خاطرات سفر و حضر (21)
اسماعيل كهرم
در كشورهاي در حال توسعه يك مساله بسيار مهم يا بهتر بگويم يك خلأ بزرگ در سيستم مديريت، عدم وجود افراد «رابط» است. مقصودم، آدمهايي است كه بين افراد متخصص بالا و بهرهوران پايين قرار دارد. استاد دانشگاه با دانش وسيع (و عدم توانايي در انجام كار!) و كشاورزي كه از علوم گوناگون آگاهي ندارد و عملا،كننده كار است ! بين اين دو نفر، يك نفر رابط بايد وجود داشته باشد. سازمان حفاظت محيط زيست براي رفع اين نقيصه، مبادرت به تاسيس آموزشكده محيط زيست كرد. ديپلمهها پس از دو سال محيطبان ميشدند. رابط بين كارشناسان، شكارچي و شكاركش! با عدهاي از اين بچهها در بيابانهاي زيباي استان فارس بوديم. يك هفته بود كه در بيابانها به دنبال پرنده و چرنده و خزنده بوديم. الحق بچهها بيشتر از من ميدانستند. ناگهان چراغ لندرور خاموش شد. دقت كردم. فيوزها سوخته بودند! پاكت سيگار يك محيطبان سيگاري (اي واي!) را گرفتم. كاغذ نقرهاي آن را بيرون آوردم و فيوزها را در آن پيچيدم و جاي گذاشتم. چراغها روشن شدند! يكي از بچهها با لهجه شيرازي غليظ گفت: «آقا هر چي توي اين چند روز يادمان دادي يك طرف، اين كارتون يك طرف!»