نگاهي به نمايشگاه «محل استقرار» آثار سميه فعال در گالري سيحون
جهاني ما را احاطه كرده است
ليلا طيبيفرد
گالري سيحون اين روزها ميزبان نمايشگاهي معلق در كهكشان است. سميه فعال هنرمند نقاش پركاري است كه دومين نمايشگاه انفرادي خود را گالري سيحون برگزار كرده. او كه كارشناسي ارشد نقاشي دارد ايده آثارش را از زنان و وضعيتشان در جامعهاي كه در آن زيست ميكنند و بررسي تغييراتشان طي مراحل مختلف زندگي ميگيرد. آثار او خطي و بيشتر سياه و سفيد روي مقواست. در آثار قبلي او بيشتر به موضوع زن و گل پرداخته شده اما آنچه اين نمايشگاه را متفاوت كرده استفاده از تكنيك كپك در كنار طراحيهايش است. آثار پيشين سميه فعال طراحيهاي خطي با راپيد بود كه به تركيبي از زن و گل پرداخته بود. در اين نمايشگاه نيز از اين تكنيك ميبينيم اما كنجكاوي او در استفاده از امكانهاي جديد او را به سمت تجربه خلق آثاري با كپك برد كه ادامه موضوعات مربوط به تغيير و رشد بود.
سميه فعال كه فارغالتحصيل كارشناسي ارشد نقاشي است با كارهاي جديدش كه از تكنيك تركيب مواد با كپك استفاده شده، جايزه Roy Frank Finger از دانشگاه ميسيسيپي امريكا را كسب كرده. درباره شروع فعاليت هنري و مجموعه اولش ميگويد: «من كارم را از موضوع زن و ويژگيهاي زن و يك جورهايي تشابه زن و گل شروع كردم. در مجموعه اولم به دنبال مقايسه زن و گل با يكديگر بودم. به نوعي ميخواستم تاثير محيط را روي خودم و زنهاي اطرافم بررسي كنم. طي اين سالها كه براي يادگيري هنر به تهران رفت و آمد داشتم با آدمهاي مختلفي مواجه شدم از اقوام و مناطق مختلف كه اكثرا زن بودند. چون تردد من بيشتر با قطار بود و در كوپه زنانه بودم وقت بيشتري براي گپ زدن و آشنا شدن با تفكرات مختلف زنهاي اقوام ديگر داشتم. يكي از زنهايي كه در اين مسير با او آشنا شدم يك زن عرب 32-30 ساله بود كه فرزندي 16 ساله داشت و صحبت با او تاثير بسياري بر من گذاشت. تاثيراتي نظير تطابق با محيط اطراف و تاثيراتي كه اين محيط بر تصميمات و نگاه ما به زندگي دارد. فكر به اينكه يك تفكراتي متاثر از جامعه در ذهن يك زن شكل ميگيرد و در ما نهادينه ميشود چقدر ميتواند بر روند رشد ما هم به عنوان افراد جامعه و هم روند رشد جامعه و دگرديسي و حيات اين جامعه تاثير بگذارد. اين چرخهاي كه ما در آن زندگي ميكنيم فقط شامل اين نميشود كه ما خودمان تعيينكننده خط و مشي زندگيمان باشيم. به گونهاي ديگران، جامعه و حتي افكار جامعه همهچيز ميتواند روي ما تاثير بگذارد و اينكه ما چطور تغيير كنيم، به صورت تدريجي تغيير ميكنيم. من در واقع اين تغييراتي كه توي زنها طي سالها پيش آمده را سعي كردم بررسي كنم و به مثابه يك گل آنها را باهم مقايسه كردم و گفتم همانطوركه گلها طي فصول تحتتاثير آب و هوا دچار تغيير و شكستگي و بيماري ميشوند ما انسانها هم همينطور دچار شكستگي و بيماري ميشويم بدون اينكه خودمان متوجه شويم. برايمان يك روند عادي ميشود هر سال و هرسال اين اتفاق ميافتد و ما خودمان متوجه نميشويم.»
مجموعه اول خانم فعال روي شناخت آدمها، تغييرات و تاثيراتي كه در زندگي پشت سر گذاشتهاند و بهطور كل بررسي ويژگي تغيير بود. هرچند كه نميتوان دورههاي كاري و مجموعههاي او را به صورت مجزا بررسي كرد. روند دنبالهدار موضوعي مرتبط با هم كه همه به انسان و زندگي او ميپردازد ما را تا سرمنشا اين تغيير و تكامل يعني رحم مادر ميبرد. اولين نقطه هر اتفاقي و اولين لحظه خلق يك انسان از رحم مادر و به موازات آن خلقت انسان و كهكشان است. اين هنرمند در مجموعه آخر خود به تركيب اين دو موضوع پرداخته است و در اين باره ميگويد: «نمايشگاه آخرم شامل سه بخش است. هر بخش موازي با همديگر است. بخش اول جنيني است كه در رحم به وجود ميآيد و مادر دوره بارداري را طي ميكند و در همين حين جنين در حال رشد و تغيير است. اين جنين چيزهايي را از مادر ميگيرد. تحقيقات جديد نشان داده كه هر جنيني در دوره جديد باهوشتر است و خيلي سريعتر با تكنولوژي هماهنگ ميشود. اينها نشاندهنده اين است كه چون مادرها در نسل جديد باهوشتر شدند، بچههاي آنها نيز باهوشتر ميشوند. همه اينها بيتاثير از همديگر نيستند. موازي هم اتفاق ميافتند.
