• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4976 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۲۲ تير

سه نگاه به فينال يورو ۲۰۲۰

آرزوهاي بزرگ از ايتاليا تا انگليس

ابوالفضل نجيب

نگاه  اول

تعيين قهرماني با ضربات پنالتي بسيار شبيه ديدن همزمان كابوس و رويا در خواب است. براي غلبه كابوس بر رويا يا بالعكس دقيقه‌ها تعيين‌كننده هستند تا چشمان‌تان را باز كنيد و در دنياي واقعي خود را در عرش يا فرش ببينيد. آنچه بر سر ساوت گيت در چند دقيقه نواختن ضربات پنالتي آمد شبيه چنين خوابي بود كه بيداري از آن به ادامه كابوسي منجر شد كه حداقل تا شروع جام جهاني پيش‌رو ‌بايد براي ديدن ساختن روياهاي شيرين آن صبوري كند.
 گل دقيقه دوم لوك شاو همان اندازه كه سريع‌ترين، هوشمندانه‌ترين و انگليسي‌ترين گل تاريخ ادوار يورو بود، مي‌توانست رويايي‌ترين شب انگلوساكسون‌ها را رقم بزند و انگليس را از طلسم پنجاه و چهار سال ناكامي در كسب عنوان قهرماني رها كند. گل شاو تنها با سه پاس از يك‌سوم زمين انگليس تا رسيدن به تور ايتاليا حاصل شد. مسيري كه توپ از شاو به كين و تريپير و سپس به شاو رسيد دقيقا شبيه عدد هفت بود. عددي عرفاني و رمزآلود كه اگر چه بر رستگاري اخروي معني دارد، اما الزاما به معني رستگاري در دنيا نيست.درگيري شاو با دو بازيكن ايتاليا در زمين انگليس و برتري تكنيكي او باعث ارسال پاس به هري كين در ميانه زمين شد. پاس كين به فضاي خالي سمت چپ ايتاليا به تريپير رسيد. او در گوشه چپ هجده قدم ايتاليا با اشاره شاو توپ را براي او در نقطه كور سمت راست ارسال كرد. ضربه پاي چپ درافتيكي شاو پس از برخورد به تير عمودي به دروازه ايتاليا رفت. گلي كه مي‌توانست باعث بر هم زدن ذهنيت تيمي ايتاليا و تشديد ميل هجومي انگليس به زدن گل‌هاي بيشتر شود و شروع توفاني و غافلگيركننده انگليسي‌ها را به شب رويايي تبديل كند. اما آنچه حاصل شد بسيار شبيه پايان فيلم يك شب براي به خاطر آوردن يا همان شب به ياد ماندني ساخته روي وارد بيكر (1958) بود.
انگار گل شاو جرقه‌اي بود براي فوران آتش‌فشان شاگردان مانچيني. گلي كه ساوت گيت را دچار خوف و رجاء كرد. تا دقيقه شصت و نه كه همه‌ چيز به تساوي كشيده شد. همچنانكه گل شاو سريع‌ترين گل فينال يورو را رقم زد، گل بونوچي هم او را به مسن‌ترين گلزن فينال يورو تبديل و در خاطره‌ها ماندگار كرد. آنچه بونوچي از بعد گل نشان ما داد، كم از غرور و شادي فاتحان نبردهاي گلادياتوري ميان مرگ و زندگي نبود. ايستادن او بر حفاظ بين زمين و تماشاگران با دست‌هاي باز و مشت‌هاي گره كرده و چهره‌اي كه خشم و شادي را همزمان تداعي مي‌كرد. شمايلي در نقطه مقابل شاو بعد از زدن گل دقيقه دوم كه تداعي‌كننده شادي جنتلمن‌مآبانه انگليسي بود. مقايسه اين دو نما را مي‌توان به نوعي به تفاوت وقوع دو رنسانس در انگليس و ايتاليا تعبير كرد. تاكيدي بر ظرافت انگلوساكسون‌ها در گذار از قرون وسطي و همان اندازه زمختي ايتاليايي‌ها در عبور از تاريكخانه قرون وسطي  شد. 
نگاه دوم
