دوران جديد براي تحول و خواستن
جعفر گلابي
اصلاحات انتخابات محور حتي اگر نمرده باشد سكتهاي سنگين كرده است. براي جرياني كه به خشونت اعتقاد ندارد و بيگانگان را خوب ميشناسد كه جز براي خودشان براي هيچ كشوري خيري ندارند اين سوال مهم پيش آمده است كه اكنون با انبوه مشكلات خطير مردم در برابر رقيبي كه همه قدرت را تصاحب كرده است چه بايد بكند و چه ميتواند بكند؟ البته شايد بهتر شد كه اصلاحطلبان در انتخابات اخير اشتباهات فاحش و بعضا غيرقابل باور كردند. پيش از انتخابات شخصا بارها نوشتم و هم هرجا دوستي را ديدم گفت بياييم با وقار و متانت ببازيم و شكستي آبرومند داشته باشيم. كافي بود كه دوستانمان انواع پيامهاي صادره از جامعه را به گوش جان ميشنيدند و براي اعتبار خود تصور معجزه نداشتند، در آن صورت نه از مردم كه از شوراي نگهبان شكست ميخوردند كه شكست بدي نبود! اما مقدر اين بود كه بخش مهمي از اصلاحطلبان در برابر چشمان بهتزده بخش ديگر و تعجب ناظران براي آخرينبار شانس خود را آزمايش كنند و با تمام وجود لمس كنند كه مردم ديگر اقبالي و اميدي به اصلاحات جزيي و زمانبر ندارند و زمانه حضور در حاكميت براي رسيدن به حداقلي از تغييرات يا بدتر نشدن اوضاع سپري شده است. حضوري كه براي برخي آب و نان داشت ولي براي مردم حسرت باقي ميگذاشت. حالا اين هميشه حاضران در قدرت ديگر هيچ دليلي براي اصلاحطلبنمايي ندارند و ديديم كه برخي حتي پيش از انتخابات از خويش رونمايي كردند! اين شكست بد كه تكانهايش بسان زلزلهاي 7 ريشتري همه را تكان خواهد داد، لازم بود تا سوالهاي مهم سر برآورند و اينكه چه بايد كرد تا عمق سلولهاي خاكستري مغزهاي تحولخواه و ميهندوست نفوذ كند. اگر بد و عميق شكست نميخورديم نياز به تحول بنيادين باز هم به تعويق ميافتاد.
حالا اصلاحطلبان خالص با شرايط جديد و مهمي روبهرو هستند كه اگر ميل به ماندن دارند و دغدغه كشور قرار از ايشان ربوده است به جز ارايه تعريف دقيق و جامع و بنيادين و تئوريك از اصلاحات كه قطعا در صدر اولويتها قرار دارد و راهگشا و ضروري است بايد به اين سوال پاسخ دهند كه ميخواهند با مردم و حاكميت يكدست چگونه سخن بگوييم؟ خوشبختانه ايشان هيچگاه قدرت عملي براي مانعتراشي و چوب لاي چرخ دولت گذاشتن نداشتهاند و انگيزهاي هم براي آن وجود نداشته است. با اندك رسانههاي موجود و فضاي نا امن مجازي كه چه بسا محدود شود هرگز راه نامسوولانه نق زدن و ايراد گرفتن از هر كار درست و نادرست حاكميت سزاوار هيچ منتقد معتقد به اعتلاي كشور نيست، اما اگر سكوتي عميق و معترضانه و متفكرانه چاره راه نباشد پافشاري بر مطالبات مردم و نقد دلسوزانه و گوشزد كردن خطرات آينده حتي اگر با بيمهري مواجه شود و به اعتناي حاكمان نيايد مشي مسوولانه و اخلاقي است. فعلا جز دعا كاري از دلسوزان بر نميآيد و خدا كند پس از رفع تحريمها در اين دولت كه در صدر همه ضرورتها قرار دارد دولت آينده بتواند با جذب سرمايهگذاريهاي داخلي و خارجي هر سال يك ميليون شغل ايجاد كند، تورم را كنترل و تنگناي معيشت را برطرف سازد، مشكل مسكن را از ريشه بركند و در بعد خارجي اگر با غرب روابط دوستانه برقرار نميسازد حداقل با همسايگان و چين و روسيه روابط مدبرانه مبتني بر مصالح ملي و منفعت براي ايرانيان برقرار كند. در اين صورت همه بايد با صداي بلند و با صراحت ستايشش كنيم. اميد است دولت جديد تعريف دقيقي از كار انقلابي ارايه دهد و روشن سازد كه منظورش از اتخاذ شيوههاي انقلابي در امور مختلف چيست؟ آيا در روشهاي انقلابي نياز به كار كارشناسي و مطالعه پيشيني وجود ندارد؟ آيا در اين نوع از مديريت شعار بر عمل رجحان دارد يا اجرا اصل است و شعار دادن درحد تزيين و اميد دادن به مردم مصرف ميشود؟ اگر مراد از كارهاي انقلابي جلوگيري از ريخت و پاشها و سادهزيستي مسوولان و كار شبانهروزي و پرهيز از پشت ميزنشيني و سد كردن رانتها و پرهيز از تطويل امور و شجاعت در تصميم و قاطعيت در اجرا و كم كردن حجم دولت باشد، مطمئنا مردم استقبالي پرشور خواهند كرد و ثمربخش هم خواهد بود. بر همين سياق انتظار ميرود كه چارهجويي فوري و اضطراري براي اصليترين مشكل موجود كشور يعني موضوع كرونا در دستور كار قرار گيرد، چراكه متاسفانه دوباره رنگ قرمز در حال تسري به بسياري از استانهاست و روند بستريها روبه افزايش است. دولت آينده از هماكنون بايد براي آن برنامهاي دقيق و جامع تدوين كند و در اولين روزهاي تصدي اجراي آن را آغاز كند. متاسفانه تصميمگيران و متصديان و موثرين دولت فعلي در اين رابطه بسيار كند و سطحي و بد و ناكارآمد با موضوع برخورد كردند و در حالي كه بسياري از كشورها از كرونا عبور كردهاند ما همچنان در حال تجربه پيكهاي جديد هستيم! نوع برخورد دولت آينده با اين موضوع حياتي و فوري، معياري براي سنجش اراده، توان، دانش و تعهد به انواع وعدههاي ديگر او خواهد بود و اولين مطالبه جدي هم همين است. ببينيم آيا انبوه قدرتي كه يكجا تجميع شده و راه علاج مشكلات كشور قلمداد ميشود با روشهاي انقلابي ميتواند پايان قاطع كرونا را تسريع كند؟