فرناز حيدري |نصرتالله دهقاني، رييس اداره يگان حفاظت محيطزيست استان فارس كار خود را از محيطباني آغاز كرد و سرانجام به سمت فرمانده يگان رسيد. دهقاني يكي از معدود افرادي است كه با سختيهاي كار محيطباني از نزديك آشنا است، چراكه هم در درگيري منجر به مرگ يك شكارچي متخلف حضور داشته و هم در درگيري با متخلف از ناحيه زانوي پا آسيب جدي ديده است. گفتوگوي«اعتماد» با فرمانده يگان حفاظت محيطزيست استان فارس را بخوانيد.
چه سالي وارد سازمان حفاظت محيطزيست شديد؟
سال 87 و در زمان دانشجويي در گزينش سازمان محيطزيست شركت كردم و با عنوان محيطبان كارم را آغاز كردم. مناطق مختلفي خدمت كردم و بعد از آن معاون پارك ملي بمو شدم، پس از آن مسوول گشت سيار استان شدم و يك سال هم در يگان شيراز خدمت كردم. مدتي هم مسوول پارك ملي بمو بودم، در آن برهه به دليل درگيري كه با شكارچي متخلف پيش آمد و مصدوم شدم، من را به اداره كل منتقل كردند و كار كارشناسي انجام مي دادم تا اينكه بعد از بهبودي به يگان حفاظت برگشتم.
دليل مصدوميت شما چه بود؟
سال 93 كه مسوول پارك ملي بمو بودم، شب با همكاران به متخلف برخورديم و متخلف به سمت ما تيراندازي كرد. تير به زانوي چپ من خورد، بعد از آن هم مدتي طول كشيد تا بتوانم راه بروم در نتيجه به بخش كارشناسي منتقل شدم و بعد به يگان برگشتم.
تلخيهاي كار محيطباني بيشتر است يا شيرينيهايش؟
سر و كار داشتن با طبيعت و حيوانات بيآزار شيريني خاص خود را دارد اما به هر حال كار محيطباني بسيار پراسترس است. استرس كار هميشه همراه ما است، يعني حتي وقتي سر كار هم نيستيم، باز هم استرس داريم. اما با همه اينها من كار ميداني را به كار دفتري ترجيح ميدهم.
چه كساني ميتوانند محيطبان شوند؟
آنهايي كه شناخت درستي از شغل محيطباني داشته باشند. درست است كه در چند سال اخير شرايط كاري از 10 روز كار و 5 روز استراحت به 5 روز كار و 5 روز استراحت تبديل شده اما با اين حال كساني كه در مناطق خدمت ميكنند، اگر شناخت كافي از كار محيطباني نداشته باشند قطعا به مشكل برميخورند. يك محيطبان دستكم بايد 5 روز از خانواده دور باشد، در اين فاصله زماني بايد كوهپيمايي و پايش مداوم منطقه را انجام دهد، درگيري با متخلف هست، محيطبان در گرماي تابستان بايد زير آفتاب باشد، در سرماي زمستان بايد در كوه باشد، همه اينها نيازمند ازخودگذشتگي است بنابراين كساني كه به دنبال كار اداري و استخدام سازماني هستند، اصلا نبايد به سراغ اين شغل بيايند. اشخاصي كه با اطلاع وارد اين شغل شوند، قطعا موفقتر خواهند بود.
كار اصلي يگان حفاظت محيطزيست چيست؟
كار اصلي ما جلوگيري از تخلفات در حوزه شكار و صيد است، اما الان در استان فارس مشكل خشكسالي به حدي جدي است كه مناطق تحت حفاظت را هم تحتتاثير قرار داده به عنوان مثال نياز به علوفه، نياز به ساخت آبشخور و جلوگيري از گسترش آتشسوزيهاي گسترده همه به نوعي ما را درگير خود كرده.
چقدر در جلوگيري از شكار غيرمجاز موفق بودهايد؟
هر شكارچي لزوما متخلف نيست. من شكارچي و شكارچي متخلف را جدا از هم ميبينم. الان برخي شكارچيها در استان فارس بازوي كمكي ما شدهاند، خيلي از آنها به حياتوحش و طبيعت احترام ميگذارند. البته تعدادي متخلف هم هستند كه آسيب ميزنند و با آنها تقابل داشتهايم. در طول سال ٩٩ بيش از 1500 شكارچي غيرقانوني را قبل از انجام شكار دستگير كردهايم و ١٢٠٤ قبضه سلاح از اين افراد ضبط شده كه ٢٥٦ قبضه از اين سلاحها غيرمجاز و از اين مقدار ١٩ اسلحه از سلاحهاي جنگي بوده است.
سابقه دستگيري متخلف آتشسوزي عمدي هم داشتهايد؟
زماني كه مسوول پارك ملي بمو بودم، متخلفي را گرفتيم اما دوستان ايشان دستگير نشدند. دوستان اين متخلف اقدام به آتشافروزي در عرصههاي طبيعي كردند كه خوشبختانه توانستيم جلوي آتشسوزي را بگيريم. در آن زمان قاضي پرونده هم خيلي مساعدت داشت و متخلفين بازداشت شدند.
برخورد عشاير با محيطبانها چطور است؟ به هر حال استان فارس يكي از استانهاي كشور است كه عشاير از ديرباز در آن رفت و آمد داشتهاند. ورود عشاير به برخي مناطق تحت حفاظت سازمان محيطزيست ممنوع است اما عشايري كه پروانه چرا دارند، چون خودشان را ذينفع ميدانند، اغلب هميار محيطزيست هستند.
