سالگرد كوي دانشگاه با تعطيلي دانشگاهها بيرمق برگزار شد
22 سال پس از فاجعه
اسفند 98، زماني كه همهچيز به محاق فرو رفت تا بالاخره راهي براي مقابله با ويروس ناشناختهاي كه به سرعت جهان را درمينورديد، پيدا شود، بسياري تصور ميكردند احتمالا اين اولين و آخرين ترم دانشگاهي است كه در بستر فضاي مجازي برگزار خواهد شد. ترم بهار سال 99 و تعطيلات تابستان كه به پايان رسيد، صحن دانشگاه همچنان خالي بود. موجهاي كرونايي يكي پس از ديگري كلاسهاي دانشگاهي را همچنان به فضاي آنلاين سوق دادند و فعاليتهاي دانشجويي را اگر نگوييم تعطيل، در مقياسي حداقلي و در خوشبينانهترين حالت به فضا و پلتفرمهاي آنلاين منتقل كردند. با همه اين اوصاف فشار از روي گروهها و تشكيلات دانشجويي كم نشد و از برگزاري برنامههاي دانشجويي در تلگرام و اينستاگرام تا برگزاري مراسم يادبود براي كشتهشدگان هواپيماي اوكرايني يا اعتراضات آبان 98 را ابزاري براي فشار بيشتر به بدنه نحيف جنبش دانشجويي قرار گرفت. كوويد19 و افزايش فشارها بر تشكلهاي دانشجويي كه حالا حتي صحن دانشگاه را هم از دست دادهاند، باعث شد تا بيست و دومين سالگرد كوي دانشگاه، سوت و كور فرا برسد و خبري از برنامههاي دانشجويي هرساله به اين مناسبت نباشد. مناسبتي كه به قول محمدعلي ابطحي كه در زمان اين رخداد رييس دفتر رييسجمهوري در دولت اصلاحات بود، تلاشهاي زيادي براي به دست فراموشي سپردن آن ميشود. او ديروز در توييتر كه هشتگ هجدهم تير، كوي دانشگاه و سعيد زينالي، گمشده كوي مورد استفاده كاربران قرار گرفت، نوشت: «خيلي تلاش ميشود حادثه 18 تير و ستمي كه به دانشجويان رفت فراموش شود. دانشجوياني كه به سياست و آزادي مطبوعات آنقدر حساس بودند كه تعطيلي روزنامه سلام آنها را به تظاهرات كشاند. سركوب دانشجويان توسط پليس و لباس شخصيها و حمايت دولت اصلاحات از آنها آغاز علني شدن اين حاكميت دوگانه بود.»
خردهروايتهاي متفاوت
با همه بيرمقي هجدهم تير پس از 22 سال، پنجشنبه شب در كلابهاوس، كلاب «كافه خبر»، اتاقي با موضوع ناگفتههاي كوي دانشگاه در 18 تير برگزار كرد كه مناظرهاي ميان صادق زيباكلام و حسين اللهكرم بود. يكي استاد دانشگاه تهران و ديگري كه روزگاري از جمله لباس شخصيهاي ماجراي كوي دانشگاه بوده و امروز استاد دانشگاه، در مورد پيدا و پنهان اين رخداد كه بر جنبش دانشجويي ايران تاثير غيرقابل انكاري گذاشت به گفتوگو نشستند. تعدادي از كنشگران سياسي، روزنامهنگاران يا اساتيد دانشگاه كه آن زمان به نوعي با اين رخداد درگير بودهاند نيز در بخش پرسش و پاسخ مشاركت كردند. اما آنچه در تمام گفتوگوهاي ساليان گذشته به چشم ميخورد و در مناظره و گفتوگوي پنجشنبه شب با موضوع هجدهم تير نيز مشهود بود، روايتهاي متعدد از چرايي شكلگيري اين اتفاق است.
صادق زيباكلام رخداد كوي دانشگاه و حوادث مترتب از آن را نوعي «انتقامگيري برخي جريانات سياسي» از بدنه دانشجويي توصيف كرد كه در پيروزي جنبش دوم خرداد تاثير شگرفي داشتند. زيباكلام همچنين معتقد است كه مسائلي چون زمينهسازي براي «كودتا» يا مشابهتسازيها با «جنبش دانشجويي و كارگري سال 1986 فرانسه» در حد تئوري توطئهاي بيش نيست.
حسين الله كرم اما اين رخداد را متاثر از «مواضع راديكال دوم خرداديها» و در چارچوب استراتژي «فشار از پايين، چانهزني از بالا» ميداند و معتقد است كه دوم خرداديها ميخواستند با فشار عناصر صنفي مختلف اعم از «دانشجويان، كارگران، كشاورزان و ...»، «استراتژي جلالت در مقابل رهبري و وكالت فقيه در مقابل ولايت فقيه و واتيكانيزه كردن» را به «رهبري سيد محمد خاتمي» پيش ببرند.
او البته در بخشهاي مختلفي از اين مناظره به جريان متبوع «سعيد امامي» اشاره كرد و حتي در واكنش به اظهارات سروش دباغ كه از بر هم زدن سخنراني عبدالكريم سروش در دانشكده فني توسط اللهكرم و امثال دهنمكي گفت مخاطبان را به خواست جريان سعيد امامي در اين كنشها ارجاع داد و در بخشهايي از اين برنامه تلاش كرد ماجرا را با فلسفه سياسي تلفيق و به بيراهه ببرد. شيوهاي كه مورد نقد سروش دباغ قرار گرفت و از صحنهگرداني سعيد امامي و خشونت امثال دهنمكي و اللهكرم با برهم زدن جلسات تحكيم وحدت، شكستن صندلي، حمله به كوي و دانشجويان، آوردن چوبه دار به دانشگاه و اقداماتي از اين دست گفت. حوادث كوي دانشگاه حلقهاي از يك زنجيره بود و تا امروز هركس اين واقعه تاريخي كه اسناد آن موجود و به سبب معاصر بودن شاهدان آن حاضر را از ظن خود روايت ميكند. روايتهاي متعدد و تحليلهاي متنوعي كه هيچكدام براي چرايي مفقودشدن بيش از دو دهه سعيد زينالي، كشته شدن عزت ابراهيمنژاد، آسيب ديدن صدها دانشجو و پايان دادگاه مسببان تنها با اتهام دزديدن يك ريشتراش پاسخي نيست.