در نتيجه تشديد خشونت در افغانستان رخ ميدهد
تكرار تلخ تجربه فرار مغزها
پس از حمله شوروي در دسامبر ۱۹۷۹ افغانستان به عنوان كشور پيشرو در توليد پناهندگان در جهان شناخته شد. بعد از آن در سال ۱۹۹۶ تعداد پناهندگان از افغانستان با داشتن بيش از دو ميليون نفر بيشترين تعداد پناهجويان در جهان بود. در شرايط فعلي نيز، تشديد جنگ در افغانستان به همراه پيشروي طالبان در بخشهاي بزرگي از كشور منجر به آن شده است كه به دليل شرايط وخيم امنيتي موج جديدي از مهاجرت و گريز از كشور اتفاق بيفتد. چنانكه طي روزهاي اخير تصاويري از هجوم شهروندان افغان به اداره پاسپورت افغانستان براي خروج از كشور واكنشهاي زيادي را برانگيخت. در همين رابطه، طي ماههاي اخير با پيشروي طالبان حدود سه و نيم ميليون افغان بيجا شدند و بخشي هم كشور را ترك كردند. در اين ميان، نخبگان افغانستان مانند خبرنگاران، فعالان مدني، كارمندان دولت و تحصيلكردگان افغانستان نيز در ميان اين خيل مهاجرت قرار دارند. گروهي كه فقدان آنها در كشور پيامدهاي منفي برجاي خواهد گذاشت. با آغاز گفتوگوهاي بينالافغاني در دوحه قطر در ماه سپتامبر بهرغم اميدواريهاي ايجادشده بر ختم جنگ در كشور، خشونت به شكل بيسابقهاي گسترش يافت. موج ترورهاي هدفمند در كشور جان بسياري از نخبگان افغانستان را گرفت و افزايش تهديدات امنيتي منجر به ترك برخي ديگر اين گروه از افغانستان شد.در همين رابطه ايالات متحده از اعطاي ۲۰۰۰ ويزا براي زنان فعال افغان و شرايط حضور مترجمان در امريكا خبر داد. در همين رابطه خبرگزاري الجزيره گزارش كرده بود كه بيش از ۱۸ هزار درخواست ويزاي ويژه در حال رسيدگي است تا افغانهايي كه به امريكاييها خدمات ارايه ميكردند به همراه خانوادههاي خود به ايالات متحده مهاجرت كنند.برخلاف انتظار براي بهبود وضعيت كشور، مذاكرات مستقيم هم نتوانست ثبات نسبي ايجاد كند و مانع روند رو به افزايش مهاجرتها از كشور شود. چنانكه، كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل متحد نسبت به بروز بحران انساني در افغانستان هشدار ميدهد، زيرا درگيريهاي فزاينده باعث افزايش رنج انسانها و آوارگي غيرنظاميان ميشود. چنانكه برآورد ميشود از ژانويه ۲۰۲۱ حدود 000/270 نفر به دليل ناامني در داخل كشور آواره شدهاند. همچنين طي سه ماهه نخست سال جاري تعداد غيرنظاميان ۲۹ درصد افزايش يافته است. در نتيجه دور جديد از مهاجرتها در حال اتفاق افتادن است كه در اين ميان خروج نخبگان افغانستان از كشور چشمگير است؛ نخبگاني كه سالها به دلايلي همچون نبود امنيت، فقر و بيكاري و نبودن ظرفيتهاي لازم براي پذيرش آنها كشور را ترك كردهاند. گروهي كه عدم حضور آنها در بدنه كشور منجر به زخمهايي عميق خواهد شد.
نگاهي به امواج فرار مغزها از افغانستان
موج اول: مهاجرت افغانهاي متخصص و ماهر عمدتا در دهههاي ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ و طي مداخله شوروي ظاهر شد، زماني كه اكثر اين نخبگان افغاني (استادان، معلمان و دانشجويان) بودند كه به اروپا و امريكاي شمالي مهاجرت ميكردند. در سال ۱۹۷۹، اتحاد جماهير شوروي براي حمايت از رژيم كمونيستي افغانستان به اين كشور حمله كرد و اولين موج مهاجرت افغاناني را كه در واكنش به بازداشتها و اعدامهاي روشنفكران غيرچپ گريختند، به راه افتاد.
