• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4973 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۱۹ تير

ادامه از صفحه اول

قطاري كه به جنوب مي‌رود؟ 

فرض كنيد كه قطاري در حال حركت به سوي جنوب باشد. مسوولان هدف خود را رفتن به شمال تعريف كرده‌اند و در داخل قطار به سوي شمال حركت مي‌كنند و مدعي رفتن به شمال هستند و درست هم مي‌گويند، ولي سرعت رفتن آنان به شمال بسيار كمتر از سرعت قطاري است كه به سوي جنوب مي‌رود. در نهايت هم به آخر قطار و بن‌بست مي‌رسند. يك ناظر بيروني به خوبي مي‌بيند كه قطار و هر كسي كه داخل آن است، در حال حركت به سوي جنوب است، ولي مسوولان حاضر در قطار مي‌بينند كه در حال حركت به سوي شمال هستند. اين دو نگاه هيچگاه به تفاهم نمي‌رسند. براي مردم اختراعات و پيشرفت علم و مستقل شدن در توليد فلان كالا، يا فلان موفقيت‌ موشكي و نظامي و... همه و همه هنگامي معني‌دار و روشن است كه به بهبود زندگي آنان منجر شود و اگر وضع آنان را خوب نكند، هيچ كدام از اين موفقيت‌ها ارزش مورد نظر را ندارد. به مثال قطار برمي‌گرديم. حركت قطار به سوي جنوب همان تحريم است كه مسوولان آن را پيش‌فرض و اجتناب‌ناپذير دانسته و واقعيت آن را مي‌پذيرند، در نتيجه در دل اين قطار هر چه به سمت شمال مي‌روند، آن را به معناي نزديك شدن به هدف كه رفتن به شمال است توصيف مي‌كنند، در حالي كه از نظر مردم، تحريم مفروض نيست. تحريم جزو بازي است و آنان را به سوي جنوب مي‌برد. اين تفاوت نگاه غير قابل حل است. از نظر مردم مسوولان نمي‌توانند تحريم را مفروض و اجتناب‌ناپذير بگيرند و از مردم بخواهند كه با اين فرض داوري و ارزيابي كنند. زيرا اين مساله و حل آن جزو وظايف حكومت است.  نتيجه برآمده از اين دو نوع نگاه هم جالب است. اگر چهار وزارتخانه نيرو، نفت، ارتباطات و راه و شهرسازي را كه وزارتخانه‌هاي زيرساختي هستند در نظر بگيريم، مي‌توان گفت كه عملكرد آنان در مقايسه با بسياري از وزارتخانه‌ها و نهادهاي ديگر مثبت‌تر بوده است، در واقع آنها در داخل آن قطار با سرعت بيشتري از ديگران به سوي شمال رفته‌اند، ولي چون تحريم و مسائل آن از اراده آنان خارج است (قطاري كه به سوي جنوب مي‌رود)، مردم از اين وضعيت عملكردي اين وزارتخانه‌ها نيز رضايت ندارند، چون سرجمع به سوي جنوب رفته‌اند. مشكل برق كه اين روزها گريبان همه را گرفته و مردم را عصباني كرده است، نمونه‌اي از اين ادعا است. بعيد است كه بتوان مسوولاني قوي‌تر از اين افراد نزد جناح اصولگرا جهت تصدي اين وزارتخانه‌ها يافت، ولي وضعيت كنوني برق، آب، انرژي، راه و حمل و نقل و اينترنت، همگي مي‌توانند نقطه ضعف مديريتي آنان تلقي شوند، در حالي كه روشن است، قطار را تحريم به سوي جنوب مي‌برد و عملكرد مديران اجرايي در دل اين حركت به سوي جنوب بايد ارزيابي شود. مساله اصلي تغيير جهت قطار است. مساله‌اي كه ظاهرا نمي‌خواهد موضوع بحث قرار گيرد.


ايران تشنه !

