«اعتماد» به بهانه فرارسيدن دوازدهمين سالگرد نماز جمعه هاشمي گزارش ميدهد
پيشنهادهاي ديروز آيتالله براي فرداي ايران
هيچ مشكلي يكشبه بحراني نميشود و هيچ چالش و بحراني، يكشبه به ابرچالش كلان مملكتي تبديل نميشود. هميشه وقتي با بحراني اساسي و كلان مواجهيم، كافي است كمي در تاريخ عقبگرد كنيم تا دريابيم كه ريشه معضلي كه حالا اينچنين دامنگيرمان شده، چه بوده و جالب و البته شايد تلخ آنكه، وقتي در اين مسير واكاوي و آسيبشناسي به راه افتاده و عقبگرد ميكنيم، معمولا به گرفت و گيرهايي كوچك و موردي و چالههايي كمعمق و سطحي ميرسيم كه بر اثر غفلتمان، هر روز ذرهاي فرو رفته و حالا چنان گود و عميق شده كه اگر به خودمان نياييم، همه هستيمان را فرو ميبلعد.
آنچه حالا چند هفته پس از برگزاري انتخابات رياستجمهوري با كمترين ميزان مشاركت نسبت به تمامي ادوار گذشته و يكسال و چند ماه پس از برگزاري آخرين انتخابات مجلس كه آن هم نسبت به تمامي ادوار انتخابات مجلس گذشته، داراي كمترين ميزان مشاركت بود، احتمالا ريشه در گذشته ماهها و سالهاي پيش از آن دارد. همانطور كه فيالمثل اوضاع تلخ و سخت اين روزهاي خوزستان كه روزگاري به واسطه زندگاني دو رود خروشان كارون و كرخه، از سرسبزترين نقاط نسبت به مناطق مجاور و همجوار بود و حالا در شرايطي گرفتار خشكسالي و تنش آبي است كه به باور كارشناسان ندانمكاريهاي اين همه سال است كه امروز خوزستان را به اينجا كشانده و خوزستانيها را اينچنين ناگزير ساخته با لبان تشنه شب و روز به خيابان بيايند و از تشنگي و كمآبي بگويند كه اگرچه چندان كهنه نيست، اما ريشهها و علل و عواملي كهنهسال دارد.
ديروز 26 تيرماه 1400 بود و 12 سال پيش از آن، يعني جمعه 26 تيرماه 88 در شرايطي كه كشور هنوز درگير حال و هواي پرتنش انتخابات رياستجمهوري دهم و درگيريهاي پس از آن انتخابات بود، مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني درحالي براي آخرين بار پشت تريبون نماز جمعه تهران ايستاد و از راهكارهايي براي عبور از آن شرايط سخت گفت كه حتي اگر ميدانست شايد آنچه ميگويد چندان شنيده نشود و كارساز نيفتد، اما احتمالا تصور نميكرد آن روز آخرين باري است كه از آن جايگاه با ايرانيان سخن ميگويد. آنچه در سالهاي بعد رقم خورد اما نشان داد كه چنين بوده و آن نماز جمعه تاريخي به عنوان نمازي در تاريخ سياسي ايران معاصر ثبت شد كه محل ايراد واپسين خطبههاي هاشميرفسنجاني بود. خطبههايي كه ماندگار شد و شايد هنوز هم بتوان درسهايي براي فردا ميانشان يافت.
هاشميرفسنجاني در آن خطبههاي ماندگار البته حرف پيچيده و عجيبي نميگفت. حرفش ساده بود و به نحوي بازگويي اصول اساسي و قواعد و قانون جمهوري اسلامي و همچنين اينكه «جمهوري اسلامي لفظ تشريفاتي نيست؛ هم جمهوري است و هم اسلامي» و «بايد اين دو با هم باشند»؛ چراكه «اگر هر يك از اين دو آسيب ببيند، ديگر انقلاب و جمهوري اسلامي نخواهيم داشت.» او همچنين پيشنهادهايي را مطرح كرد كه در روزهاي بعد به عنوان پيشنهادهاي پنجگانه آيتالله مورد توجه افكار عمومي و اصحاب رسانه قرار گرفت. پيشنهادهايي كه «پايبندي همگاني به قانون»، «برقراري فضاي بحث و گفتوگو براي جلب اعتماد عمومي»، «آزادي زندانيان سياسي»، «دلجويي از آسيبديدگان» و «آزادي رسانهها و مطبوعات» سرفصل اين موارد پنجگانه بود. هاشميرفسنجاني همچنين در پايان خطبههاي آن نماز جمعه تاريخي، ابراز اميدواري كرد كه سخنانش راهگشا باشد و به آنچه او «بحران» خواند، پايان دهد؛ «اميدوارم اين خطبه نماز جمعه شروعي در آينده باشد و بتوانيم از مشكلي كه ميتوان نام بحران را روي آن گذاشت، به خوبي عبور كنيم و دوباره شاهد همدلي و همراهي يك رقابت سالم باشيم، هر كسي كه مردم خواستند آنگونه باشد، اميدواريم هميشه با همين روحيه در صحنه باشيم.» محسن هاشميرفسنجاني، فرزند ارشد آيتالله و رييس شوراي شهر پايتخت كه حالا واپسين روزهاي رياستش را در اين شورا پشت سر ميگذارد، در اين يادداشت به برخي از آن دروس خواندني پرداخته كه اگرچه مورد توجه قرار نگرفت، اما هنوز هم براي فردا حرفهايي بسيار دارد.