موج دوم: در سال ۱۹۹۲، يعني ۳ سال پس از خروج اتحاد جماهير شوروي، رژيم كمونيستي افغانستان توسط مجاهدين سرنگون شد. اين مراحل اوليه درگيري باعث ايجاد موجي از ريزشِ پناهندگان از جمله نخبگان افغانستان به خارج از كشور شد، كساني كه به رژيم كمونيستي پيش وابسته يا خود كمونيست بودند و از انتقامجويي ميترسيدند. در اين ميان كساني كه بودجه و منبع مالي بسياري داشتند مستقيما به ايالات متحده يا اروپا سفر كردند. پس از به دست گرفتن قدرت، چندين جناح قومي مجاهدين در جنگ داخلي از هم پاشيدند. تشديد خشونت منجر به حركتهاي جديدي از پناهندگان شد كه با شروع جنگ در سراسر افغانستان، از خشونت عمومي كشور و به ويژه خشونت قومي فرار كردند. جمعيت پناهندگان در اوايل دهه ۱۹۹۰ بيش از شش ميليون نفر بود. ادامه درگيريهاي داخلي زمينهاي بود براي ظهور طالبان در سال ۱۹۹۴، گروهي كه نهايتا در سال ۱۹۹۶ كنترل كابل را به دست گرفت.
موج سوم: تسخير خشونتآميز كشور و رژيم خشن تحميلشده توسط طالبان، پاكسازي قومي جمعيت هزارهها كه به دليل شيعه بودن تحت آزار و اذيت قرار گرفتند و قحطي طولاني مدت بين سالهاي ۱۹۹۸ و ۲۰۰۱، باعث خروج دوباره افغانها شد. بدينترتيب تا سال ۲۰۰۰، شش ميليون پناهجوي افغان وجود داشت. در رابطه با جمعيت نخبگان و مهاجرت آنها در اين دوره بايد گفت، در سال ۲۰۰۰، بانك جهاني نرخ مهاجرت جمعيتي با تحصيلات عالي را 2/23 درصد و ميزان مهاجرت پزشكان را 1/9 درصد عنوان كرد. بهطور كلي در بازه زماني ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۴ اگرچه ميزان مهاجرت پزشكان با گذشت زمان (از ۱۱/۳ درصد در سال ۱۹۹۱ به ۸/۴ درصد در سال ۲۰۰۴) كاهش يافته بود اما تعدادِ كل پزشكانِ خارج شده از كشور بهطور پيوسته از ۳۰۲ نفر در سال ۱۹۹۱ به بيش از ۵۰۰ نفر در سال ۲۰۰۴ افزايش يافته بود.
موج چهارم: به نظر ميرسد طي بيست سال حضور ايالات متحده در افغانستان گرچه همچنان روندي از مهاجرت و بازگشت را كشور افغانستان تجربه كرده است، اما ابعاد و وسعت آن چشمگير نبود. ليكن با به بنبست خوردنِ مذاكراتِ صلح به دنبالِ مشروعيتِ نسبي طالبان در توافقنامه دوحه و براي ورود به ساختار سياسي نظام فعلي كشور، مردم را به فكر مهاجرت واداشته است، زيرا به نظر ميرسد با توافق براي ورود طالبان به پيكره ساختار سياسي و اجتماعي افغانستان موجِ چهارم از مهاجرت از اين كشور شكل گيرد. چنانكه به باور برخي ناظران سياسي، با تشديد ناامنيها و احتمال تحميل عقايد طالباني در دولت آينده افغانستان، به نظر ميرسد شاهد خروج برخي نخبگان، دانشجويان و جوانان افغانستاني به مقصد كشورهاي ديگر باشيم. اما اين مساله زماني نگرانكننده ميشود كه با روندي از آغاز خروج نيروهاي خارجي از اين كشور و احتمال ورود طالبان، ايالات متحده نيز خود درصدد خارج ساختنِ برخي نيروهاي افغان است تا جايي كه برخي مقامات معتقدند كه ارايه يك استراتژي خروج براي نيروهاي نخبه افغان ميتواند سقوط و فروپاشي مهيبي را پس از خروج امريكا تسريع كند.
