نجات سرباز رايان
مرتضي ميرحسيني
داستان فيلم «نجات سرباز رايان» كه سال 1998 در چنين روزي اكران شد به جنگ دوم جهاني برميگردد، به ماههاي پاياني اين جنگ و يكي از عملياتهاي متفقين در شمال فرانسه. فيلم را استيون اسپيلبرگ ساخت و روايتي است تخيلي، اما اقتباسشده از واقعيت درباره تلاش چند نظامي امريكايي براي پيدا كردن و نجات يكي از چتربازان هموطنشان به نام جيمز فرانسيس رايان كه نقش او را مت ديمون بازي ميكند، هرچند شخصيت محوري فيلم سروان جان ميلر با بازي تام هنكس است (ميگويند رابين ويليامز بود كه مت ديمون را براي ايفاي نقش جيمز رايان به اسپيلبرگ معرفي كرد) اما داستان ساخته شدن فيلم در روزي از روزهاي سال 1994 شروع ميشود كه رابرت رودات (تهيهكننده فيلم) از همسرش كتابي تاريخي درباره گوشهاي از جنگ دوم جهاني هديه گرفت. كتاب بازخواني خاطرات شماري از كساني بود كه در نبرد نُرماندي حضور داشتند و آن روز از ماه ژوئن را به ياد ميآوردند (كتاب را استيون امبروز مورخ نوشته بود). رودات هنگام و بعد از مطالعه كتاب مدام به كشتههاي جنگ دوم جهاني فكر ميكرد، به ويژه به آنهايي كه نام خانوادگيشان مثل هم بود. برخي از آنان پسرعمو يا قوم و خويش دور و نزديك هم بودند، اما گاهي هم جنگ از يك خانواده، دو يا سه يا حتي چهار پسر را گرفته بود. رودات آن روزها از خودش ميپرسيد از دست دادن همه پسران در يك خانواده و از همه مهمتر براي مادرشان چه معنايي دارد؟ كوشش براي درك معني اين پرسش، نقطه شروع ساخت فيلم بود، زيرا سرباز راياني هم كه در فيلم داستانش روايت ميشود چهارمين پسر خانواده خودش است و قبلا سه برادرش در جنگ كشته شدهاند.
رودات كمي با اين ايده كلنجار رفت و بعد گامهاي نخست در اجرايي كردنش را برداشت. جزييات كار به كنار، استيون اسپيلبرگ براي كارگرداني فيلم انتخاب شد، چون هم تا آن زمان چند فيلم درباره يا مرتبط با جنگ دوم جهاني ساخته بود -مثل «فهرست شيندلر» (1993) و مجموعه اينديانا جونز- هم به اين مقطع از تاريخ تعلقخاطر داشت (پدرش حضور در جنگ دوم جهاني را تجربه كرده و مدتي كارمند مخابرات ارتش بود). «نجات سرباز رايان» فيلم موفقي از آب درآمد. هم منتقدان آن را پسنديدند و هم تماشاگران عادي از آن لذت بردند. آن سال پرفروشترين فيلم در ايالات متحده امريكا شد و دومين فيلم پرفروش دنيا، بعد از آرماگدون و بالاتر از گودزيلا.
«نجات سرباز رايان» را فيلم مهمي در تاريخ سينما، بهويژه در ژانر فيلمهاي جنگي ميشناسند و مثلا انستيتو فيلم امريكا آن را هفتادويكمين فيلم مهم تاريخ سينما محسوب ميكند. فيلم صحنههاي درگيري را با قدرت نمايش ميدهد و واقعگرايي برخي صحنههاي نبرد تماشاگر را ميخكوب ميكند. خط اصلي داستان، تماشاگر را با خود تا انتها ميكشند، اما جزييات هم -نه بيعيب و ايراد- اما با وسواس فراوان به تصوير كشيده ميشوند. نوشتهاند كه 15درصد از بودجه كل فيلم فقط براي ساخت آن سكانس درگيري در ساحل هزينه شد و نيز نوشتهاند عده زيادي از كهنهسربازان جنگ دوم جهاني، چند صحنه از صحنههاي «نجات سرباز رايان» را بسيار شبيه به تجربه شخصي خودشان ديدند، چنانكه انگار هنگام تماشاي فيلم، گوشهاي از خاطرات دردناكشان را مرور ميكنند.