مسوولان وزارت بهداشت از كاهش چشمگير رعايت عمومي پروتكلها ميگويند
اوج دلتا، اوج خستگي
زهرا چوپانكاره
يكي از پزشكان بيمارستاني دولتي در مشهد در صفحه اينستاگرامش تصويري از يك برگه «دعوت به همكاري» گذاشته و از تمام كساني كه مهماني ميگيرند، رستوران و كافه ميروند، عروسي بر پا ميكنند، سفر ميروند و... خواسته كه با اين توان و روحيهاي كه دارند بروند و جاي كادر خسته و فرسوده درمان در بيمارستانها را بگيرند: «فقط خودتان را آماده هرگونه ضربه روحي و جسمي و پوشيدن ماسكهاي چند لايه براي 12 ساعت متوالي بكنيد.» عكسها و ويديوهايي كه از سوي خبرنگاران و كادر درمان مشهد ميرسد، به علاوه نامه هشداري كه سازمان نظام پزشكي مشهد منتشر كرد خبر از اين ميدهند كه آن موجي كه اول سيستان و بلوچستان و بوشهر، جنوب و جنوب شرقي كشور را درنورديد و به سمت مركز پيش رفت، حالا علاوه بر كشيدن رمق بيمارستانها و مردم در اصفهان و تهران و بعد گرگان، حالا به سمت شرق و شمال شرق كشور متمايل شده. در اين ميان كه تصاوير بيش از هر زمان ديگري به سياهي ميزنند، روز گذشته عليرضا رييسي، سخنگوي ستاد ملي مقابله با كرونا گفت: «رعايت پروتكلها در كشور به زير ۴۰درصد سقوط كرده است و اين درحالي است كه دلتا، ويروسي است با قدرت سرايت بالا كه ميتواند همه را مبتلا كند.» رييسي گفته با وجود تمام هشدارهايي كه در مورد خطر ابتلا در رستورانها داده شده، همچنان عده زيادي به رستوران ميروند و در فضاي بسته در معرض خطر قرار ميگيرند. در ميان موج دلتا جاي مردم كجاست؟ مسوولان وزارت بهداشت روي سخنشان را متوجه مردم ميكنند و از آنها ميخواهند كه مراقب خودشان و ديگران باشند. از سوي ديگر نامه هشداري مانند آنچه سازمان نظام پزشكي مشهد نوشته است، حتي براي پايين آمدن رعايت پروتكلهاي عمومي هم پيش از هر كسي مسوولان را مورد خطاب قرار داده است.
در بخشي از نامه هشدارآميز سازمان نظام پزشكي مشهد آمده است: «ورود هر مسافر به مشهد به هر طريقي چه به وسيله خودروي شخصي و چه توسط ناوگان حملونقل عمومي اعم از ريلي، زميني و هوايي تنها و تنها به گسترش بيماري كمك كرده و خواهد كرد. از مسوولان استاني و شهري، امام جمعه محترم، استاندار محترم، توليت محترم آستان قدس رضوي، شهردار و اعضاي شوراي شهر گرامي و... مصرانه تقاضا داريم ضمن موافقت فوري با اقدامات زير همشهريانمان را از اين وضعيت باورنكردني و اسفناك نجات دهيد: تعطيلي سراسري و كامل شهر حداقل به مدت يك هفته، مسدود شدن تمامي ورودي و خروجيهاي شهر به شكل واقعي اعم از ريلي، زميني و هوايي، احداث مراكز موقت درماني براي بستري بيماران» مشهد، شهري كه به عنوان يكي از مراكز توريسم سلامت شناخته ميشود براي بستري بيماران مبتلا به كرونا دچار مشكل شده است، اين مشتي است از خروار در شهرهاي با امكانات و زيرساختها محدودتر پزشكي. اما جاي مردم در اين ميان چيست. همهگيري كرونا يك سال و نيمه شده و با هر موج تازه در ايران مسوولان به دنبال قانع كردن آنها به رعايت سفت و سخت