• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4967 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۱۲ تير

مجيد انصاري در تحليل تماس اژه‌اي و رييسي با اصلاح‌طلبان:

ارتباط قوا با نخبگان اگر واقعي و مستمر باشد، مي‌توان به آن اميد داشت

آقاي انصاري، به‌تازگي ازسوي سيد ابراهيم رييسي به عنوان رييس‌جمهوري منتخب تماس‌هايي با نيروهاي اصلاح‌طلب گرفته شده است. همين كار را نيز غلامحسين محسني اژه‌اي كه به تازگي رييس قوه قضاييه شده نيز انجام داده است. تحليل شما به عنوان يك فعال سياسي از اين اقدامات چيست. اين دو رييس قوه به دنبال چه چيزي هستند؟

آنچه شاهد هستيم كه با نيروهاي مختلف تماس گرفته مي‌شود و از آنها نظرخواهي مي‌شود در واقع يك امر ضروري است. البته اگر اين كار واقعا به درستي انجام شود. اين يك ضرورت است كه حاكميت بايد با بدنه جامعه، نيروهاي فعال مدني و سياسي و نخبگاني كه در درون نظام هستند و دلسوز اين كشور محسوب مي‌شوند، ارتباط مستمر برقرار كند. حاكميت بايد به‌طور مستمر ارتباط خود را با جامعه و نخبگان حفظ كند و در موضوعات مهم نظرات‌شان را بگيرد. انتقادات گروه‌هاي مختلف دورن نظام بايد به مقامات ارشد، سران قوا و مسوولان مختلف انتقال پيدا كند. براي اين كار هم لازم است كه يك راه ارتباطي به صورت مستمر برقرار باشد. اگر از سوي مقامات اراده‌اي براي اين كار نباشد حفظ اين ارتباط تقريبا غيرممكن است.

البته اين ارتباط فقط به بيان انتقاد هم محدود نمي‌شود و مزاياي ديگري هم دارد. در مقابل اگر مسوولان و قوا كمكي لازم دارند مي‌توانند از اين نيروها و نخبگان جامعه كمك بگيرند. در مواردي هست كه پيش مي‌آيد لازم است قوا و مقامات ارشد موضوعي را به جامعه توضيح بدهند. مي‌خواهند درباره تصميمي به جامعه و افكار عمومي توضيحاتي ارايه بدهند. در اين صورت هم مي‌توانند از كمك اين نيروها استفاده كنند. نخبگان مي‌توانند به عنوان يك پل ارتباطي عمل كنند و در اقناع افكار عمومي در تصميمات مختلفي نقش مثبتي ايفا كنند. حتي مي‌توان گفت بدون حضور و ايفاي نقش آنان مسوولان در اجراي تصميمات خود حتما با مشكلات مختلفي مواجه مي‌شوند.

به هر ترتيب لازم است بگوييم كه يك جامعه پويا و يك حكومت مستقر نمي‌تواند ارتباط مسوولان و مقاماتش با بدنه جامعه و نخبگان قطع باشد. به نظرم يكي از خلأ‌هاي جدي طي سال‌هاي گذشته در كشور ما همين مساله عدم ارتباط مقامات با مردم و نخبگان بوده است. يعني اينكه مسوولان مختلف بعد از استقرار در قوا نتوانستند ارتباط مستمر و مفيدي با بدنه جامعه و نخبگان داشته باشند. هرچند در مجلس اين موضوع كمي بهتر بوده است چرا كه به هر حال نمايندگان با حضور در حوزه‌هاي انتخابيه كم و بيش ارتباطي با هواداران خودشان داشته‌اند. اما در دو قوه مجريه و قضاييه وضعيت به اين‌گونه نبوده است. رييس‌جمهوري و رييس قوه قضاييه نيازمند اين ارتباط متقابل هستند و بايد در مسيري حركت كنند كه اين ارتباط به‌طور مستمر و در بلندمدت حفظ شود و آنان بتوانند نظرات مختلف جامعه را براي تصميم‌گيري داشته باشند و با اين كار از اثرات منفي تصميمات بكاهند.

اين اتفاق هم به نفع جامعه و هم به نفع دستگاه‌ها و قواي مختلف است. به هر حال به نظرم آنچه اتفاق افتاده كار پسنديده‌اي است و اگر مستمر و واقعي باشد و انتقادات دريافت بشود مي‌تواند موثر باشد. اگر در قوا تشكيلاتي باشد كه اين نظرات و انتقادات را گردآوري كند و آنها را به مسوولان و مقامات گزارش بدهد مي‌توان اميدوار بود كه اين ارتباطات در آينده نتايجي داشته باشد. به هر حال بايد اين ارتباطاتي كه با نيروها گرفته مي‌شود و نظرات آنها جمع‌آوري و به‌طور منظم دسته‌بندي و در يك بازه زماني مشخص ارايه شود. در نهايت هم گزارش‌هاي عمومي آن منتشر شود.

البته آقاي حسن روحاني در هشت سال دولت خود چند دفعه با سران احزاب و گروه‌ها ارتباطي برقرار كردند و جلساتي داشتند ولي اين جلسات مستمر نبود و به يكي، دو جلسه اكتفا و بعد هم بدون رسيدن به نتيجه خاصي تمام شد.

به نظر شما اين ارتباط گرفتن دو قوه قضاييه و مجريه با فعالان سياسي در شروع كار مي‌تواند به نتيجه خاصي برسد؟

نمي‌توان گفت كه ما مي‌توانيم خيلي فوري شاهد نتايج اين اقدام باشيم. اما به هر حال اگر ادامه‌دار باشد، مي‌تواند در آسيب‌شناسي قوا و مديريت كشور نقشي ايفا كند. مي‌تواند نوع نگاه مقامات را به مشكلات و معضلات كشور واقع‌بينانه كند و حتما در درازمدت فوايد زيادي خواهد داشت.

