۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
تبلیغات
خانه
آرشیو
ویژهنامه
شناسنامه
قوانین و مقررات
جستجو
تماس با ما
سایت قبلی
RSS
1403/09/01 - شماره 5913
1403/08/30 - شماره 5912
1403/08/29 - شماره 5911
1403/08/28 - شماره 5910
1403/08/27 - شماره 5909
1403/08/26 - شماره 5908
1403/08/24 - شماره 5907
1403/08/23 - شماره 5906
1403/08/22 - شماره 5905
1403/08/21 - شماره 5904
1403/08/20 - شماره 5903
1403/08/19 - شماره 5902
1403/08/17 - شماره 5901
1403/08/16 - شماره 5900
1403/08/15 - شماره 5899
1403/08/14 - شماره 5898
1403/08/13 - شماره 5897
1403/08/12 - شماره 5896
1403/08/10 - شماره 5895
1403/08/09 - شماره 5894
1403/08/08 - شماره 5893
1403/08/08 - شماره 5893
1403/08/07 - شماره 5892
1403/08/06 - شماره 5891
1403/08/05 - شماره 5890
1403/08/03 - شماره 5889
1403/08/02 - شماره 5888
1403/08/01 - شماره 5887
1403/07/30 - شماره 5886
1403/07/29 - شماره 5885
30 شماره آخر
شماره 4980 -
۱۴۰۰ يکشنبه ۲۷ تير
چهل روز در فراق يار گذشت
سرمايهاي ممتاز در انقلاب
و نيروي موثر پساز پيروزي انقلاب
يادداشت سيدمحمد خاتمي، رييسجمهور پيشين
همراه و همفكر
گفتن و نوشتن درباره شخصيت و خدمات و نقش ممتاز حجتالاسلام والمسلمين حاج سيد علياكبر محتشميپور در انقلاب و پيش و پس از پيروزي انقلاب اسلامي كاري است بس دشوار، اين حق بزرگ را شايد بتوان با نگاشتن كتابي قطور ادا كرد. مرحوم آقاي محتشميپور عالمي وارسته، مجاهد و از ياران مخلص حضرت امام و از چهرههاي درخشان انقلاب و ايران بود. ايشان در دوران تبعيد امام در عراق در كنار ايشان بود و بدون ترديد در روشن نگهداشتن چراغ انقلاب كه از سوي رژيم و ارتجاع و بدخواهان همواره مورد تهديد قرار داشت نقش مهمي را ايفا كرد. من هر چند از ايشان شنيده بودم ولي از نزديك توفيق ديدار و آشنايي با ايشان را نداشتم تا اينكه اولينبار در نوفللوشاتو ايشان را ديدم طبعا حوزه كار و مسووليت من كه در هامبورگ بود با حوزه مسووليت ايشان متفاوت بود و طبعا همكاري نزديكي در آن برهه از زمان نداشتيم. بعد از پيروزي انقلاب، اين آشنايي و همكاري بيشتر شد. جناب محتشميپور رحمتالله عليه در حساسترين لحظههاي انقلاب، به عنوان سفير جمهوري اسلامي ايران در سوريه برگزيده شد. اين انتخاب نشانه شخصيت ممتاز ايشان و نيز اعتمادي بود كه امام و نظام نوپاي جمهوري اسلامي به ايشان داشتند. سوريه از آغاز خود را در كنار انقلاب و جمهوري اسلامي ديد و تعريف كرد و تا آخر هم همين رويه را ادامه داد، هر چند كه اين كشور استفادههاي فراوان از اين نزديكي و اعمال اين سياست كرد، ولي موضع آن براي كشور و انقلاب هم مغتنم بود و حتي در جريان جنگ تحميلي نيز در كنار ايران و مدافع مواضع ايران و خنثيكننده بسياري از توطئهها و بدخواهيها عليه نظام نوپاي انقلابي بود، به خصوص سبب شد كه تلاش ناميمون استكبار و ارتجاع براي جايگزين كردن دوگانه اسراييل و اعراب به دوگانه اعراب و جمهوري