يك قرباني جديد
پريا اكبري
بنا به اعلام منابع محلي، يك دختر ۱۶ ساله به «دلايل ناموسي» توسط پدرش با ضربات متعدد چاقو كشته شد. به گفته اين منابع محلي، قتل اين دختر نوجوان كه هويت او «شكيبا بختيار» اعلام شده، روز يكشنبه، ۱۳ تير رخ داده و پدر اين دختر به بهانه «بازگشت ديرهنگام او از بازار» پس از ضرب و شتم شديد، با ضربات متعدد چاقو فرزندش را به قتل رسانده است. سال گذشته، گزارشهاي متعدد از قتلهاي ناموسي در ايران خبرساز شد كه از آن جمله ميتوان به بريدن سر رومينا اشرفي، دختر ۱۳ ساله تالشي از سوي پدرش، قتل ريحانه عامري، دختر ۲۲ ساله كرماني، به دست پدرش با «ميله آهني» و كشتن فاطمه فرحي در آبادان از سوي همسرش كه پسرعموي او نيز بود، اشاره كرد.
ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامي مقرر داشته: قصاص در صورتي ثابت ميشود كه مرتكب، پدر يا از اجداد پدري مجني عليه نباشد.ماده ۳۰۹ اين قانون هم اثبات رابطه ابوت را شرط عدم اجراي قصاص دانسته و مقرر كرده كه: «اين ادعا كه مرتكب، پدر يا يكي از اجداد پدري مجني عليه است، بايد در دادگاه ثابت شود و در صورت عدم اثبات، حق قصاص، حسب مورد با سوگند ولي دم يا مجني عليه يا ولي او ثابت ميشود.» ماده ۶۱۲ اين قانون هم تصريح دارد كه اگر پدر مرتكب قتل عمد فرزند خود شود و به هر علت قصاص نشود، در صورتي كه اقدام پدر موجب اخلال در نظم و صيانت و امنيت جامعه يا بيم تجري پدر يا سايرين گردد به حبس از ۳ تا ۱۰ سال محكوم ميگردد.
براساس ماده ۶۱۲ اين قانون، پدران قاتل محسوب نميشوند و در صورت محكوميت در دادگاه، حداكثر به پرداخت ديه و حبس تا 10 سال مطابق موارد پيش گفته محكوم ميشوند.
همه اينها بررسي از منظر قانون مجازات اسلامي بود. لكن آنچه به آن بايد توجه و التفات بيشتري شود ريشه وقوع چنين قتلها و به عبارت بهتر «فجايع انساني» است. امروز با وجود رابطه نسبي و خوني بين فرزندان و ابوين آنها و با وجود رشته مهر و عطوفت، همچنان اين قبيل قتلها در حال انجام هستند و در اين لحظه خاص اين پرسش اساسي مطرح است كه تا چه زماني بايد شاهد اين امور بود؟ چه زماني دستِ بازدارنده بر دستهاي انسانها بسته ميشود تا نگارنده، ديگر در پي نگارش اين سطور با مضمون «قتل ناموسي» نباشد؟ گفته شده كه در كشوري مانند ايران با اعتقادات و باورهاي مختلف، برخي مردمان عزيز و غيور ايراني به ناموس و غيرت و تعصب باور و اعتقاد زيادي دارند، كه اينها اموري هستند كه تا حد معقول خود، ريشه در باورهاي ما دارند. لكن بحث اصلي اين است كه متاسفانه برخي ره به بيراهه برده و حتي پاي از اين فراتر ميگذارند و با چيره شدن آتش خشم و مستولي شدن آني احساس عصبانيت، دست به چنين اعمالي ميزنند. مردم شريف ايران، بايد بدانند درست است كه مجازات قتل فرزند توسط پدر قصاص نيست، لكن بدون جزا و كيفر و مجازات هم نيست. ضمنا پشتپرده اين قتلها، برخورد جامعه با اين افراد هم بحثي است كه جاي تفكر و تامل دارد. حقوقدان