پروتكلها هستند. اما مسعود مرداني، متخصص بيماريهاي عفوني و از چهرههاي شاخص نظام سلامت در حوزه اطلاعرساني در مورد كوويد-19 به «اعتماد» ميگويد سويه دلتا « در كل ايران غوغا كرده» و نميشود اين شبيخون سويه تازه ويروس را تنها به رفتارهاي مردم محدود كرد: «سويه دلتا، سويهاي است كه سازمان جهاني بهداشت به تازگي اعلام كرده با يك پاندمي جديد در دنيا روبرو هستيم و آن هم پاندمي دلتا است. شايد هم اصلا تا چند روز ديگر نام اين پاندمي را عوض كنند. اين با تمام كروناهاي ديگر متفاوت است و اينكه بگوييم شدت گرفتن اين شيوه فقط به خاطر اين است كه چهار نفر ماسك نزدهاند سادهلوحي است.» مرداني قبل از اينكه رعايت نشدن پروتكلها را مقصر بداند، اول از همه به «روند واكسيناسيون در كشور» اشاره ميكند و دليل وضعيت فعلي را چنين توصيف ميكند: «نداشتن واكسيناسيون با پوشش بالا در مملكت، عدم رعايت پروتكلها، تغييرات ژنتيكي خود ويروس دست به دست هم دادهاند و ما را گرفتار كردهاند.» اما در ميان همين گرفتاري هم اولين توصيه او به مردم اين است كه به محض گرفتار شدن به بيماري راهي بيمارستانها نشوند: «اگر تب مختصر و بدن درد داريد در خانه بمانيد و استامينوفن بخوريد و استراحت كنيد. آنهايي كه بيماريشان شدت پيدا ميكند مراجعه كنند. سعي كنند از رفتن غيرضروري به پزشك و آزمايشگاه و سيتياسكن براي موارد خفيف بيماري خودداري كنند.» دكتر مرداني ميگويد اگر وقتي براي تعطيلي گسترده و سراسري در كشور باشد وقتش همين حالا است.
يك سال و نيم پس از «در خانه بمانيد»
دكتر بيژن صدريزاده، متخصص بيماريهاي عفونييادي ميكند از هفتهها و ماهها اوايل شيوع كوويد-19. زماني كه نخستين راهكاري كه دركشورهاي مختلف پياده شد، نگه داشتن عموم مردم در خانهها بود: «اگر يادتان باشد موقعي صحبتش بود كه: در خانه بمانيد. منظور هم نوع شديدش بود، آن چيزي كه فرنگيها به آن Lock down ميگفتند. يعني در را ببنديد و قفل كنيد و همه را در خانه نگه داريد. بعضي از كشورها هم دقيقا همين كار را انجام دادند، يك نوع ديگر هم محدود كردن فعاليتهاي مردم از جمله كسبوكارها بود كه آن هم مشكلات خاص خودش را داشت. اين راهكارها اگر صحبت از چند روز و چند هفته باشد جواب ميدهد اما وقتي اين شرايط طولاني شود، مدام تكرار شود ديگر شرايط اقتصادي اجازهاش را نميدهد. برخي از خانوادهها هستند كه زندگي روزمرهشان اينگونه است كه اگر روز كار نكنند، شب چيزي براي خوردن ندارند و براي همين براي چرخاندن زندگي بايد كار كنند.» او ميگويد كه در عالم تئوري شايد بشود صحبت از در خانه نشستن مدام يا محدود كردن سفت و سخت كسبوكارها كرد اما بايد ديد كه نتيجه عملي اين تئوريها چيست: «اينكه آدم به عنوان دانشمند بگويد اين كار را بكنيد اما جنبههاي اجرايي آن را در نظر نگيرد، نهتنها عملي نيست بلكه انساني هم نميشود. بايد واقعبين بود. به قول حافظ: نه من ز بيعملي در جهان ملولم و بس/ ملالت علما هم زعلم بيعمل است»
