ادامه از صفحه اول
زنگنه؛ پايان شانزده سال حضور تاثيرگذار
ميگفت ايكاش اين ثباتي كه خبرنگاران رسانههاي بينالمللي در اوپك دارند، خبرنگاران ايراني هم در حوزههاي تخصصي خود داشتند. به همين خاطر است كه اين ميزان توجه رسانهها در اوپك به وزيري همچون زنگنه، قابلتامل است. سخنان و مواضع زنگنه در اوپك همواره مورد توجه رسانهها قرار داشت. شايد مهمترين نقطه قوت كارنامه زنگنه در اوپك، ماهها پيش از برجام ثبت شد؛ زماني كه قرار بود تحريمها لغو شود و زنگنه بارها و بارها از بازگشت قدرتمندانه نفت ايران به بازارها خبر ميداد و برخي با ديده ترديد به سخنان او نگاه ميكردند. اما گذشت زمان نشان داد تدبير زنگنه در اعلام چنين برنامهاي تا چه حد در واكسينه شدن بازار در مقابل افزايش عرضه نفت موثر بود؛ بهطوريكه نفت ايران به راحتي در بازار جذب شد و اين افزايش عرضه موجب سقوط قيمت نفت هم نشد.
حالا ديگر زنگنه نماينده ايران در اوپك نخواهد بود اما صرفنظر از هر قضاوتي كه درباره كارنامه داخلي زنگنه داشته باشيم، قطعا نام او به عنوان يكي از تاثيرگذارترين و باسابقهترين وزراي نفت اوپك ثبت خواهد شد. اي كاش در تمام مجامع بينالمللي، نام مديران برجسته ايراني ثبت ميشد كه افتخاري براي كشورمان است. مديراني كه در كشورمان بسيارند و اي كاش در جهت رشد و تقويت آنها به دور از رويكردهاي جناحي تلاش ميكرديم تا حافظ حقوق و منافع ايران در مجامع بينالمللي مختلف باشند.
دوران جديد براي تحول و خواستن
حالا اصلاحطلبان خالص با شرايط جديد و مهمي روبهرو هستند كه اگر ميل به ماندن دارند و دغدغه كشور قرار از ايشان ربوده است به جز ارايه تعريف دقيق و جامع و بنيادين و تئوريك از اصلاحات كه قطعا در صدر اولويتها قرار دارد و راهگشا و ضروري است بايد به اين سوال پاسخ دهند كه ميخواهند با مردم و حاكميت يكدست چگونه سخن بگوييم؟ خوشبختانه ايشان هيچگاه قدرت عملي براي مانعتراشي و چوب لاي چرخ دولت گذاشتن نداشتهاند و انگيزهاي هم براي آن وجود نداشته است. با اندك رسانههاي موجود و فضاي نا امن مجازي كه چه بسا محدود شود هرگز راه نامسوولانه نق زدن و ايراد گرفتن از هر كار درست و نادرست حاكميت سزاوار هيچ منتقد معتقد به اعتلاي كشور نيست، اما اگر سكوتي عميق و معترضانه و متفكرانه چاره راه نباشد پافشاري بر مطالبات مردم و نقد دلسوزانه و گوشزد كردن خطرات آينده حتي اگر با بيمهري مواجه شود و به اعتناي حاكمان نيايد مشي مسوولانه و اخلاقي است. فعلا جز دعا كاري از دلسوزان بر نميآيد و خدا كند پس از رفع تحريمها در اين دولت كه در صدر همه ضرورتها قرار دارد دولت آينده بتواند با جذب سرمايهگذاريهاي داخلي و خارجي هر سال يك ميليون شغل ايجاد كند، تورم را كنترل و تنگناي معيشت را برطرف سازد، مشكل مسكن را از ريشه بركند و در بعد خارجي اگر با غرب روابط دوستانه برقرار نميسازد حداقل با همسايگان و چين و روسيه روابط مدبرانه مبتني بر مصالح ملي و منفعت براي ايرانيان برقرار كند. در اين صورت همه بايد با صداي بلند و با صراحت ستايشش كنيم. اميد است دولت جديد تعريف دقيقي از كار انقلابي ارايه دهد و روشن سازد كه منظورش از اتخاذ شيوههاي انقلابي در امور مختلف چيست؟ آيا در روشهاي انقلابي نياز به كار كارشناسي و مطالعه پيشيني وجود ندارد؟ آيا در اين نوع از مديريت شعار بر عمل رجحان دارد يا اجرا اصل است و شعار دادن درحد تزيين و اميد دادن به مردم مصرف ميشود؟ اگر مراد از كارهاي انقلابي جلوگيري از ريخت و پاشها و سادهزيستي مسوولان و كار شبانهروزي و پرهيز از پشت ميزنشيني و سد كردن رانتها و پرهيز از تطويل امور و شجاعت در تصميم و قاطعيت در اجرا و كم كردن حجم دولت باشد، مطمئنا مردم استقبالي پرشور خواهند كرد و ثمربخش هم خواهد بود. بر همين سياق انتظار ميرود كه چارهجويي فوري و اضطراري براي اصليترين مشكل موجود كشور يعني موضوع كرونا در دستور كار قرار گيرد، چراكه متاسفانه دوباره رنگ قرمز در حال تسري به بسياري از استانهاست و روند بستريها روبه افزايش است. دولت آينده از هماكنون بايد براي آن برنامهاي دقيق و جامع تدوين كند و در اولين روزهاي تصدي اجراي آن را آغاز كند. متاسفانه تصميمگيران و متصديان و موثرين دولت فعلي در اين رابطه بسيار كند و سطحي و بد و ناكارآمد با موضوع برخورد كردند و در حالي كه بسياري از كشورها از كرونا عبور كردهاند ما همچنان در حال تجربه پيكهاي جديد هستيم! نوع برخورد دولت آينده با اين موضوع حياتي و فوري، معياري براي سنجش اراده، توان، دانش و تعهد به انواع وعدههاي ديگر او خواهد بود و اولين مطالبه جدي هم همين است. ببينيم آيا انبوه قدرتي كه يكجا تجميع شده و راه علاج مشكلات كشور قلمداد ميشود با روشهاي انقلابي ميتواند پايان قاطع كرونا را تسريع كند؟