هرچند ارتباط‌هايي با فعالان سياسي برقرار شده اما همچنان اين نگراني وجود دارد كه در دوره جديد برخورد با منتقدان و فعالان سياسي به شيوه گذشته افزايش يابد. چقدر فكر مي‌كنيد اين اتفاق رخ دهد؟ چقدر ممكن است كه شاهد باشيم در كنار اين ارتباط گرفتن‌ها، برخوردهايي با منتقدان سياسي و اجتماعي رخ دهد؟

اميدواريم اين‌طور نباشد و شاهد نباشيم كه با منتقدان سياسي و اجتماعي برخورد مي‌شود. اين نگاه بدبينانه است و خيلي خوب نيست كه ما خودمان به استقبال اين نگاه بدبينانه و منفي برويم. فعلا اين اتفاق در حال رخ دادن است و روساي دو قوه قضاييه و مجريه تصميم گرفته‌اند كه حالا به هر ترتيب با فعالان سياسي در ارتباط باشند به همين خاطر به نظرم فعلا بايد از آن استقبال كرد. به هر حال فعلا شروع خوبي بوده است و دليلي هم ندارد كه بدبينانه با آن برخورد كنيم. توصيه من اين است كه اين اقدام خوب را جناب آقاي سيد ابراهيم رييسي در دولت و هم آقاي اژه‌اي در قوه قضاييه ادامه بدهند.

در آموزه‌هاي ديني ما هم به چنين اقداماتي توصيه شده است. حضرت علي(ع) مي‌فرمايند كسي كه به مشورت به ديگران بپردازد و نظر آنان را در موضوعات مختلف جويا بشود، در واقع در انديشه و خرد ديگران خود را شريك كرده است و به اين ترتيب مي‌تواند از عقل آنان نيز استفاده كند. در واقع خرد جمعي همراه خودش بركت مي‌آورد و مي‌تواند سر منشأ خير باشد و از تكرار خطاهاي سنگين و مشكل‌آفرين براي كشور و جامعه جلوگيري كند. در حالي اتفاق مقابل آن يعني استبداد به اين نتيجه معكوس مي‌دهد و مي‌تواند منجر به هلاكت شود. كسي كه نظر خود را بهترين بداند و خود را بي‌نياز از آراي ديگران ببيند هم خودش را هلاك كرده است و هم مي‌تواند منجر به هلاكت جامعه شود. اين مساله بايد در كشور و جامعه ما نهادينه شود چرا كه به هر حال يكي از حقوق شهروندي نيز محسوب مي‌شود.

يك نگراني كه در اين ميان وجود دارد اين است كه برخي از اصولگرايان تاكيد دارند كه مي‌خواهند به‌طور كامل حاكميت يكدست شود. در اين انتخابات البته به هر حال اصولگرايان توانستند به پيروزي برسند و حالا به علاوه مجلس يازدهم كه از قبل انتخابات آن را پيروز شده بودند، قوه مجريه و شوراهاي شهر و روستا را هم در اختيار دارند. بر همين اساس هم حالا مي‌گويند كه اين اتفاق را مثبت مي‌دانند و مي‌خواهند در سال‌هاي آينده اين مسير يكدست شدن حاكميت را ادامه دهند. فكر مي‌كنيد اين يك‌دست شدن حاكميت چقدر با اين ارتباط گرفتن روساي قوا با فعالان سياسي در تضاد باشد؟

يكدستي در حاكميت اگر موجب بشود كه انتقادات و نظارت قوا نسبت به يكديگر كمرنگ شود و در واقع قوا از كنار خطاهاي يكديگر بگذرند، اين به نوعي يك آسيب و ضعف بزرگ است. اگر قرار باشد كه چون دولت اصولگراست، مجلس اصولگرا از خطاي هيات دولت چشم‌پوشي كند و نظارت بر دولت را جدي نگيرد اين مي‌تواند براي كشور خطرآفرين باشد. ولي اگر دچار اين آسيب نشود و اين اتفاق در حد هماهنگي قوا باشد مي‌تواند مفيد واقع شود مشروط بر اينكه ارتباط مستمر با جامعه هم برقرار باشد. يعني در همين حال كه سعي مي‌كنند نظارت خود را بر يكديگر حفظ كنند و ارتباط مستمري هم با بدنه جامعه داشته باشند مي‌توان اميدوار بود كه اين يك‌دستي منجر به هماهنگي شود كه مي‌تواند مفيد باشد.

ولي به‌طور كلي من فكر مي‌كنم كه آسيب‌شناسي انتخابات و كاهش مشاركت مردم در سه انتخابات 28 خرداد بايد اين درس را به مسوولان داده و اين زنگ خطر را به صدا درآورده باشد كه ادامه اين وضع بسيار خطرناك خواهد بود و بايد اميد مردم و جامعه امروز ايران احيا شود. ترميم اميد مردم هم راه‌هاي مختلفي دارد كه يكي اين است كه بنشينند و با نخبگان و كنشگران مختلف مداوم در تماس باشند، با بدنه جامعه در ارتباط باشند و مشكلات را رصد كنند و به موقع نقاط ضعف را شناسايي كنند و نگذارند مشكلاتي كه در جامعه وجود دارد انباشته شود و مردم احساس كنند كه گوش شنوايي براي شنيدن نيست و اراده‌اي براي حل مشكلات وجود ندارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون