اصلاحطلبان با «ليست جمهور» و اصولگرايان دستكم با 3 فهرست با يكديگر رقابت خواهند كرد
رويارويي ليستها
اصلاحطلبان كانديدايي در انتخابات رياستجمهوري ندارند. اين گزاره، خروجي آخرين نشست مجمع عمومي جبهه اصلاحات ايران است كه از شامگاه دوشنبه آغاز شد و وقتي بالاخره به پايان و مشخصا همان گزاره به عنوان خروجي اين جلسه مهم اصلاحطلبان رسيد كه ساعتي از بامداد سهشنبه ميگذشت. خبر اما چنان مهم بود كه بلافاصله چند ده هزار نفر از كنشگران و تحليلگران و ناظران سياسي و مدني و فرهنگي ايراني در چندين و چند اتاق گفتوگوي مجازي كلابهاوس گردهم آمدند و همزمان در ساعاتي كه ديگر نه روزنامهاي امكان پوشش خبر را داشت و نه حتي وبسايتها و بلكه خبرگزاريهاي آنلاين چندان امكان پوشش مفصل و تحليل ماجرا را داشتند، آن چند ده هزار كاربر كلابهاوس و چند ده هزار كاربر چند شبكههاي اجتماعي ديگر از توييتر و اينستاگرام گرفته تا تلگرام و واتسآپ، همان يك جمله را به دهها و صدها و هزاران گونه گوناگون تحليل و تفسير كرده و از آن گفتند و به آن واكنش نشان دادند؛ ديدگاهها و تفسير و تحليلهايي كه دامنهاي چنان گسترده داشت كه اين سر و آن سويشان، از حمله و هجمه به جبهه اصلاحات تا تقدير و تحسين اين جبهه را دربرميگرفت و البته صدها و هزاران زاويه ديد متفاوت از اين. حال آنكه گزاره يكي بود و آن، اينكه جبهه اصلاحات پشتيبان سياسي هيچ يك از دو كانديداي غيراصولگراي تاييدصلاحيت شده نخواهد بود.
با اين همه يكي از نكات جالب در اين مباحث، آن بود كه اين و آن سوي گستره ديدگاههاي كاربران، دستكم در مقدمه و صغري-كبراي بحثشان، در يك نقطه اتفاقنظر داشته و از گزارهاي جز آنچه بدوا اشاره شد، ميگفتند؛ اينكه «جبهه اصلاحات ايران» اگرچه از هيچ كانديدايي در انتخابات رياستجمهوري حمايت نخواهد كرد اما در انتخاباتي ديگر كه از قضا همزمان با انتخابات رياستجمهوري برگزار ميشود، اسامي فهرستي 21 نفره از كانديداهايش را پيشروي شهروندان پايتخت قرار داده و فهرستي 15 نفره را نيز به ساكنان مشهد معرفي كرده و ميخواهد در مدت اندك باقيمانده، فهرستهايي مشابه را در چند شهر و كلانشهر ديگر پيش روي ايرانيان قرار دهد و از آنان بخواهد كه روز جمعه فارغ از اينكه چه نگاهي به انتخابات رياستجمهوري سيزدهم و 5 كانديداي اصولگرا و 2 كانديداي غيراصولگرايش دارند، به تمامي افراد اين فهرستهاي انتخاباتي راي بدهند كه كانديداهاي انتخابات شوراي ششم را دربرگرفته و مهمتر از اينها، «جمهور» نام گرفته است. فهرستي كه در روزهاي گذشته نيز از آن گفتهايم و درحالي نسخه 21 نفره آن براي انتخابات پارلمان شهري تهران، ميزبان 6 عضو شوراي شهر كنوني است كه از مجموع 21 نفر، 7 جايگاه يعني 30 درصد به زنان اختصاص يافته و اگر سالهاي نخست جمهوري اسلامي را كه سالهاي ميدانداري جوانان بود، كنار بگذاريم، شايد بتوان ادعا كرد كه اين فهرست انتخاباتي از جوانترين نمونههاست. فهرستي كه مسنترين نامزد حاضر در آن با 58 سال سن، هنوز گام در ششمين دهه زندگي خود نگذاشته و مهمتر، ميانگين سني مجموع 21 عضو آن 43 سال است و درحالي كه اصولگرايان طي ماهها و بلكه سالهاي اخير بارها از لزوم جوانگرايي در انتخابات گفته و مدعي تشكيل دولت جوان بودند، اين اصلاحطلبان هستند كه اگرچه هيچ كانديدايي در انتخابات رياستجمهوري ندارند كه بخواهند دولتي جوان را روي كار بياورند يا نه، اما در انتخابات شوراي ششم پايتخت كه بهرغم ردصلاحيت گسترده و بازماندن دستكم 20 نيروي كيفي اين جريان سياسي از حضور در اين رقابت انتخاباتي، اقدام به تدوين فهرستي كردهاند كه نهفقط اكثريت جايگاههاي 21 گانهاش در اختيار جوانان اصلاحطلب قرار گرفته، بلكه اين بدنه اجتماعي عمدتا جوان اين جريان سياسي است كه در يك رايگيري مقدماتي در سامانهاي موسوم به «سرا» زمينهساز تدوين فهرستي با عنوان «ليست جمهور» كردهاند كه اعضايش بهترتيب حروف الفبا از اين قرارند: «علي اعطا، رضا اميدوارتجريشي، زهرا بهروزآذر، احسان بيسادي، مجتبي تقوينژاد، خديجه جدا، ژما جواهريپور، افشين حبيبزاده، زهير خيري، فائزه دولتي، محمد سالاري، منير شجاعي، آذين شرفخاني، محمدرضا شريفي، مجيد صالحي فيروزآبادي، محمد عليخاني، الهام فخاري، مجيد فراهاني، علي محمد مصلحي، محمدحسين مهرزاد و سيدحسن موسوي».
پايداري در شكست وحدت و ائتلاف
اما اگر اصلاحطلبان با «ليست جمهور» برآمده از بدنه اجتماعي اين جريان سياسي و در يك انتخابات مقدماتي كه به صورت آنلاين نيز برگزار شد، اقدام به تدوين فهرستي كردهاند كه اگرچه بيعيب و ايراد نيست و اگرچه با مصائب و مشكلاتي بعضا اساسي دست به گريبان است اما دست پايين به عنوان تجربه نخست، قابل قبول مينمايد، اصولگرايان درحالي دستكم با 3 فهرست متفاوت خود را براي رقابت با اصلاحطلبان و البته يكديگر مهيا ميكنند كه هركدام از اين فهرستهاي انتخاباتي، اما و اگرهايي داشته و چالشهايي براي اصولگرايان و محافظهكاران ايجاد كرده است.
در اين بين اما شايد نكته جالب توجه آنجاست كه يكي از مهمترين چالشها گريبانگير آن طيفي از اصولگرايان شده كه خود منتقد ديگر طيفها و نهادهاي بهاصطلاح اجماعساز اصولگرا بوده و طي ماههاي گذشته همواره آنان را به پدرخواندهسالاري و تصميمگيري مبتني بر منافع حزبي و قرابت فردي و شخصي متهم كردهاند؛ شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب به رياست غلامعلي حدادعادل و با نقشآفريني چهرههايي چون مهدي چمران و پرويز سروري كه حالا درشرايطي 2 جايگاه از ليست 21 نفرهشان را نيز به چمران و سروري واگذار كردهاند كه طي روزهايي كه گذشت، ماجراي كانديداتوري دختر ارشد سردار شهيد قاسم سليماني و قرار گرفتن نام او در ليست نهايي شوراي ائتلاف حاشيههاي بسياري را براي اين طيف از اصولگرايان درپي داشت. مشكل به خصوص وقتي بيشتر مورد توجه قرار ميگرفت كه چنانكه اشاره شد اين طيف از اصولگرايان منتقد نهادي موازي اصولگرا و مدعي تدوين فهرستي مبتني بر خرد جمعي و بدنه اجتماعي جريان اصولگرا بود. به اين تعبير آنان كه مشخصا همان الگوي اصلاحطلبان در سامانه رايسنجي «سرا» را الگوبرداري كرده و با تغييراتي جزيي كه در سازوكار تدوين فهرست اصلاحطلبان، هفتهها و ماهها از اين گفتند كه ميخواهند مرحلهبهمرحله با حداكثر شفافيت، پايگاه اجتماعي خود را نيز درگير بستن ليست و درجريان اين روند بگذارد، درحالي در مرحله نهايي نام نرجس سليماني را در ليست 21 نفره خود قرار دادند كه نام او در فهرست 84 نفره قبلي غايب بود.
