به بهانه انتشارِ آلبومِ «دفينه» اثرِ شريف لطفي
اثري از معلم تمام دورانها
نيما جوان
«چو در دست است رودي خوش، بزن مطرب سرودي خوش»
اين مصرع از شعر حافظ، مصداقِ آناني است كه در اين ساليان، با دغدغه و شورشان، با جانِ روشنشان، گونهاي از راستي و صداقت در هنر را بنا نهادند و برايش از جان و دل تلاش كردند. آناني كه رودي خوش در دست داشتند، رودي از دانش و قريحه سرشار و راهي را طِي كه نه بلكه ساختند، ساختن راهي كه از اكنون گذر ميكند و نسلِ جوان براي رسيدن به مقصد، ميتواند در آن قدم بگذارد.
شريف لطفي، نامِ بزرگي است كه چنين راهي را در موسيقي ايران ساخته است و هنوز و همواره اين راه، نسلِ جوان را به مقصد ميرساند. اينجا صحبت از بنيانگذاري است، بنا نهادن براي نسلها. جنابِ شريف لطفي بنيانگذارِ دانشكده موسيقي دانشگاهِ هنرِ تهران است. همين كافي است تا به ابعادِ ايشان در جامعه موسيقي سرزمينمان پي ببريم. او آهنگساز، نوازنده هورن، پداگوژيستِ موسيقي و رهبر اركستر است و نيز او معلمِ تمام دورانها خواهد بود و هست.
قطرهاي از درياي ايشان برشمرديم و اما اكنون به اثرِ ايشان، «دفينه» كه ساخته ايشان در دهههاي ۶۰ و ۷۰ شمسي است، خواهيم پرداخت.
«دفينه» آلبومي است مشتمل بر يازده قطعه به آفرينشِ جنابِ شريف لطفي. اين اثر نمونه روشني است از دانش و ذوقِ موسيقايي، اثري پيچيده و ساده، سهل و ممتنع. يادآورِ دوراني نه چندان دور كه گوش و روانِ مخاطب ارزشي والا داشت و آهنگساز تمامِ تعهد خود را به كار ميبست براي نوازشِ روحِ مخاطب.
اثري مبتني بر موسيقي كلاسيك با اشرافِ استاد لطفي به موسيقي ايراني، همنشيني سازهاي كلاسيك و ايراني در اين آثار ستودني است. ايجاد و آفرينشِ بستري اركسترال با بالهايي از جنسِ موسيقي كلاسيك ايراني، شنونده را در عطرِ گلهاي ياسِ پيچِ امينالدوله مست و رها به دستِ نسيم ميسِپُرد.
قطعاتي كه در آلبومِ «دفينه» ميشنويد عبارتند از: نسيم، خيال، افق، سايه، مرداب، شاليزار، سه گاه (براي اركستر سمفونيك با همراهي پيانو و تار)، رويا، سلوك، سكوت و ماهورِ رِنگي (براي اركستر سمفونيك). آلبوم داراي قطعهاي با كلام است به خوانندگي جنابِ جمالالدين منبري و شعري از احمد عزيزي با اين مطلع: «ياس در هر جا نويدِ آشتي است / ياس دامانِ سپيدِ آشتي است» پيوند بين شعر و موسيقي در اين اثر چنان است كه عطر ياس از ميان نغمهها به مشام ميرسد و طنين صداي نجيب و عاشقِ جنابِ منبري كه يادآورِ عصرِ طلايي دهه شصت است در گوش ميپيچد و لطافت ياس را در روح و روان شنونده جاري ميسازد. تمامِ اينها كه نوشته شد، اغراق نبود؛ شاهدِ من بر اين ادعا، خودِ اين قطعه است، در فراز كنيد و بشنويد.
اين اثر از حضورِ نوازندگان و خوانندگاني همچون ابراهيم لطفي (ويولن)، عباس ظهيرالديني (ويلنسل)، سعيد اتوت (كلارينت)، فرشيد حفظي فرد (اُبوا)، رضا صنعتينژاد (فاگوت)، شريف لطفي و حسين ميرزايي (هورن)، مهرداد دلنوازي و شهريار فريوسفي (تار)، عبدالنقي افشارنيا (ني)، هومن خلعتبري و شريف لطفي (پيانو)، محمود منتظم صديقي (سازهاي كوبهاي)، فريبا اسدي و سيامك عليقلي (آوا) بهره برده است. در آخر به نقشِ پر رنگ و موثرِ جناب علي جعفري پويان، نوازنده شهير ويولن و دبيرِ سال نواي موسيقي ايران اشاره ميكنم كه با عشقِ او به استاد و معلمِ خود و همتِ بلندش در چراغداري فرهنگِ موسيقايي اين سرزمين، اين اثر به انتشار رسيد و روي سايتِ بيپ تونز قابل شنيدن است و نيز توسط نشرِ زنگ ركوردز در پلتفرمهاي جهاني موسيقي قابل دسترس است.
نشر اين اثر در ايران توسط نشر و پخش جوان صورت گرفته است. با سپاس از شما فرهيختگان كه با رعايت كپيرايت، حامي و نگهبانِ موسيقي هستيد.