پرونده آزمون سراسري بسته شد
بيش از نيم ميليون نفر در صف تجربي
گروه اجتماعي
سالهاست كه گروه علوم تجربي پرهوادارترين گروه در ميان داوطلبان آزمون سراسري ورود به دانشگاههاست. روز گذشته كنكور براي داوطلبان اين رشته هم انجام شد و به پايان رسيد. وزير علوم براي بازديد از جلسات آزمون، روز جمعه و داوطلبان حاضر در دانشگاه فردوسي مشهد را انتخاب كرد. چند روز قبلتر معاون آموزشي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري هم در جريان بازديدش از دانشگاه شهيد رجايي گفت: «امسال تعداد داوطلبان در رشته تجربي بيشتر شده و علوم پايه به دلايلي مغفول واقع شده و تعداد داوطلب اين رشتهها كاهش پيدا كرده است.» امسال ۵۵۴ هزار و ۸۶۰ داوطلب از آن اين گروه آزمايشي شد. تقريبا نيمي از داوطلبان كنكور سراسري در اين رشته شركت كردهاند. روز چهارشنبه اداره كل روابط عمومي وزارت علوم به نقل از دكتر علي خاكيصديق، معاون آموزشي وزارت علوم نوشت: « مجموعهاي از عوامل و سياستها منجر به افزايش تعداد داوطلبان در رشته علوم تجربي شده و اين سياستها فقط مختص وزارت علوم نيست، بلكه سياستهاي ساير دستگاهها و ارگانها هم در بروز و ظهور اين وضعيت تاثيرگذار بوده است. در درجه اول با اين تصميمات و سياستها رشتههاي علوم پايه لطمه خوردهاند و داوطلبان خيلي كمتر به سمت اين رشتهها ميروند.» او با بيان اينكه اين روند ۲۰ سال است كه در كشور شروع شده است، ادامه داد: «در چند سال اخير گرايش به سمت رشتههاي علوم تجربي خيلي بيشتر شده است. البته وضعيت در رشتههاي مهندسي و فني هم همين طور است.» به باور خاكيصديق يك معضل ديگر مهاجرت نخبگان است كه بازار كار در آن موثر بوده است. وزارت علوم كارگروهي براي رسيدگي به وضعيت علوم پايه تشكيل داده است، اين روند بررسي شود تا بررسي كنيم كه براي حل اين معضل چه كاري ميتوانيم انجام دهيم. معاون آموزشي وزير علوم با تاكيد بر اينكه رسيدگي به اين وضعيت آسان نيست، توضيح داد: وضعيت به وجود آمده ناشي از عرضه و تقاضاست و دانشآموزان از دوران مدرسه به اين سمت سوق داده ميشوند: «درست است كه اگر شغل و زمينه لازم براي اشتغالزايي داوطلبان ايجاد شود آنها قطعا به سمت رشتههاي ديگر هم ميروند، اما مساله اين است كه رسيدگي به آن دست وزارت علوم نيست. حقوق، مهندسي و پزشكي را وزارت علوم تعيين نميكند و راهحل اين مساله فرا ارگاني است.» حالا سالهاست كه انواع مسوولان حوزه آموزشي در مورد ازدحام داوطلبان در صف رشتههاي تجربي و اميدهاي دور و دراز آنها براي ورود به رشته پزشكي به صورت خاص هشدار ميدهند. ازدحامي كه نهايتا روي ظرفيت پذيرش دانشجوي پزشكي تاثيري ندارد و تنها سبب ميشود كه غول كنكور همچنان هيبتش را حفظ كند و نفعش به موسسههاي كنكور و ناشران كتابهاي كمك آموزشي برسد. سال 96 بود كه علي زرافشان، معاون وقت متوسطه وزارت آموزش و پرورش در مورد تعداد ظرفيتها گفت: «هجوم متقاضيان به سمت رشته تجربي، براي آنها آسيبهايي را به دنبال