همزمان طيف ديگر اصولگرايان كه همان شوراي وحدت باشد نيز به دليل ردصلاحيت سردار مرتضي طلايي درحالي با چالشي جدي مواجه شدند كه او مسوول اصلي تدوين فهرست انتخاباتي شوراي وحدت در انتخابات شوراي شهر ششم تهران بود و اگرچه حالا تاييدصلاحيت شده و سرليست آنان نيز هست اما وقتي ردصلاحيت شد و در اظهاراتي با ادبياتي كه از آن نوعي تهديد نيز برداشت ميشد، از نامهنگاري با رييس مجلس درصورت حل نشدن مشكل گفت و هيات مركزي نظارت بر انتخابات شوراي ششم را نيز تلويحا تهديد كرد.
در اين بين اما مشكل اصلي اصولگرايان چه در شوراي وحدت و چه در شوراي ائتلاف، ناكامي در مسير وحدت و عدم تحقق ائتلاف ميان آنان است. چنانكه طي روزهاي گذشته دو طرف از ناممكن بودن دستيابي به وحدت و ارايه ليست ائتلافي گفتند.
ماجرا اما وقتي پيچيدهتر شد كه با آغاز مهلت تبليغات انتخابات شوراي ششم از ابتداي هفته جاري، هر روز چند ليست اصولگراي ديگر اينجا و آنجاي شهر، بيلبوردهاي عظيم پايتخت را اشغال كرد و همزمان براي 2 ليست بهاصطلاح اصلي جريان اصولگرا خط و نشان كشيد. ماجرايي كه حالا با انتشار فهرست ائتلافي ديگري كه به تعبيري همان فهرست «جبهه پايداري» است و نشان از اين دارد كه اصولگرايان اگرچه با ورود رييسي به صحنه، احتمالا مشكل چنداني در ايجاد اجماع در انتخابات رياستجمهوري نداشته باشند اما در انتخابات شوراي شهر، شرايطي متفاوت را پيشروي خود ميبينند. همانطور كه در انتخابات مياندوره مجلس خبرگان رهبري نيز تا اينجا دستكم 4 فهرست جامعتين، شوراي وحدت، شوراي ائتلاف و جبهه پايداري منتشر شده كه اگرچه اشتراكاتي دارند، اما همچنان نميتوان دو ليست را كنار هم گذاشت و با اطمينان از اجماع كامل ميان آنها سخن گفت.
حال اما در چنين شرايطي به نظر ميرسد اصولگرايان به راهكاري تازه براي حل مشكل ناكامي در ايجاد اجماع دست يافته و آن، اينكه راسا از ميان دو فهرست ائتلاف و وحدت، 21 نام را در فهرست سوم قرار داده و در شرايطي كه هيچ اظهارنظري كه رسما، همراهي اين طيفهاي متضاد اصولگرا را تاييد نميكند، عناويني همچون «اجماع بزرگ»، «ائتلاف انقلابي»، «ائتلاف مردمي» و «اجماع انقلابي» بر آن بگذارند. راهبردي كه البته روي كاغذ ميتواند مشكل را مرتفع ساخته و مثلا ليستي 21 نفره را تدوين كرد كه هم نام چمران و سروري در آن باشد، هم مرتضي طلايي و حسن بيادي اما اين روش اگر در عمل، مشكلات را بيشتر نكند كه خواهد كرد، قطعا از مصائب بسيار اصولگرايان نميكاهد.