مشكل كمبود نيروي محيطبان چقدر در استان فارس جدي است؟
مشكل كمبود نيرو هست چنانكه از چارت 800 نفرهاي كه براي نيروهاي محيطباني در استان فارس درنظر گرفته شده، تنها 180 نفر نيروي محيطباني دراختيار داريم. شرايط استخدامي در گذشته به اين شكل بود كه افراد در مقاطع تحصيلي مختلفي به شكل رسمي يا قراردادي استخدام ميشدند اما الان براي تبديل وضعيت قراردادي به پيماني نياز به مدرك تحصيلي هست. در استان ما محيطبانهاي قراردادي مشكل استخدامي دارند.
محيطبانهاي استان فارس چه اولويتهايي دارند؟
نيازهاي محيطبانها مختلف است؛ گاهي نيازها مقطعي و گاه بلندمدت است. نيازهاي معيشتي محيطبانها الان يك دغدغه جدي است. اضافه كار، ماموريت و جيره غذايي هم يك دغدغه است. هنوز جيره غذايي محيطبانها پرداخت نشده اما يگان حفاظت خوشبختانه پيگير بوده و به زودي انجام خواهد شد. شرايط كاري به صورت 5 روز كار و 5 روز استراحت است. يك نگراني محيطبانها مربوط به قانون حمل سلاح است، خود من با متخلف بازداشت شدهام و هر دوي ما را به يك بازداشتگاه بردند؛ اين دغدغهها از نظر ما محيطبانها جدي است. در مورد استفاده از سلاح هم هميشه نگراني هست؛ سازمان محيطزيست سلاح را به محيطبان ميدهد اما بعد از درگيري با متخلف گاه اتفاقاتي ميافتد كه محيطبانها را در تنگنا ميگذارد. تغييراتي ايجاد شده كه پروندهها از اين پس در دادگاه نظامي رسيدگي شوند اما هنوز مشخص نيست كه چقدر طول بكشد كه اين مساله اجرايي شود. تا آن زمان متخلف و محيطبان بايد به دادگاه عمومي بروند، يعني مامور محيطزيست كه سلاح سازماني دارد، بايد مانند يك شخص عادي پاسخگو باشد كه چرا و به چه دليل از سلاحش استفاده كرده. قانون بهكارگيري سلاح هم دست ما را تا حد زيادي بسته و ما فقط زماني اجازه استفاده از سلاح داريم كه جانمان در خطر باشد. ثابت كردن دليل استفاده از سلاح توسط محيطبان هم دشوار است يعني اگر از سلاح استفاده نشود، بهتر است. تنها راهكار محيطبان اين است كه توان جسمي بيشتري داشته باشد و بتواند بعد از تعقيب و گريز به شكلي متخلف را بگيرد. متخلف هم اينطور نيست كه وقتي محيطباني ايست بدهد، بايستد. متخلفين آگاه هستند كه محيطبان اجازه استفاده از سلاح را ندارد، بنابراين اغلب فرار ميكنند و در مسير فرار برميگردند و به محيطبان تير هم مياندازند حالا اينكه اين تير به محيطبان بخورد يا نه ديگر بسته به شانس محيطبان دارد. تنها راه محيطبان اين است كه در اين تعقيب و گريز نابرابر متخلف را بگيرد.
كدام محيطبانهاي فارس در درگيري با شكارچي متخلف به مشكلات جدي برخوردهاند؟
خود من، محيطبان شهيد منوچهر شجاعيان و محيطبان علي جامشي از جمله افرادي بوديم كه به مشكل برخورد كرديم. محيطبان شهيد منوچهر شجاعيان حتي سنگ هم در دست نداشت كه به سمت متخلف پرتاب كند اما كشته شد. ايشان محيطبان پارك ملي بمو بود كه در تير سال 95 حين انجام وظيفه، به ضرب گلوله يك شكارچي متخلف به شهادت رسيد. محيطبان علي جامشي هم در حادثه ناخواسته تيراندازي در پارك ملي بمو كه منجر به مرگ شد؛ دو سال درگير بود و طي روال قانوني مقصر شناخته شد اما بعد با جلب رضايت خانواده مقتول، از زندان آزاد شد. نقدعلي حيدري، وطن نوروزي، آقاي كريمي نصر و خيلي ديگر از محيطبانها هم بودهاند كه از تعارض شكارچي و محيطبان آسيب جدي ديدهاند. وطن نوروزي الان سر كار بازگشته، ايشان مدتي در منطقه شكار ممنوع كوه حوا خدمت ميكرد و الان هم به پارك بمو آمده اما نسبت به قبل خيلي فرق كرده. اين تجربه تلخ خيلي روي ايشان تاثير گذاشته، طبيعي است كه محيطبان با متخلف فرق دارد چون محيطباني كه به زندان ميرود، براي حفظ منافع عمومي آسيب ميبيند.
به نظر شما چه اتفاقي براي محيطبانها بايد بيفتد كه تا الان نيفتاده؟ منظورم اين است كه چه چيزي ميتواند به آنها در اين شرايط كمك كند؟
نظر من اين است كه محيطبانها بايد نمايندهاي داشته باشند كه در كنار يك مسوول حقوقي با نمايندههاي مجلس ارتباط بيشتري برقرار كند. منظورم از نماينده كسي است كه شغل محيطباني را لمس كرده باشد، پروندههاي حقوقي محيطبانها را بشناسد و از شرايط هم آگاه باشد. حق محيطبانها بايد از طريق همين هماهنگيها و ارتباط با كارشناسها داده شود. نماينده محيطبانها بايد نيازها و خواستههاي آنها را به درستي بداند كه بتواند مطالبهگر خوبي هم باشد.