اميد مافي
پسر خوب بابل در دوردست با ياد عصرهاي باراني زادگاهش، به عكسهاي قديمي خيره ميشود و به قدر نفسهايش با باد حرف ميزند. هزاران كيلومتر دورتر از مام ميهن، سرزمين چشمفندقيها جاي بهتري است براي مرور ۲۹ سال زندگي در اين گنبد دوار و رفتن به پيشواز اتفاقات شيرين. وقتي مرتضي هر روز صبح با خورشيد بالا ميآيد و در همهمه ضعيف درختان، فرياد لياقت خود را به گوشها ميرساند لابد بايد از همين جا به افتخارش كف زد و نام كوچكش را در كوچههاي ميانبر زادگاهش جستوجو كرد. گپ تابستاني «اعتماد» با مدافع مستحكم تيم ملي كه براي حضور دوباره در جام جهاننما خيز برداشته پيش روي شماست.
از ليگ ستارگان قطر تا ژوپيرليگ و از آنجا به سوپرليگ چين. جهانگشايي چه طعمي دارد؟
چمدان بازيكنان فوتبال هميشه در دستشان است و تا وقتي عمر ورزشيشان به سر نرسيده مدام در سفرند. من بيش از شش سال است كه خارج از كشور بازي ميكنم و ديگر به اين شرايط عادت كردم. به قول شاعر به هر جا كه روي آسمان همين رنگ است. ما هم شديم ماركوپولوي فوتبال.
بازي در سرزمين چشمباداميها و حضور در تيم تا بن دندان مسلح شنزن سخت نيست؟
من با اوضاع حاكم بر تيم خودم را وفق دادهام و همواره سعي كردهام فارغ از حاشيهها ششدانگ سرم به تمرين باشد. خوشبختانه كادر فني تا اينجاي كار از عملكردم رضايت كافي را دارند و وظايف محوله را به بهترين شكل انجام دادم.
ژوردي كرويف هم از قطار شنزن پياده شد. درسته؟
بله او زحمات زيادي براي تيم كشيد و كارنامه موفقي داشت. حالا هم با حضور كارلوس گرانروي نوار موفقيتهاي شنزن ادامه دارد و به حتم ما يكي از مدعيان فتح اين ليگ ۱۶ تيمي هستيم. براي ما بردن و امتيازات كامل را دشت كردن يك اصل است.
اينجا برخي رسانهها زير چادر شايعات از بازگشت تو به ايران و عقد قراردادت با يك تيم مدعي حرف ميزنند. چقدر درست است اين خبر؟
وقتي هنوز از قرارداد من با شنزن باقي مانده است چطور ميشود از مقصد جديد حرف زد؟ من با اين تيم چيني قرارداد دارم و بر اين اساس تمام تمركزم روي موفقيت شنزن در سوپر ليگ چين و رسيدن به ليگ قهرمانان آسياست. باور كنيد هيچ بحثي مطرح نيست و اگر جايي صحبتي ميشود صحت ندارد. من تا اطلاع ثانوي تنها به پيراهن سرخ شنزن فكر ميكنم. ضمن آنكه براي همه تيمها و باشگاههاي كشورم احترام قائلم.
از تيم ملي حرف بزنيم. تصور ميكردي اينگونه حريفان را خرد كنيم و جشن صعود بگيريم؟
خب ما با توجه به نتايج دور رفت چارهاي نداشتيم جز آنكه بازيهاي منامه را بيحرف و حديث ببريم. خوشبختانه بچهها از جان مايه گذاشتند تا ثابت كنيم يك سر و گردن از عراق و بحرين بالاتريم. آسيا حالا پذيرفته كه اين فوتبال ايران است كه ميتواند در جام جهاني براي قاره آبروداري كند.
پس با اين وصف در مرحله بعدي ديوارهاي بلندي پيش روي نخواهيم داشت؟
غرور بزرگترين آفت در ميدان فوتبال است. شما ديديد كه تيم ملي به واسطه همين غرور دچار چالش شد. اگر ميخواهيم بيهيچ اما و اگر راهي قطر شويم و در جام جهاني معادلات را به هم بزنيم بايد همه نود دقيقههاي پيش رو را جدي بگيريم و خلاصه نقشه عبور از كنار تمام تيمهاي آسيايي را در جيب داشته باشيم.
اسكوچيچ هم روي نيمكت تيم ملي ماندگار شد.
شنيدم و اتفاقا خوشحال شدم. او با تيم ملي در منامه نتايج خوبي گرفت و نشان داد ميتواند به عنوان سرمربي كارها را پيش ببرد. با توجه به زمان اندك باقيمانده تا بازيهاي دور بعد اين يك تصميم منطقي بود.
توپچي مقتدري كه جام جهاني ۲۰۱۸ را تجربه كرده در جام جهاني ۲۰۲۲ چه سرنوشتي خواهد داشت؟
به اميد خدا پس از رسيدن به جام جهاني با تمام توان در خدمت تيم ملي خواهم بود و تجربهام را در ميدان مسابقه در اختيار جوانترها خواهم گذاشت. من ارزش پيراهن ملي را ميدانم و درصورت اعتماد مربيان با همه وجود براي كشورم مبارزه خواهم كرد.
۴۴ بازي ملي تا اينجاي كار در پرونده مرتضي پورعلي گنجي ثبت شده. فكر ميكني در نهايت بازيهاي مليات روي چه عددي بايستد؟
آنچه مهم و اصل است سربلندي فوتبال ايران در عرصههاي بينالمللي است. به اينكه تعداد بازيهاي ملي من نهايتا چه تعداد خواهد شد اصلا فكر نميكنم و همواره سعي كردم پاسخ اعتماد تيم ملي را به بهترين نحو بدهم. گفتم كه من قدر و ارزش اين پيراهن مقدس را خوب ميدانم.
همين الان دلت براي چه كسي تنگ شده؟ بالاخره غربت دلتنگي ميآورد.
دلم براي وطنم يك ذره شده. دلتنگ بابل و نزديكان و دوستان هم هستم. فوتبال حرفهاي اجازه نميدهد در همه حال كنار آنها كه دوستشان داري باشي. به هر حال هر جا كه باشم قلبم آنجاست.