شكاف عميق ناشي از مهاجرت نخبگان
پس از سال ۲۰۰۱ و ايجاد روند ثبات نسبي به ويژه در سالهاي اوليه، باتوجه به برنامههاي متعدد سازمانهاي بينالمللي براي جذب نيروهاي متخصص و تحصيلكرده افغان در قالب طرحهاي مختلف براي بازگشت اين نيروها به كشور و جذب در دولت شدند، چراكه در اين سالها اميدواريهايي از بهبود وضعيت سياسي در كشور ايجاد شد. در نتيجه تلاشهاي زيادي از سوي طبقه جوان و تحصيلكرده به ويژه زنان براي بازسازي كشور و ايجاد برابري جنسيتي صورت گرفت. هرچند در اين سالها نخبگان زيادي از كشور خارج شدند اما نخبگاني پس از كسب آموزش در دوران پناهندگي به كشور بازگشتند و تلاشهايي را براي بهبود وضعيت انجام دادند. اما اكنون با تشديد جنگ و پررنگ شدن گزينه آمدن طالبان به قدرت موج خروج نخبگان از كشور زيادتر شده است. چنانكه شاهد مهاجرت بسياري از نخبگان افغان در بين خبرنگاران، كارمندان دولت از كشور هستيم. امري كه شكافي عميق بر پيكره نظام افغانستان وارد خواهد كرد. يك تحقيق تازه نشان ميدهد مهاجراني كه در دهه گذشته به وطن خود بازگشتند در صورت به قدرت رسيدن طالبان در افغانستان، دوباره آنجا را ترك خواهند كرد. با استناد به ترس از امنيت آنها و تاثير آن بر برابري جنسيتي در صورت كنترل طالبان بر كشور، تقريبا نيمي از افراد مورد سوال در اين تحقيق گفتند كه آنها يك بار ديگر كشور را ترك ميكنند.دكتر جانروج ييلماز كلس، محقق ارشد در دانشگاه ميدلكس در انگلستان كه در اين پروژه تحقيقاتي همكاري ميكرد، گفت كه «زنان مهاجر بازگردانده شده در كابل و قندهار ضمن كمك به برابري جنسيتي، نقش مهمي در جايگزيني ساختارهاي ليبرال به جاي ساختارهاي افراطي و مردسالار ايفا ميكنند. با بازگشت طالبان اين روند متوقف خواهد شد و افرادي كه با آنها مصاحبه شدهاند، به وضوح گفتند كه هنگام بازگشت طالبان به قدرت افغانستان را ترك خواهند كرد. اين مهاجرت و فرار مغزها براي افغانستان به ويژه براي زنان و دختران نتيجه ويرانگر خواهد داشت.»
اكثر مصاحبهكنندگان در اين تحقيق كساني بودند كه از ايدئولوژي افراطي و اقدامات وحشيانه طالبان در دهه ۹۰ فرار كردند و پس از فروپاشي رژيم طالبان دوباره به وطن بازگشتند. وي افزود: « آنها طي ۲۰ سال گذشته در افغانستان فعاليتهاي زيادي انجام دادهاند. اگرچه آنها هنوز هم با بسياري از مسائل چالش برانگيز مانند: امنيت، مسكن، كمبود شديد برق و آب و آزار و اذيت جنسي روبهرو بودند اما تاكنون برنامهاي براي ترك دوباره نداشتند، زيرا آنها اميدوار بودند كه ميتوانند بخشي از بازسازي يك افغانستاني باشند كه در آن زن و مرد در برابري زندگي ميكنند.»
اين تيم تحقيق، با ۱۹۶ افغان كه در دهه ۱۹۹۰ به عنوان پناهنده گريخته بودند و در دهه گذشته بازگشت كرده بودند، صحبت كرد. آنها گفتند كه دو دليل اصلي براي بازگشت به كشور داشتند: ۱- بهبود اوضاع سياسي و ۲- دلايل خانوادگي. در نتيجه حدود نيمي از مردان (6/49) و زنان (7/47) به اين تيم تحقيقاتي گفتهاند كه در صورت بازگشت طالبان، احتمال مهاجرت مجدد وجود دارد.
دكتر نكلا آسيك، از همكاران اين پروژه گفت: اين پناهندگان افغان همان افرادي هستند كه والدين آنها در دهه ۸۰ و ۹۰ با حمله روسيه و آمدن طالبان كشور را ترك كردند. در حالي كه تقريبا هيچ چيزي از آنها باقي نمانده بود و فقط موفق به عبور از مرز و فرار به اردوگاههاي پناهندگان شدند.بنابراين، آنها ميدانند كه وضعيت افغانستان با امنيت و ثبات سياسي هميشه يك تهديد هستند اما آنها هنوز هم برگشتهاند و ترجيح ميدهند بمانند. براي آنها مهم بود كه به بازسازي كشور كمك كنند و بدانند كه آنها در توسعه مجدد افغانستان سهيم هستند. با اين حال، همانطوركه نتايج اين تحقيق نشان داده است با بازگشت مجدد طالبان كه بهرغم ادعاهاي اين گروه براي تغيير در خودشان همچنان روايت افراطي خود را دارند، افغانستان شاهد خروج بخش بزرگي از نيروهاي متخصص خود كه از تواناييهاي بالايي برخوردار هستند، خواهد بود كه اين مساله ضربه سنگيني بر پيكره نظام وارد خواهد كرد.
منبع: سايت تحليلي كلكين