 ورودي آب به سدها كاهش 47 درصدي را نشان مي‌دهد، از طرف ديگر طبق تحليلي كه بر اساس آمارهاي رسمي صورت گرفته است همه حوضه‌هاي اصلي درجاتي از تخليه و تحليل آب‌هاي زيرزميني را تجربه كرده‌اند كه نرخ آن از ۲۰ تا ۲۶۰۰ درصد كاهش در دوره ۱۴ساله است. اينها البته تنها گوشه‌اي از وضعيت بحراني آب كشور است، همان آبي كه آقاي روحاني گفت آن هم به رفع تحريم‌ها مربوط مي‌شود و طرفداران تحريم مسخره‌اش كردند!  آري واقعا تصويرگريان آن دختر سيستاني كه برخلاف پايتخت‌نشين‌ها و سياستمداران مي‌داند تشنگي يعني چه ! مي‌فهمد بي آبي چه مزه‌اي دارد! بياني صريح و روشن و دردناك و واقعي از وضعيت آب ايران است. كساني كه مي‌خواهند امسال براي كمبود مواليد روضه خواني كنند، براي آب كشور، روستاها و مزارع تشنه كشور روضه‌خواني كنند. دولتي كه مي‌خواهد از توليد رفع مانع كند وجهش به وجود آورد به سرعت خواهد فهميد كه همه‌چيز به آب بسته و گره خورده است. كشاورزي آب مي‌خواهد صنعت آب مي‌خواهد، برق آب مي‌خواهد وزندگي بدون آب خشك وسنگواره است و سياست‌ورزي بدون زندگي كريه وحكومت بر قبرستان است. اگر نيك بنگريم و توسعه دراز مدت كشور را مد نظر قرار دهيم و گذشته و تاريخ فلات ايران را مرور كنيم با تمام وجود لمس خواهيم كرد كه اصلي‌ترين نياز كشور سرمايه‌گذاري در بخش آب است. اگرچه براي اين سرمايه‌گذار ديرهم شده است ولي بالاخره روزي دولت‌ها باشعار آب روي كارخواهند آمد.حقيقت آن است كه ما با آب كه كيمياست بدرفتاري مي‌كنيم، ازآبي كه نداريم خرج هزاران هكتار چمنزار درشهرها مي‌كنيم تا يك زيباي مصنوعي بسازيم ! تشنه‌ايم ولي هيچ‌گاه ظرف ترك خورده خودرا لحيم نمي‌كنيم تا بخشي از جرعه‌آب‌مان هدر نرود.به خودكفايي كه ديگر در جهان معنا ومفهوم وصحت سابق را ندارد افتخار مي‌كنيم در حالي كه امروزه خود آب داراي ارزش افزوده است. مطابق آماري كه روزنامه ايران منتشر كرده است توليد يك كيلوهندوانه حدود 500 ليتر، يك كيلوخيار 200 ليتر، يك كيلو گوشت گاو 15000ليتر، يك خودرو 8000000ليتر و...آب نياز دارد و با يك حساب سرانگشتي مي‌توان دريافت كه اگر قرار باشد در ايران جهش توليد صورت بگيرد برسر منابع آبي كشور چه خواهد آمد ؟  نكته بسيار مهم در اين ميان نوع سياست‌ها و جهت‌گيري‌هاي كشور است، به نظر مي‌رسد اگردر كشوري مجادلات سياسي وتلاش اصلي براي رسيدن به قدرت اصل نباشد وتوسعه و رفاه وزندگي مردم فرع بر سياست‌هاي منطقه‌اي و جهاني محسوب نشود فقط بحران آب كافي است تا ايران از حداكثر اشتغالات خود صرف نظر كند و به درون بنگردو همه سياست‌ها را بر اساس نياز‌هاي فوري كشور تنظيم و براي آن چاره‌انديشي كند، اگر زلزله‌خيزي و آتش‌سوزي جنگل‌ها و رانش زمين و فرونشست بي‌سابقه زمين در كنار بيماري‌ها از جمله كرونا كه ديرپاييده است اضافه كنيم مسوولان ما نه وقتي براي سرخاراندن دارند و نه پول واعتباري باقي مي‌ماند كه صرف گسترش نفوذ خود در دنيا كنند.امروز ايران بيش از هر زمان ديگري تشنه كار و تلاش و تدبيرو آينده نگري و سرمايه‌گذاري و ثبات و آرامش است. همه دنيا اقتدارنظامي براي خود مهيا مي‌كنند تا ابزاري باشد كه زير سايه آن كشور خود را آباد كنند.كشوري كه با تنش‌هاي حادطبيعي و اجتماعي وفرهنگي درگير است بايد به جد به خويش مشغول و از صدراخبارجهان غايب شود آن را يك امتياز بشمارد .

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها