طرفداري يا مخالفت
صددرصدي با تيلاپيا درست نيست
آريا وزيرزاده
عمده آبزيان پرورشي ايران و حتي جهان، غيربومي هستند و صرفا غيربومي بودن يك گونه نميتواند منشا تهديد محيطزيست يا حتي فرصت آبزيپروري باشد. كليه كپورماهيان (كپور چيني و معمولي)، ميگو (ميگوي پرورشي ايران، گونه پاسفيد Litopenaeus vannamei) و حتي قزلآلا همگي غيربومي هستند. تنها برخي گونههاي ماهيان خاوياري پرورشي در ايران بومي هستند كه ميزان و وسعت توليد آنها قابل مقايسه با ساير گونههاي پرورشي آبزي كشور نيست. از ميان ماهيان خاوياري هم گونه سيبري يا سفيد يا استرلياد در ايران غيربومي است البته كپور معمولي در ايران به عنوان گونه بومي وجود دارد اما واريتهاي كه هماكنون پرورش داده ميشود، نژاد مجاري يا بعضا چيني است. تيلاپياها ماهياني با دامنه تحمل شوري زياد (Euryhaline) هستند كه ميتوانند خود را با طيف وسيعي از شوري سازگار كنند. يعني امكان پرورش گونههاي مختلف اين ماهي از آب شيرين گرفته تا آب شور دريا وجود دارد. بعضي از گونههاي تيلاپيا تحمل بيشتر و برخي ديگر به نسبت، قدرت تحمل كمتري دارند.يكي از مهمترين چالشهاي تيلاپياها مربوط به زمان جفتگيري و تخمگذاري آنها است كه رفتارهاي تهاجمي و رقابت شديد با گونههاي بومي را از خود نشان ميدهند كه البته اين ويژگي تهاجمي بودن در زمان جفتگيري بيشتر براي گونههايي مطرح است كه آشيانسازي ميكنند در حالي كه اين مساله در مورد تيلاپياي نيل چندان مصداق ندارد. تيلاپياي نيل آشيانسازي نميكند و تخمها را در دهان نگهداري ميكند. اين گونه عمدتا گياهخوار است ولي از ساير سطوح تغذيهاي از جمله دتريتخواري، حشرهخواري و زئوپلانكتونخواري نيز استفاده ميكند. براساس مطالعاتي كه در امريكا انجام شده، رفتارهاي تهاجمي و رقابت شديد با گونههاي بومي است كه باعث ميشود برخي ماهيان بومي كاهش جمعيت داشته باشند.با توجه به رشد جمعيت جهان و از طرفي تمايل مردم براي مصرف غذاهاي سالم كه در راس آنها انواع آبزيان قرار دارد، توسعه آبزيپروري براي پاسخگويي به اين تقاضاي صحيح ضروري است و براساس گزارشهاي رسمي فائو تنها اميد جهان براي تامين جمعيت رو به تزايد آبزيپروري است. نكته مهم ديگري كه بايد مدنظر داشت اين است كه براي داشتن صنعتآبزيپروري پايدار و مسوولانه لاجرم بايد از گونههايي استفاده كرد كه آسيب كمتري به طبيعت وارد ميكنند و اين تنها از طريق پرورش گونههايي امكانپذير است كه براي تغذيه مصنوعي آنها نياز به جيرههايي سرشار از پودر ماهي نيست تا فشار كمتري به صيد آبزيان از دريا براي تامين پودر ماهي وارد شود. امروزه پرورش گونههاي گوشتخواري چون قزلآلا و ساير آزادماهيان با چالش بزرگي براي تامين پودر ماهي مواجه هستند، چراكه براي توليد هر كيلو ماهي پرورشي گوشتخوار گاهي تا 3 كيلو ماهي دريايي براي توليد پودر ماهي صيد ميشود و به نظر اين خطر بسيار بزرگتري است كه كارشناسان از آن غافل هستد. لذا در اين شرايط پرورش ماهياني كه از سطوح غذايي پايينتر تغذيه ميكنند همانند تيلاپيا كه رشد سريع و كارايي تغذيهاي بالاتري دارند، اگرچه ممكن است خطرات زيستمحيطي هم داشته باشد اما اثرات سودمندي نيز بر طبيعت به دليل نياز كمتر به استفاده از پودرماهي در جيره دارند. لذا به نظر ميرسد طرفداري يا مخالفت صرف و صددرصدي با پرورش تيلاپيا چندان علمي و منطقي نباشد بلكه بايد سازمانهاي متولي با حداكثر تلاش و با بهرهگيري از توان كارشناسي موجود در كشور بتوانند سيستمهاي پرورشي با حداقل آسيب به طبيعت را پيشنهاد كنند. يادمان باشد كه در اكثر كشورهاي همسايه ما گونههاي مختلفي از تيلاپياها پرورش داده ميشوند و ورود ناخواسته آن همانطوركه در برخي منابع آبي گزارش شده، امكانپذير است. لذا بهتر است به جاي موافقت يا مخالفت صرف به فكر توليد اين ماهي با رعايت پروتكلهاي محيطزيستي به منظور بهرهبرداري از پتانسيل آبهاي نامتعارف موجود در كشور بود.
دانشيار بخش مهندسي منابع طبيعي و محيط زيست و معاون دانشكده كشاورزي دانشگاه شيراز