دارد، مجموع رشتههاي پزشكي، دندانپزشكي و داروسازي تنها ۱۵ هزار نفر را جذب خواهند كرد، در نتيجه خيل عظيم پشت كنكوريها و ازدحام بيش از حد در اين رشته شانس قبولي افراد را كاهش خواهد داد.» در آن زمان تعداد متقاضيان رشته تجربي براي كنكور سال 97 به ۶۸۰ هزار داوطلب رسيده بود و براي همين افزايش بيش از 130 هزار نفرياش نسبت به كنكور سال قبل توجه بسياري را به خود جلب كرد و هشدارهاي فراواني به همراه داشت. با توجه به همه اين عوامل بود كه موضوع «هدايت تحصيلي» در چند سال گذشته ناگهان به بحثي جنجالي در آموزش و پرورش بدل شد. آموزش و پرورش تلاش كرد تا با رصد نمرهها، نظر معلمان، بررسي استعدادها و نظر والدين و دانشآموزان تركيبي به وجود آورد كه حكم نوعي غربالگري را هم داشته باشد. در عين حال هدف عمده اين نوع هدايت تحصيلي كاستن از بار ورود به رشته علوم تجربي در مقطع متوسطه دوم بود. چاره قرار بود در كم كردن تعداد متقاضيان رشته تجربي در دبيرستان باشد تا از حجم ازدحام پشت در كنكور تجربي كاسته شود. در سال اول و دوم نحوه هدايت تحصيلي و چرايي اجراي آن البته به جار و جنجال بسيار همراه شد. رسانهها شروع كردند به پوشش حرفهاي والديني كه ناگهان با پيشنهادهاي مدارس مبني بر ورود به هر رشتهاي غير از تجربي مواجه ميشدند. از آن سال به بعد تلاش بيشتر روي تبليغ رشتههايي مانند فني و حرفهاي بوده. كارشناسان بسياري در تلاش هستند كه بگويند با نوع بازار كاري كه در حال تغيير است، فراگرفتن حرفه بايد بيشتر از شكل سنتي ورود به دانشگاه و ادامه تحصيلي در رشتههاي نظري و تجربي مورد توجه قرار بگيرد. اما واضح است كه نوع درآمد پزشكان و جايگاه اجتماعي آن هنوز هم وسوسه بزرگي براي پيوستن داوطلبان به صف تجربي است.
روي ديگر سكه
كرونا كه آغاز شد و فهرستي از جانباختگان خدمت از پرستار گرفته تا پزشك و متخصص كه رسيد شايد واقعيت پيوستن به جامعه پزشكي كمي آشكارتر شد. به علاوه خبرهايي كه در يكي، دو سال گذشته در مورد وضعيت دانشجويان پزشكي، رزيدنتها و آمار مهاجرت پزشكان رسيد، چهرهاي واقعيتر از آنچه زير پوست نظام سلامت ميگذرد به نمايش گذاشت. در ماه سال پيش بود كه حساب كاربري نظام پزشكي نوشت: « طي ده ماه گذشته از شيوع كرونا ۲۰۰ پزشك جان باختهاند و ۳۰۰۰ پزشك مهاجرت كردهاند!» اين خبر مثل بمب تركيد. آمار كادر درمان جانباحته در دوران كرونا به عدد 200 رسيده بود و همه ميخواستند بدانند اين عدد مهاجرت از كجا آمده است. همان زمان حسين كرمانپور، مدير روابطعمومي سازمان نظام پزشكي و رييس بخش اورژانس بيمارستان سينا، درباره معيار اعلام اين عدد جديد به روزنامه شرق توضيح داد: «پزشكان براي مهاجرت از ايران و ادامه كار تخصصي خود در خارج از كشور نياز به تاييديهاي از سازمان نظام پزشكي دارند و معمولا هر وقت براي مهاجرت تصميم قطعي بگيرند و بخشي از كارها را انجام دهند، سراغ اين تاييديه ميآيند. اين عدد سه هزار نفر براساس همين تاييديهها منتشر شده است».
