درباره كتاب سرمايهداري عليه آبوهوا
«مساله» محيطزيست
علي وراميني
همين الان كه مشغول نوشتن اين يادداشت هستم و احتمالا بعدتر كه كسي ميخواند، آبوهوا مهمترين مساله روز دنياست؛ هم قد و قواره بحران كرونا كه اين يكي اميد به تمام شدنش است و آن يكي نه. كشور ما و در كل خاورميانه به لحاظ موقعيت جغرافيايي يكي از بالاترين تاثيرپذيري در آثار سوءتغييرات اقليمي دارد. نشانههاي بيتدبيري و زيادهخواهيها، نداشتن آيندهنگري و عدم مديريت بحراني كه پيشبيني ميشد، امروز در كشور ما با وضعيت بسيار تاسفباري هويدا شده است. اعتراض مردم خوزستان به بحران بيآبي نتيجه مداخله بيتدبير در آبوهواست. البته كه اين وضعيت فقط براي ما نيست، هرچند ما در بدترين و بدويترين حالت اين وضعيت قرار داريم. آنسوتر در آلمان يكي از بزرگترين اقتصادهاي دنيا و يكي از پيشرفتهترين كشورها، بيش از 100 نفر بر اثر سيل نابهنگام تابستاني كه اقليمشناسان ناشي از تغييرات آبوهوايي ميدانند، كشته شدهاند. يا قبلتر در پي آتشسوزي در جنگلهاي استراليا كه فقط پنج ميليون حيوان زبانبسته در آتشسوزي تلف شدند. بخش عمدهاي از اينها عوارض مداخله بشر در طبيعت است براي چيزي به نام توسعه يا رسيدن به جايگاه مطلوب در ساختار سرمايه. در واقع «توسعه» كه كلمه مقدس چند دهه اخير است، عوارض جانبي بسيار دارد كه يكي از مهمترين آن تغييرات اقليمي است. 50، 60 سال پيش كه موتور توسعه در كشورهاي به اصطلاح كمتر توسعهيافته روشن ميشد به ابعاد و عمق عوارضي كه اين پديده دارد فكر نميشد، امروز هم ديگر هيچ بازيگري در عرصه بينالملل حاضر نيست شتاب توسعه خود را براي نفع جمعي كم كند. حكايت ابرقدرتهايي چون امريكا و چين هم كه بيشترين تاثيرگذاري در اين تغييرات اقليمي را دارند، به كل متفاوت است؛ يك لحظه كوتاه آمدن ديگري، معادله سلطه را بر هم ميزند. مقاومتهايي در اين دههها شكل گرفته است. احزاب سبز يا بهطور كلي سبزها، در اين دههها، مشهورترين جنبش و ايدهاي بودهاند كه خواهان توجه به تغييرات اقليمي و اولويت قرار دادن محيط زيست بودهاند، هرچند سبزها بنا به دلايل بسيار هنوز نتوانستهاند رقيبي جدي براي آناني باشند كه پرچمدار توسعه هستند. حركات سانتيمانتال و نمايشگونهاي مانند كارهايي كه آن دختر نوجوان سوئدي، «گرتا تونبرگ» هم جز سرگرمي چند روزه رسانهها حاصلي ندارند. در اين ميان «نيومي كلاين» كه پيش از اين، دكترين شوك از او به فارسي ترجمه شده و مورد اقبال زيادي قرار گرفته است، در كتابي كه به گفته خودش سختترين كتابي است كه در همه عمر نوشته به نقش سرمايهداري در اكنون و آينده محيط زيست ميپردازد. شايد براي حوزهاي چون محيط زيست كه تحولاتي آني دارد، رجوع به كتابي كه در سال 2014 منتشر شده باشد، آن هم پيش از اتفاقاتي چون ترامپ يا كرونا به نظر منطقي نباشد. احتمالا هم چنين باشد، فقط بايد به اين نكته توجه داشت كه كتاب نيومي كلاين به ساختاري ميپردازد كه مادامي كه برقرار است، ميتواند تاثيرگذارترين عامل بر محيط زيست باشد. شايد مصاديق عوض شده باشد، شايد شتاب تخريب فزايندهتر شده باشد و به احتمال زياد در آينده نزديك اشكال مداخله و تخريبه هم عوض شود، اما ساختار كماكان سفت و محكم پابرجاست. كلاين در كتاب سرمايهداري عليه آبوهوا از آينده هولناك صحبت نميكند. او در سال 2016 از وضعيت اتفاق افتاده سخن ميگويد. مهمترين عاملي كه او براي رقم خوردن اين وضعيت بر ميشمارد، سرمايهداري مقرراتزداييشده است. نكتهاي كه بايد به آن توجه داشت، اين است كه سرمايهداري حد ندارد. احتمالا كلاين اين روزها به سفرهاي پرهزينه و لاكچري ميلياردرها به فضا فكر ميكند. به اينكه بعد از فتح زير و زبر كردن زمين دور رقابت حال به فضا كشيده شده است. تصور كنيد كه اين سفرها مانند سفر با هواپيما رفتهرفته در اختيار افراد بيشتري قرار بگيرد و غولهاي اقتصادي دنيا همانطوركه خيز برداشتهاند، در رقابت براي فتح بازارهاي جديد و ناب بيشتر و بيشتر دست به چنين سرمايهگذاريهايي بزنند. تاكيد كلاين در اين كتاب پيش از همهچيز بر مساله شدن محيط زيست است. مساله محيط زيست يا به تعبير كلاين بحران محيط زيست، همشأنِ بحرانهايي چون بردهداري، نابرابري جنسيتي، تبعيضنژادي (كه البته هركدام هم به شكلهاي متفاوت و البته بعضا با شدت كمتر همچنان وجود دارد، حتي بردهداري) است كه بحراني بودن آن براي اينكه در بطن آن قرار داريم هنوز لمس نميشود. كلاين اگرچه از وضعيت هولناك صحبت ميكند و تغييراتي كه ديگر به وجود آمده اما هنوز اندكي اميد دارد كه روند اين تغييرات را در دست بگيريم. كتاب مفصل او داستان چرايي و چگونگي اين تغييرات است و البته روزنهايي كه ميتوان مداخله كرد و بر اين ساختار تاثير گذاشت. كتاب سرمايهداري عليه آبوهوا توسط احمد عزيزي به فارسي برگردانده شده و نشر ني آن را منتشر كرده است. عزيزي با ترجمه كتابهاي مهمي از انديشمنداني چون «جوزف ناي» و «آمارتيا سن»، خدمت بزرگي به علوم سياسي در ايران كرده است. ترجمه كتاب 700 صفحهاي كه به مباحث جديد و روز دنيا ميپردازد براي مترجم جوان تازهنفس هم جاي دستمريزاد دارد، چه خاصه مترجم در دهه هفتاد زندگي باشد. اميد كه جز خواندن اين كتاب كه براي فهم اطرافمان بسيار ضرورت دارد، از شيوه و سلوك امثال مترجم هم درس بگيريم و به جاي ناله و نق، كار درست انجام دهيم.