديه اروپا باشد. البته اين اولين بار نيست كه جانسون تمايل دارد حرف فقط حرف خودش باشد. او دوست دارد در كنار رييسجمهوري امريكا بايستد و درباره همكاري بين دو ملت داد سخن بدهد در حالي كه در پشت پرده همه تلاش خود را براي خارج كردن بريتانيا از دايره همكاري با كشورهاي اروپا به كار ميگيرد. جانسون دوست دارد در كنار بايدن در نشست جي 7 ژست بگيرد در حالي كه او پوستري از يك پوپوليست يكجانبهگرا و چيزي شبيه به ترامپ است. ممكن است تصاوير نشست اين تناقضها را خيلي نشان ندهند اما اين تناقضها نميتواند تا ابد پنهان باقي بمانند. گاردين/ ترجمه: آرمين منتظري