وفات ابوعلي سينا
مرتضي ميرحسيني
در زمانه بزرگاني مثل ابوريحان بيروني و فردوسي زيست و خودش هم يكي از همين بزرگان زمانه بود، شايد - به اعتقاد بسياري- بزرگترينشان. ابوعليسينا تابستان 359 خورشيدي در روستايي نزديك بخارا -كه آن زمان پايتخت امارت ساماني بود- متولد شد و در چنين روزي از سال 416 خورشيدي در همدان، يكي از مراكز قدرت آلبويه از دنيا رفت. پس حدود 57 سال عمر كرد كه در اين عمر نه چندان طولاني، هم تغيير و تحولات مهمي مثل ضعف و زوال سامانيان و قدرتگيري غزنويان را به چشم ديد و هم در مقاطع مختلف در چند شهر مهم آن روزگار، از بخارا و گرگان گرفته تا ري و اصفهان و همدان زندگي كرد. او سرشناسترين پزشك آن دوران بود و امروز هم يكي از چند چهره شاخص تاريخ پزشكي شناخته ميشود، اما در رشتههاي ديگر علمي و از جمله در فلسفه هم دانشمندي صاحبنظر و معتبر بود. كتابهاي زيادي نوشت كه چندتايي از آنها مثل قانون در طب و شفا باقي و براي نسلهاي بعدي به ميراث ماندند و چندتاي ديگر هم تكنسخهاي بودند و هركدام به دليلي گم و احتمالا براي هميشه نابود شدند (از اين آثار در برخي كتابهاي فهرست يا نوشتههاي ديگران نام برده شده است). چند جمله قبل اشاره شد كه او پزشك بزرگي بود و كمتر كسي است كه اين واقعيت را نفي كند، اما راستش بين مورخان درباره پيشرو بودن او در پزشكي بحثهاي جدي وجود دارد. برخي ميگويند كه ابنسينا از روي دست پزشكان يوناني و رومي تقليد ميكرد و -در بهترين حالت- يكي از بااستعدادترين شاگردان مكتب آنان بود. برخي ديگر اما معتقدند او مرزهاي دانش پزشكي را توسعه داد و حتي انقلابي بزرگ در درمان بيماران ايجاد كرد تا جايي كه ميدانم -و راستش را بخواهيد كاملا مطمئن نيستم- واقعيت تاريخي درباره او جايي بين اين دو نگاه است كه او حتما دانش پزشكي را از مطالعه آثار پيشينيان -كه خب بيشترشان مثل بقراط و جالينوس، يوناني و رومي بودند- كسب كرد و بسياري از نظرات آنان را هم پذيرفت. به عبارت ديگر در همان مسيري قدم برداشت كه آنان قبل از او در آن قدم برداشته بودند. اما با فكر خلاق و انتقادي و آزمونهاي قاعدهمند به روشهايي ابتكاري هم دست پيدا كرد و چند گام از دانشمندان قبل از خودش جلوتر رفت، به ويژه درباره تغذيه و پيشگيري از بازگشت بيماريها، از همه دانشمندان قبل از خود فراتر رفت. او همچنين بخش بزرگي از دستاوردهاي دانش پزشكي را مدون كرد و كتابي نوشت كه تا مدتها، مرجعي معتبر براي يادگيري و آموزش پزشكي شناخته ميشد. قانون در طب او نه فقط در جهان اسلام كه گويا يكي از چند كتاب (نه تنها كتاب) براي آموزش پزشكي در بعضي مدارس اروپايي قرون وسطي بود.
ناگفته نماند كه كتاب قانون در طب، از حيث شناخت تاريخي هم كتاب مهمي است. زيرا به مورخان و پژوهشگراني كه درباره آن دوره از تاريخ مطالعه ميكنند نشان ميدهد كه مرزهاي دانش پزشكي در آن مقطع از تاريخ كجا بود و پزشكان واقعي (نه كساني كه با خواندن ورد و كارهاي اينچنين ادعاي درمانگري داشتند) چگونه ميانديشيدند و از چه روشهايي براي درمان و بهبود حال بيماران استفاده ميكردند.