يك هموطن ديگر
در مسير پناهندگي جان باخت
گروه اجتماعي| روز گذشته خبرگزاريها جان باختن يك هموطن ديگر در مسير دشوار پناهندگي را تاييد كردند.
ديروز، ركنا در گزارشي نوشت كه مهري نبينژاد، زن ايراني ساكن سردشت كه همراه با همسر و فرزندانش از مسير تركيه، عازم اروپا بوده به دليل خستگي بيش از حد، در مرز يونان جان باخته است. ركنا در اين گزارش به نقل از همسر اين هموطن ايراني و در شرح اين اتفاق تلخ نوشت: «مهري نبينژاد كه مدتي قبل به همراه همسر و دو فرزندش تصميم گرفتند شهرستان سردشت را به مقصد اروپا ترك كنند، در اين مسير پرمخاطره جان خود را از دست داد. اتفاقي كه مشابه آن با وسعت بيشتر، مدتي قبل براي ديگر خانواده سردشتي يعني خانواده ايراننژاد رخ داد تا تصوير آنها تبديل به عكس يك رسانههاي بينالمللي شود. مهري نبينژاد هم مسير سخت تركيه به يونان را تحمل نكرد تا در مقابل چشمان دو دختر ۴ و ۷ ساله خود و همسرش جان بسپارد. رسانههاي محلي سردشت گزارش دادند اين زن ۲۷ ساله در مرز تركيه و يونان بر اثر خستگي مسير جان خود را از دست داده است. همسر او آقاي سردار ابراهيمنژاد كه حالا به همراه دو دخترش در كمپ «فلايكو» در مرز يونان و بلغارستان بهسر ميبرد درباره حادثه تلخ مرگ همسرش به رسانههاي بينالمللي گفته: «همسرم رمق ادامه دادن راه را نداشته و نميتوانسته هيچ آب و غذايي بخورد.» آقاي ابراهيمنژاد تلاش كرده با شماره پليس و اورژانس يونان تماس بگيرد، اما از آنجايي كه انگليسي بلد نبوده، نتوانسته درخواست كمك كند. حتي براي گرفتن كمك نزديك جادهاي ميشود، اما هيچ ماشيني براي او نگه نميدارد. درنهايت وقتي كنار همسرش برميگردد حال او بد بوده و جلوي چشمان فرزندانش جان ميسپارد. سردار كه چارهاي جز كول كردن جنازه همسرش نداشته، پس از طي مسافت طولاني براي گرفتن كمك به كنار جاده باز ميگردد و اينبار خودرويي گذري، با ديدن جنازه زن جوان توقف ميكند و با پليس تماس ميگيرد. حالا به گزارش رسانههاي محلي گروهي از نزديكان و خانواده او در تلاش هستند با جمعآوري پول، پيكر بيجان اين زن ۲۷ ساله سردشتي را به وطن خودش ايران برگردانند. درست مانند خانواده ايراننژاد (از ساكنان شهرستان سردشت) كه تمام اعضاي ۵ نفره آن در مسير مهاجرت در كانال مانش (در مرز فرانسه و انگليس) غرق شدند و بعدها پيكر آنها به ايران تحويل داده شد. پيكر كوچكترين عضو اين خانواده يعني آرتين ايراننژاد بعد از دو ماه سرگرداني در دريا، مدتي قبل جايي در حوالي نروژ شناسايي شد.»
بيش از 5 سال است كه به دنبال بدتر شدن وضعيت معيشتي مرزنشينان و بيتوجهي دولت به ازدست رفتن آخرين امكانات و اميدهاي اشتغال و درآمدزايي در مناطق مرزي غرب كشور، جوانان اين مناطق، اگر سرمايهاي اندوخته دارند، ترجيح ميدهند راهي اروپا شده و بنا به باور خود، از سطح رفاهي بيشتر و از زندگي بهتر در كشورهاي اروپايي بهره ببرند.
تا امروز، دولت در مقابل خيل مهاجران از مناطق مرزي هيچ اقدامي كه مشوق ماندگاري نيروي جوان باشد، انجام نداده و مسوولان هم سالانه با بيتفاوتي محض، صرفا به اعلام آمار رو به افزايش مهاجران بسنده ميكنند. اما اين مهاجرت كه معمولا هم از روشهاي غيرقانوني و با توسل به قاچاقچيان انسان است، از مسيرهاي پنهان و صعبالعبوري انجام ميگيرد كه تحمل مشتقاتش، براي هر انساني قابل تحمل نيست. واژگوني قايق در مسيرهاي دريايي، جان باختن هموطنان ايراني بر اثر شليك مستقيم پليس مرزي كشورهاي همسايه، دستگيري و تحمل بيحرمتي و بدرفتاري پليس مرزي كشورهاي همسايه و درنهايت مرگ، سرانجام اغلب هموطناني است كه ظرف 5 سال گذشته از مسير قاچاق عازم اروپا شدهاند و امروز، خانوادههاي فراواني را ميتوان پيدا كرد كه داغدار عزيزان درگذشتهشان در مرزيهاي بينالمللي و هنگام مهاجرت هستند.