به نظر صدريزاده بايد نگاهي هم به كشورهاي ديگر انداخت و ديد كه در بسياري نقاط، رعايت بسياري از پروتكلها توسط مردم عملا رها شده است: «ببينيد در خيلي از كشورهاي دنيا مردم رها كردهاند، حتي بيرون ميآيند و سر و صدا ميكنند، اعتصاب ميكنند، راهپيمايي ميكنند كه ما نميتوانيم اين محدوديتها را ديگر به اين صورت انجام دهيم.» در عين حال او معتقد است كه همچنان بايد بر روي رعايت اصول بهداشت فردي براي پيشگيري از ابتلا و بعد زمان و نحوه مراجعه به مراكز درماني پس از ابتلا اطلاعرساني شود و آموزش همگاني صورت گيرد. «كار دوم را بايد دولتها بكنند. بايد واكسن فراهم كنند. خوشبختانه واكس براي كرونا مهيا شده. واكسن هم البته مانند هر داروي ديگري ممكن است كيفيتش كم و زياد شده باشد كه حتما شده اما به هر حال استفاده از آنها كارساز است: در همين كشور خودمان آسترازنكا، اسپوتنيك، سينوفارم وجود دارد و بركت هم هر وقت كارهايش را نهايي كرد و بررسيهايش كه نشان داد قدرت كافي را دارد بايد از آنها استفاده شود و نبايد هيچ كدام را تخطئه كرد. اما باز هم بايد حواسمان باشد كه تاثير محافظتشان صددرصد نيست. با اين حال توصيه اصولي اين است كه دولتها به هر قيمتي كه شده واكسنهاي موجود را وارد كنند. چون واكسن در اين شرايط كالاي استراتژيك به شمار ميرود، ديگر كالاي خوراكي و پوشاك نيست، جنبه حياتي دارد و حتي اگر باعث پيشگيري از مرگ يك انسان شوند ارزش دارند و اگر نبودنش باعث مرگ حتي يك انسان هم شود فاجعه است.»
از همان هفتههاي نخستين آغاز پاندمي يك سوال مدام به همه زبانها و در تمام كشورها تكرار ميشد: «پس كي تمام ميشود؟» وقتي كه آن شايعات در مورد «گرماي هوا و ضعيف شدن ويروس» و مانند اينها از ميان رفت، صداي متخصصان بيماريهاي عفوني و ويروسشناسي واضحتر به گوش رسيد: ويروس با رسيدن به ايمني جمعي از بين ميرود يا تبديل ميشود به بيماري فصلي. صدريزاده ميگويد تا وقتي كه هنوز به صورت رسمي اعلام پاندمي نشده بود و با اپيدمي كرونا سروكار داشتيم نظرات خوشبينانه حاكي از چند ماه درگيري بود اما حالا ديگر اوضاع كمي از زمان تعيين كردن براي پايان گذشته است: «مصونيت جمعي يا عمومي وقتي كه 70 تا 80 درصد جمعيت با ويروس درگير شده باشند ايجاد ميشود يا اينكه بايد از طريق واكسيناسيون آن را ايجاد كرد. با ايجاد اين مصونيت جمعي از طريق ابتلا (كه راه خوشايندي نيست) و واكسيناسيون (كه راه خوشايندي است كه همه بايد روي آن كار كنند) ديگر ويروس محكوم به نابودي خواهد بود.»
حالا در اوج موج پنجم بيماري كه تمام كشور را فرا گرفته است شايد نتوان به پايان پاندمي نگريست. با وقوع و گردش دلتا در جهان مشخص شده كه حتي كشورهاي موفق در حوزه كنترل كرونا هم دوباره آستين بالا زدهاند تا با اين هجمه تازه مبارزه كنند. مردم خسته و كلافه از محدوديتها گاهي محدوديتها و قوانين را ناديده ميگيرند اما در همه اين شرايط تجربه كشورهاي امريكاي شمالي، اروپايي و چين و استراليا نشان داده است كه واكسيناسيون گسترده و قوي از شدت اين هجمه دلتا بسيار كاسته است.