كمي بعد نوبت به مشاور عالي رييس سازمان نظام پزشكي كشور رسيد كه بگويد اين آمار احتمالا حداقل مهاجرت پزشكان را نشان ميدهد. علي تاجرنيا به سايت خبري انتخاب گفت: «آمار دقيقي از پزشكان مهاجر ايراني وجود ندارد، چراكه همه كساني كه مهاجرت ميكنند، رسما چيزي به ما اعلام نميكنند كه ما قصد مهاجرت داريم. اين آمارهايي كه مطرح ميشود نيز مربوط به همان تعداد افرادي است كه براي دريافت رضايتنامه كاري به سازمان نظام پزشكي مراجعه ميكنند. همچنين بعضا اخبار پراكندهاي درباره تعداد پزشكان مهاجر شنيده ميشود. وگرنه آمار دقيق پزشكان مهاجر ميتواند بيشتر از اعدادي باشد كه گفته ميشود، چراكه فقط در يك ايالت آنتاريو واقع در كانادا قريب به 400 دندانپزشك ايران مشغول به كار هستند.»
از ابتداي سال 1400 مساله وضعيت پزشكان و دانشجويان پزشكي به نقطه حساستري رسيد. ناگهان خبرهايي مبني بر خودكشي برخي رزيدنتها منتشر شد كه وجهه ديگري از فشار و فرسودگي در اين رشتهها را نشان ميداد. اين اتفاق البته محدود به سال گذشته نيست. خبرآنلاين در گزارشي كه سال 98 منتشر كرد تنها در مورد دانشگاه جنديشاپور اهواز نوشته بود كه «۸ سال اخير ۵ نفر در دانشگاه جنديشاپور خودكشي كردهاند».
بهرغم رويه معمول كه انكار خبرهايي از اين دست است، وزارت بهداشت به فشاري كه روي دانشجويان پزشكي است، اذعان داشت. سخنگوي وزارت بهداشت، تحصيل در رشته پزشكي را بسيار سخت دانست و گفت: «دستياران در مدت تحصيل خود و حضور در فضاي درماني از سه بعد در فشار هستند كه يكي از اين موارد مبحث «معيشتي و موضوعات رفاهي» اين عزيزان است، مساله دوم بحث «فشار كاري» در اين دوران است و مشكل سوم بحث «آينده شغلي» دانشجويان دستياري است كه اين آينده شغلي سابق بر اين، شرايط بهتري داشت اما مسائل مختلف دست به دست هم داده كه كار را براي اين عزيزان در حال حاضر سختتر كرده است.» سيماسادات لاري در مورد فشار كاري دستياران پزشكي توضيح داده بود: «يك مشكل عمده دستياران اين بود كه در برخي دانشگاهها كشيك اين عزيزان حد و نصاب و سقف مشخصي نداشت كه با همكاري خوب معاونت آموزش وزارت بهداشت سقف كشيك دانشجويان دوره دستياري ۱۲ كشيك در ماه تصويب و ابلاغ شد. كشيك به معناي بيدار بودن يك شبانهروز آن هم به هر شكلي كه گذشت نيست، كشيك به معناي حواس جمع بودن شما در اين مدت است تا بيمار را از دست ندهيد و روز بعد بايد در مورنينگ ريپورت تمامي فعاليتهاي خود در كشيكي كه گذرانديد را گزارش دهيد. متاسفانه برخي دانشگاهها ممكن است سقف تعداد ۱۲ كشيك را در خصوص دستياران رعايت نكنند كه در جلسات اخير تاكيد كردهايم كه حتما دانشگاهها ملزم به رعايت سقف كاري دستياران هستند. البته در اين ميان مشكلات دانشگاهها به دليل فشار كوويد ۱۹، فشار بر دستياران را فزاينده كرده است.» با وجود همه اين خبرها شايد بتوان انتظار داشت كه حالا جامعه تصويري واقعيتر از رشتههاي پزشكي داشته باشد. شايد بخشهايي از اين آشكار شدنها كمك كند كه صفهاي صدها هزار نفري داوطلبان براي ورود به رشتههاي تجربي و به صورت خاص رشتههاي علوم پزشكي كمي تعديل شود. با اين حال براي روي آوردن به رشتهها و مهارتهاي ديگر تنها پاي نظام آموزشي كشور اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالي در ميان نيست. به قول معاون آموزشي وزارت علوم «اگر شغل و زمينه لازم براي اشتغالزايي داوطلبان ايجاد شود آنها قطعا به سمت رشتههاي ديگر هم ميروند».