من مطالعاتي روي نجوم داشتم و ميدانم لحظهاي كه بيگ بنگ اتفاق ميافتد يك انفجاري اتفاق افتاده و يك جهاني به وجود آمده كه هنوز در حال رشد است. اين رشد و تغيير در كهكشان ما هم دارد اتفاق ميافتد. اين تغييرات چه در كليترين وجه زندگي كه كهكشان است و چه در جزييترين كه ميشود جنين در رحم اتفاق ميافتد.
علت اينكه انسانها را در رحم مادر، در كهكشان و در قالب جنين كنار هم قرار دادم، اين است كه جنين در يك محيط محدود زندگي ميكند و در حالتي مچاله شده اما در حال رشد است. در همان حال به رشد و تكامل خود در محيطي محدود و پلمپ شده ادامه ميدهد. ما هم در يك جهان محدود هستيم كه شايد بزرگ به نظر برسد ولي اندازه و مقياس مشخصي دارد. ما در محدوده زمان و مكان محدود شديم و نميتوانيم مثلا به گذشته برويم. در واقع يك محيط و يك فرآيندي باعث ميشود ما محدود شويم همان محدوديت را در يك جنين مطالعه كردم و به نظرم اينها نميتوانستند به هم بيربط باشند. خواستم نشان دهم محل استقرار ما در تهران يا ايران يا كره ديگر يا در رحم مادر، چقدر ميتواند روي ما تاثيرگذار باشد، در مقدار دانش و خلاقيت ما. شايد اگر من از يك مادر ديگر در يك جاي ديگر متولد ميشدم اين هويت اكنونم را نداشتم. كل اينها، با هويت ما گره خورده.»
اما نكته اصلي و متمايز اين نمايشگاه تكنيك كپك بود كه هنرمند با طي مسيري از تجربههاي مختلف مواد گوناگون بدان رسيده است. كنجكاوي هنرمندانه و تجربه كردن متريالهاي مختلف هر هنرمندي را به سمتي ميبرد؛ اينبار سميه فعال را به سمت تجربه خيساندن و كپكزدن كاغذي كه روي آن كار ميكند تا كار روي مواد ديگر نظير موم و چوب و افزودن نان كپكزده و غيره. او ميگويد كه كپكها خاطرات خانه قديمي مادربزرگش را به يادش ميآورد: «خانه مادربزرگم از خانههاي خيلي قديمي بود كه دو قسمت داشتند و در قسمتي از آن اشياي قديمي از جمله روزنامههاي بسيار قديمي كف خانه را پوشانده بود و بوي نا و كپك ميداد. اين بو براي من خاطرهانگيز بود. اول خواستم روي همين كاغذهاي كپكزده نقاشي كنم هم اينكه مربوط به خاطرات بچگيام بود و هم اينكه تجربهاي نو را رقم ميزد. اول شروع كردم به كپك زدن كاغذها از طريق آب پاشيدن و ايجاد فضاي نمور.
بعد با همين ايده مواد ديگر شبيه نان و چيزهايي ديگر را شروع كردم و متوجه شدم چقدر اين فرآيند شيميايي ميتواند شاكله جديدي ايجاد كند و خيلي نزديك به كارهاي قبليام و هدفي كه داشتم بود. مثل همان رحم مادر كه فضايي پلمپشده است كه دچار تغيير ميشود. همان محورهاي رشد و تغيير در فضاي محدود را من در اين كپكها و آكواريوم طي زمان كشف كردم.
احساس كردم خيلي به مفهوم رشد و تغيير و تكامل در كارهاي من كمك ميكنند. هر كدام از اين كپكها يك دوره بين 7 تا 9 ماه را طي ميكردند تا به تكامل برند و در يك وضعيت ثابت شوند. جالب اين بود كه من هركدام را تاريخ ميزدم ميديدم بين اين چند ماه تكامل را طي ميكنند با خودم گفتم اين 9 ماه يك عدد بيمعني نيست، شايد برخي از كارها به يك سال هم ميرسيد تا تغييراتش طي شود ولي اين 9 ماه بيشتر بود، شبيه يك دوره جنيني و بارداري. اين نكته كار را برايم جالبتر كرد. من اول نقاشيها را با كپكها تركيب ميكردم و بعد ديدم اين امكانپذير نيست، شايد چيزي حدود 150 اثر ايجاد كردم كه تنها حدود 20 تا از كارها را توانستم ارايه دهم. در اين مجموعه جداي از جديد بودن اين تكنيك ، بيشتر توجهم روي محورهاي موضوعي كه داشتم بود و اينكه چقدر ميتواند نشاندهنده هدفم باشد.»
سميه فعال خود را هنرمندي اجتماعي و متاثر از جامعه اطراف خود ميداند و سعي دارد در آثارش به مفهوم و پيامي كه به مخاطب منتقل ميكند بيشتر توجه كند. در رسيدن به اين مقصود نيز كپكها را به واقعيت محض و زندگي رومزه نزديكتر ميبيند و تمام حرفهاي هنرمند را خيلي واضحتر از كارهاي ديگرش بيان ميكند.
اولين نقطه هر اتفاقي و اولين لحظه خلق يك انسان از رحم مادر و به موازات آن خلقت انسان و كهكشان است. اين هنرمند در مجموعه آخر خود به تركيب اين دو موضوع پرداخته است و در اين باره ميگويد: «نمايشگاه آخرم شامل سه بخش است. هر بخش موازي با همديگر است. بخش اول جنيني است كه در رحم به وجود ميآيد و مادر در دوره بارداري را طي ميكند و در همين حين جنين در حال رشد و تغيير است. اين جنين چيزهايي را از مادر ميگيرد. تحقيقات جديد نشان داده كه هر جنيني در دوره جديد باهوشتر است و خيلي سريعتر با تكنولوژي هماهنگ ميشود. اينها نشاندهنده اين است كه چون مادرها در نسل جديد باهوشتر شدند، بچههاي آنها نيز باهوشتر ميشوند.