اسلامي خنثي شود. از سوي ديگر موضع قاطع و انعطافناپذير سوريه در برابر رژيم صهيونيستي و به خصوص بعد از قرارداد كمپ ديويد و حمايت اين كشور از مقاومت فلسطين و همراهي با رهبران نهضت ضداسراييلي براي ايران كه سويه سياست خارجي خود را مقابله با استكبار و صهيونيسم قرار داده بود ارزش فراوان داشت. و نكته سوم اينكه سوريه واسطهالعقد ارتباط ميان ايران انقلابي و لبنان كه بهرغم آشفتگيهاي دروني نيروهاي بسيار ارزنده انقلابي در آن بودند و نيز يكي از عمدهترين كشورهاي پناهدهنده فلسطينيان و استقبالكننده از رهبران مبارز فلسطيني بود، قرار گرفت. سفارت سوريه در اين زمان نيازمند شخصيتي همهجانبهنگر، شجاع و توانا و مورد اعتماد بود تا علاوه بر هدايت روابط با سوريه، تدبير امور لبنان و راهبري سياستهاي مناسب در آن كشور را به عهده بگيرد و مرحوم محتشميپور همان شخصيتي بود كه ميتوانست و توانست احترام و اعتماد همه گروهها و جريانهاي مبارز و متعهد فلسطيني و لبناني را جلب كند. بدون ترديد شكلگيري و تداوم فعاليتهاي حزبالله لبنان به صورت يك نهاد مستقل لبناني، عربي و اسلامي كه به ايران انقلابي هم نزديك بود مرهون تلاش و تدبير و پيگيري مرحوم محتشميپور بود. اين عزيز در همين ماموريت سنگين در سوريه بود كه مورد سوءقصد تروريستي قرار گرفت و دچار آسيب فراوان شد و اين آسيب سنگين تا آخر هم همراه ايشان بود، ولي كوچكترين خللي در موضع و عزم ايشان در خدمت به جمهوري اسلامي و انقلاب و حمايت و همراهي با مقاومت و رويكرد ضدصهيونيستي و ضداستكباري ايشان ايجاد نكرد. پس از بازگشت آقاي محتشميپور از ماموريت سوريه در دولت برادر بزرگوار جناب آقاي مهندس موسوي به ايشان پيشنهاد تصدي وزارت كشور شد كه بحق براي انجام ماموريت و مسووليت در اين مقام مهم شايستگي داشت، ولي خود ايشان در آغاز دچار ترديد بود. در اين زمان كه من هم افتخار نزديكي و آشنايي بيشتر با ايشان را داشتم مورد مشورت ايشان قرار ميگرفتم. ايشان ميگفت حوزه كاري و تجربه و رويكرد من بيشتر در سياست خارجي و به خصوص جنبههاي انقلابي آن است و در سياست داخلي با حساسيتهاي فراوان كه دارد و نيازمند آگاهي و تجربه ديگري است شايد نتوانم به نحو مطلوب موثر باشم و حتي مطرح كرد كه بهتر است من (خاتمي) به وزارت كشور بروم و اگر به حضور او در دولت اصرار هست ايشان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برود كه با اين پيشنهاد مخالفت شد و با بحث فراوان ايشان را قانع كرديم كه ترديدشان بيجا است و اطمينان داديم كه ايشان در مقام خدمت جديد هم موفق خواهد شد و هرگونه همفكري و همكاري كه لازم باشد ما در كنار ايشان خواهيم بود و ديديم كه ايشان در مقام وزير كشور نيز چه خدمات ارزندهاي انجام داد و چه نقش ممتازي از جمله در دفاع از حقوق مردم و پاسداري از راي آنان داشت. همفكري و همراهي ما از جمله در مجمع روحانيون مبارز كه با انشعاب از جامعه محترم روحانيت مبارز تشكيل شده بود و مورد حمايت و تاييد حضرت امام با تاكيد ايشان بر لزوم تكثر در عرصه حيات سياسي بود نيز ادامه داشت و تا آخر هم اين همفكري و همياري باقي بود. جناب محتشميپور گرچه يك كنشگر فعال و با استقامت در عرصه سياست (داخلي و خارجي) بود ولي به لحاظ نظري هم جايگاه خود را داشت. ايشان با انتشار مجله وزين «بيان» در بسط نظر سياسي و فرهنگي و نيز اطلاعرساني و به خصوص تامين آزادي بيان و انديشه گام مهمي را برداشت و در واقع تريبون آزادي را ايجاد كرد تا همه آنان كه اهل فكر و نظر و نيز داراي رويكردهاي مختلف هستند، بتوانند حرف و راي خود را ابراز دارند و در واقع اين را به نفع انقلاب و تقويت جنبه مردمسالاري و تقويت رضايت عامه به خصوص نخبگان كه بنياد يك نظام مردمسالار است، ميدانست و انصافا كه در اين زمينه سعه صدر جناب محتشميپور درخور توجه و تقدير فراوان بود و دريغ كه بيان مثل بسياري از روزنامهها كه در بهار (نهچندان طولاني) فرهنگ ايران پس از انقلاب رخ نمود به محاق تعطيلي افتاد و از عطرافشاني بازماند. جناب محتشميپور در انتخابات سال ۸۴ هم فعال بود و به خصوص از پراكندگي و عدم انسجام نيروهاي معروف به خط امام نگراني داشت و تا آنجا كه به ياد دارم حين احترام به نامزدهاي مختلف گرايش ايشان به برادر بزرگوار و مجاهد جناب آقاي كروبي بود. در سال ۸۸ هم با تمام قوا در كنار عزيز گرانقدرمان جناب آقاي مهندس موسوي قرار گرفت و يكي از فعالترين و موجهترين كساني بود كه در ستاد و در كنار ايشان فكر و عمل خود را به كار گرفت و متحمل صدمات نيز شد و بالاخره ترجيح داد كه دومين هجرت خود را به نجف اشرف انجام دهد، به خصوص در اين مدت نيز با بازسازي و نوسازي اقامتگاه امام در دوران تبعيد و تبديل آن به مركزي ديدني و يادآوري خاطرات بزرگ باز هم علاقه خود را به انقلاب و امام نشان داد. هر چند در اين هجرت ارتباط خود را با ايران و حضور گاه و بيگاه در ميهن حفظ كرد. امروز ديگر اين عزيز كه سرمايهاي ممتاز در انقلاب و نيرويي موثر پس از پيروزي انقلاب بود و در ميان ما نيست و مرگ دردناك او كه هنوز هم به آساني به باور نمينشيند همه ما را سوگوار كرد. از خداوند منان ميخواهم كه پاداش پاكي و نيكي و مجاهدت و ظلم ستيزي و تبعيض آشوبي و وابستگياش به مردم به عنوان صاحبان اصلي كشور و پافشاري مثالزدني بر عدالت را با رحمت واسعه خود به اين عزيز عنايت فرمايد.
ارسال دیدگاه شما
نام شما:
نام خود را وارد کنيد
پست الکترونیک:
پست الکترونيک را صحیح وارد کنيد
ديدگاه شما:
دیدگاه را وارد کنید
ثبت ديدگاه شما
دیدگاه شما ثبت شد و پس از تایید منتشر میشود
ورود به حساب کاربری
موبایل
کلمه عبور
مرا بخاطر بسپار
ورود به حساب کاربری
کلمه عبور را فراموش کردهام
ایجاد حساب کاربری
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
موبایل
کلمه عبور
تکرار کلمه عبور
ایجاد حساب کاربری
ورود
ثبت نام
عنوان صفحهها
صفحه اول
1
سیاست
2
جهان
3
هنر و ادبيات
4
جلد دوم
5
ياد
6
7
8
اقتصاد
9
جامعه
10
ورزش
11
صفحه آخر
12
تیتر خبرها
سرمايهاي ممتاز در انقلاب
اصلاحطلبي اصولگرا
کارتون