فينال‌ها همواره پيش از شروع مهم‌ترين موضوع گمانه‌زني و تحليل و پيش‌بيني هستند. آنچه ساعاتي قبل از بازي از زبان اريكسون مربي كهنه‌كار سوئدي درباره كيفيت بازي و پيش‌بيني او در خصوص نحوه به ثمر رسيدن گل‌هاي احتمالي از روي ضربات كاشته يا كرنر و همچنين رفتن بازي به وقت اضافي در پيش برنامه شبكه سوم شنيديم ناظر بر همين معني است. آنچه بعد از اين وضعيت هيجاني و هم نگاه عقلاني و حسابگر مي‌ماند، كسب يك جام و اضافه شدن به كلكسيون افتخارات يك كشور يا باشگاه و شادي‌هاي اغلب يكي، دو روزه و همزمان به جا ماندن غم و اندوه و حسرت براي تيم و هواداران بازنده است. بعد از آن زندگي است كه همچنان ادامه دارد. تصوير آغوش كشيدن ساكا توسط گيت و مهم‌تر حرف‌هاي او بعد از شكست به شاگردانش به يقين ناظر بر اين معني بود.
آنچه از اظهارات سون اريكسون در خصوص تمايل او به رفتن بازي به وقت‌هاي اضافي و نه الزاما تعيين تكليف برنده با ضربات پنالتي مي‌توان ياد گرفت، نگاه فرانتيجه‌گرا و لذت بردن في‌النفسه از ذات فوتبال بود. آن هم در مقام مربي كه اساسا پيروز شدن و غلبه بر حريف بخشي از وظيفه و دغدغه‌اش محسوب مي‌شود. او به عنوان يك مربي شايد حتي لذت پيروزي تيم كشورش را با اولويت لذت بردن مضاعف از زمان فوتبال ترجيح بدهد. آنچه نگاه ما به فوتبال و فلسفه آن را متفاوت و التذاذ از قهرماني را متفاوت مي‌كند، نفس بازي فوتبال است. آنچه در زمين بازي و در طول يكصدوبيست دقيقه نبرد جذاب و سرعتي و با هيجان و زيبا از ايتاليا و انگليس شاهد بوديم، تاييدي بود بر درك زيباشناسانه اريكسون از ماهيت فوتبال و التذاذي كه فارغ از هر گونه گرايش ملي و رنگي مي‌تواند به ميلياردها انسان و حتي در سخت‌ترين شرايط زيستي  هديه  كند.
نگاه  سه
انگليس و ايتاليا وراي حساسيت في‌النفسه فينال يورو با انگيزه‌هاي مضاعفي پا به فينال يورو گذاشتند. انگيزه مضاعف انگليس‌ها رهايي از كابوس پنجاه و اندي ساله ناكامي و انگيزه مضاعف ايتاليايي‌ها زدن مهر تاييد به رنسانس مانچيني بود. با نگاه منصفانه به آنچه در جريان بازي شاهد بوديم، مانچيني و ساوت گيت هر كدام فقط به اندازه خطاي ديد يا كم جاني يك ضربه به توپ يا هوشمندي و تيزبيني دروازه‌بان‌ها براي فتح يورو فاصله داشتند. روياهاي ساوت گيت را سه جوان و به خصوص دو تعويضي او در پايان ماراتن يعني رشفورد و سانچو به باد دادند. اين بزرگ‌ترين ضربه‌اي بود كه ساوت گيت مي‌توانست از جانب جوانان آينده‌دار فوتبال ملي انگليس متحمل شود. نكته تامل‌برانگيز اين تعويض‌ها اعتماد به نفس گيت به گل شدن ضربات پنالتي دو تعويضي و همچنين ساكا ديگر جوان جوياي نام آرسنالي بود. آنچه شايد ساوت‌ گيت فراموش كرده بود، شانه‌هاي نحيف و ظريف اين سه جوان براي تحمل سنگيني مسووليتي بود كه قدمت آن به نيم قرن مي‌رسيد.انگليسي‌ها چندين دهه است «آرزوهاي بزرگ» فوتبالي را با روياهاي پيپ شخصيت محوري ديكنز براي رسيدن به استلا گره زده‌اند. انتظار پيپ براي رسيدن به استلا بيشتر از بيست و اندي سال طول نكشيد. اما كسي چه مي‌داند شايد همين جام جهاني پيش‌رو پيپ‌هاي معاصر ديكنز استلاي جهان فوتبال را در آغوش بگيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون