اعتراض مردم فرانسه به محدوديتهاي جديد كرونايي
مردم معترض در كشورهاي يونان، ايتاليا و استراليا نيز عليه محدوديتهاي كرونايي به خيابانها ريختند
آرمين منتظري
هزاران نفر از مردم فرانسه در پاريس و ديگر شهرهاي بزرگ اين كشور در اعتراض به لايحه محدوديتهاي كرونايي در ميدانها و مكانهاي عمومي شهرهاي مختلف اين كشور حضور يافته و دست به اعتراض زدند. اين اعتراضات گسترده در حالي صورت ميگيرد كه دولت فرانسه در حال مبارزه با موج چهارم شيوع ويروس كروناست.
در اين اعتراضات درگيريهايي هم ميان معترضان و نيروهاي پليس پاريس رخ داده و سه نيروي پليس زخمي شدند. ژرالد دارمانيان، وزير كشور فرانسه در پستي توييتري اعلام كرد كه 19 نفر از معترضان دستگير شدهاند كه از ميان آنها 10 نفر شهروند پاريس بودهاند.
اين سومين هفته متوالي است كه مردم پاريس در مخالفت با تدابير محدوديتي جديد امانوئل ماكرون، رييسجمهوري فرانسه در خيابانها حضور مييابند. از زمان آغاز اعتراضات جليقهزردها در پاريس، تعداد معترضان پاريسي روند افزايشي داشته است و برخي خبرگزاريها از جمعيت صدها هزار نفري آنها خبر ميدهند. وزارت كشور فرانسه اعلام كرده كه تعداد معترضان فرانسوي به بيش از 200 هزار نفر رسيده است. براساس لايحه جديد دولت فرانسه تنها كساني ميتوانند خارج از محدوديتهاي كرونايي عمل كنند كه بتوانند ثابت كنند در برابر ويروس كرونا واكسينه شدهاند يا اينكه ثابت كنند تست كرونايشان منفي است. اين دسته از افراد ميتوانند وارد موزهها، سينماها و استخرهاي شنا شوند. در غير اينصورت از ورود آنها جلوگيري خواهد شد. پارلمان فرانسه هفته گذشته لايحهاي را به تصويب رسانده كه واكسيناسيون را براي كاركنان بخش سلامت اجباري ميكند و مردم فرانسه نيز بايد براي ورود به كافهها، رستورانها، نمايشگاههاي تجاري، قطارها و بيمارستانها، ثابت كنند كه در برابر ويروس كرونا ايمن هستند. در واكنش به اين اعتراضات 30 هزار نيروي پليس به پايتخت فرانسه اعزام شدند. اين نيروها به تجهيزات ضدشورش مسلح بودند و سعي كردند معترضان را در خيابانهاي خاصي كنترل كنند. اما در نزديكيهاي كاخ اليزه معترضان با نيروهاي پليس درگير شدند. در ديگر شهرهاي فرانسه نظير مارسي، ليون، مونتپليه، نانت و تولوز نيز معترضان با شعار «آزادي» و «نه به قانون جديد سلامت»، به خيابانها ريختند.
اين اعتراضات نشاندهنده يك رويارويي جهاني ميان مردمي است كه بين توصيههاي سازمان بهداشت جهاني و ديگر نهادهاي بهداشتي و نياز براي امرار معاش و كسب و كار گرفتار شدهاند و تمايل دارند هرچه زودتر به سبك زندگي قبل از شيوع ويروس كرونا بازگردند. اعتراضات مردمي تنها به فرانسه محدود نميشود.
در اندونزي و انگليس دولتهاي هر كشور از ترس بروز اعتراضات، به رغم افزايش تعداد مبتلايان، قوانين سهلگيرانهاي را در خصوص محدوديتهاي كرونايي تصويب كردهاند. اما در آتن 5 هزار معترض خشمگين به خيابانها ريختند و پلاكاردهايي را روي دست گرفتند كه روي آنها نوشته شده بود: «به بچههايمان دست نزنيد». گمان ميرود كه منظور معترضان واكسيناسيون كودكان بوده است. در ايتاليا هم معترضان در پايتخت اين كشور تجمع كردند و عليه محدوديتهاي اجباري كرونايي مبني بر عدم حضور در رستورانها و مراكز سرگرمي شعار سر دادند.
در سيدني استراليا هم اوضاع به همين منوال بوده است. معترضان اين شهر بزرگ استراليا با دست داشتن بطري آب به خيابانها ريختند و قوانين محدوديتهاي كرونايي مبني بر باقي ماندن در خانه را شكستند. اين اعتراضات يك روز پس از آن انجام شد كه دولت اعلام كرد ممكن است محدوديتها همچنان تا ماه اكتبر بر جاي خود باقي بمانند.
با كرونا چه بايد كرد؟
واقعيت اين است كه جهان وارد فاز دوم همهگيري ويروس كرونا شده است. به نظر ميرسد كه در فاز قبلي جهان صرفا با حباب شيوع اين ويروس روبهرو بود اما به نظر فاز دوم واقعيتر است! تا بدينجاي كار در بسياري از نقاط جهان اين تصور وجود داشته كه همهگيري به پايان رسيده است. اما ظهور نوع جديدي از ويروس كرونا فصلي تازه را در كتاب همهگيري باز كرده است. هنوز مشخص نيست كه اين ويروس كشنده تا چندنوبت ميتواند انواعي جديدي از خود را توليد كند اما نوع جديد اين ويروس، موسوم به نوع دلتا، بار ديگر جهان را به عقب بازگردانده است. يك بار ديگر ترس از نفس كشيدن در ميان ديگران تقويت شده. يك بار ديگر ماسكها به روي صورتها بازگشته و جهانيان ديگر از آن زندگي معمول و هميشگي برخوردار نيستند.
از آنجايي كه جهان با يك بيماري طرف است بنابراين همه كشورهاي مجبور هستند براساس توصيههاي حرفهاي پزشكان، سياستگذاري كنند. محور توصيههاي پزشكان نيز اين است كه همه امكانات كشورها بايد براي ممانعت از مرگ و مير و آسيب بيشتر اين ويروس بسيج شود. البته اين هدف بسيار شرافتمندانهاي است اما به نظر ميرسد سوال جهانيان اين است كه آيا اين هدف بايد محور همه تصميمهاي دولتهاي كشورها قرار بگيرد يا اينكه اين هدف بايد دركنار ديگر اهداف از جمله اهداف مهم دولتها باشد؟ مسلما اين سوال به هيچوجه سوال بيهودهاي نيست. زندگي مردم جهان و كساني كه دوستشان ميدارند در خطر است. اما در عين حال جهان در حال ورود به فاز دوم همهگيري است و حالا وقت آن است كه رهبران جهان تصميم بگيرند كه آيا قرار است اين رويه زندگي، هميشگي باشد و آيا ممكن است ويروس بياموزد كه چطور واكسن را شكست بدهد يا خير؟
البته آينده نامعلوم است اما به نظر ميرسد جهان بايد بررسي كند تا بداند توصيههاي پزشكي تا چه زماني و تا چه حدي ميتوانند موثر بوده و كاركرد داشته باشند؟ البته كه ويروس كرونا يك واقعيت حتمي در جهان حاضر است و بايد با آن به مبارزه پرداخت اما در كنار اين واقعيت، واقعيتهاي ديگري هم وجود دارند كه بايد در نظر گرفته شوند.
يكي از اين واقعيتها اين است كه اقدامات جهاني در مبارزه با ويروس كرونا، اقتصاد جهان را فلج كرده است؛ وقتي كه از اقتصاد جهاني حرف ميزنيم منظور ميلياردرها نيستند؛ چه اينكه آنها در همين دو سال بر ثروتشان افزوده شده است. منظور جماعت فقير و طبقه متوسطي هستند كه اين ويروس بيش از همه به آنها آسيب رسانده. شرايط اقتصادي در كشورهاي فقير بسيار وخيم است. اينجا صحبت از مقايسه ثروت و سلامت نيست بلكه صحبت از اين است كه خطر واقعي مرگ در مواجهه با واقعيت فاجعه اقتصادي قرار گرفته كه ميتواند همه روياها را به باد دهد. به نظر ميرسد با افزايش يافتن زمان مبارزه جهاني با ويروس كرونا افكار عمومي جهان خسته شده و آرام آرام به مفاهيمي كه در بالا ذكر شد، ميانديشد و اين افكار در كنار خستگي، استرس و اضطراب ناشي از شيوع ادامهدار ويروس، شهروندان را در قالب معترض، به خيابانها كشانده است.