• ۱۴۰۳ جمعه ۶ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4992 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۳ مرداد

گزارش مراسم بزرگداشت «سهروردي» در انجمن مفاخر

فلسفه يوناني نيست

صدرا صدوقي

مراسم گراميداشت شيخ شهاب‌الدين سهروردي به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگي شنبه 9 مرداد ماه در فضاي مجازي برگزار شد. در اين برنامه حسن بلخاري، غلامرضا اعواني، سيدحميد  طالب‌زاده، انشاءالله رحمتي و حسن سيدعرب سخنراني كردند. مهم‌ترين بخش‌هاي سخنان استادان حاضر در اين نشست را مي‌خوانيد.

رساله‌الطير سهروردي
حسن بلخاري: يكي از رساله‌هاي عرفاني شيخ اشراق كه در مجموعه رسائل ايشان آمده رساله‌الطير يا همان رساله پرندگان است. در تمدن اسلامي رساله‌الطيرهاي مختلفي داريم كه مشهورترين آنها منطق‌الطير عطار است و رساله‌الطير ابن‌سينا نيز جزو اولين رساله‌الطيرها است و همان‌طور كه مي‌دانيد خود ابن‌سينا نيز متاثر از رسائل اخوان‌الصفا است. اما تاثيرپذيري ابن‌سينا از اخوان‌الصفا در بيان رساله‌الطير خودش يك امر كاملا جدي است و بعد رساله‌الطيري كه امام محمد غزالي نوشته را نيز داريم. بنابراين چند رساله‌الطير داريم كه يكي نيز منسوب به شيخ اشراق است. او در ادامه به خوانش رساله سهروردي پرداخت.

اهميت سهروردي در فلسفه
غلامرضا اعواني: روز هشتم مرداد ماه روز بين‌المللي سهروردي حكيم بزرگ ايراني و يكي از حكماي بزرگ جهان است. به نظر من با وجود اينكه ما بسيار از سهروردي تجليل مي‌كنيم بازهم سهروردي بزرگ‌تر از آن است كه ما فكر مي‌كنيم. برخي مي‌گويند كه بشنويد بهتر از اين است كه ببينيد و برخي مي‌گويند ببينيد بهتر از اين است كه بشنويد، سهروردي از آنهايي است كه عظمت او بدون اغراق بيشتر از آن است كه از او گفته مي‌شود و كمتر نيست. انديشه غربي خيال مي‌كرد فلسفه صرفا يوناني است و سهروردي اولين كسي بود كه با استدلال اثبات كرد كه فلسفه يوناني نيست و به سادگي هم اين مطلب را گفته است كه اگر فلسفه يوناني بوده آيا قبلي‌ها فكر نداشتند؟! اين بسيار اشتباه است! در هر كسي نور معرفت هست، چه در شرق باشد و چه در غرب. شما يك فيلسوف را پيدا كنيد كه وجودشناسي را برمبناي نور تاسيس كرده باشد. اين را مي‌توان در شيخ اشراق پيدا كرد. او مي‌گويد كساني كه مي‌خواهند فلسفه را براساس حكمت بحثي بخوانند بايد به سراغ شفا و... بروند اما در اينجا بايد مباني اشراق رعايت شود. 

نقد حكمت مشايي
سيدحميد طالب‌زاده: ادراك اشيا از حس آغاز مي‌شود. ادراك اشيا به واسطه حس است اما در عين حال چنانچه گفته شد حس در ذات خود امري بي‌واسطه نيست و با واسطه است و بلافاصله به مفهوم تبديل مي‌شود. مثلا شخص، پرنده‌اي مثل كبوتر را مشاهده مي‌كند و حس اين صورت محسوس را با واسطه ادراك مي‌كند و آن صورت در اندام حسي مثل چشم حلول مي‌كند. اما شناخت، به فرد تعلق نمي‌گيرد بلكه شناخت حتما به وجه كلي تعلق مي‌گيرد. اين شناخت با واسطه در ذات خود دچار تعارض است يعني شناخت حسي دچار تعارض مي‌شود. اين تعارضي است كه در مفهوم شناخت در حكمت مشاء خود را نمايان مي‌كند و حكمت مشاء هرگز از چنين تعارضي گريزي پيدا نمي‌كند. كاشف اين تعرض شيخ اشراق است. شيخ اشراق به درستي متوجه اين تعارض شده و مفهوم حد و فصل را به درستي مورد انتقاد قرار داده است. 

سهروردي و كربن
انشاءالله رحمتي: وقتي «كربن» صحبت از افلاطونيان پارس مي‌كند؛ البته ممكن است ابهامي داشته باشد اينكه چه نسبتي بين ايران و افلاطون وجود دارد اما بايد توجه كنيم كه افلاطوني در اينجا به معناي تاريخي نيست و در اصطلاح كربن افلاطوني كسي نيست كه پيرو افلاطون تاريخي باشد بلكه منظور از افلاطون و افلاطوني و افلاطونيان كساني هستند كه نماينده تفكر آنها در غرب افلاطون تاريخي بوده است. اين نگاه در وهله اول به اعتقاد كربن ايراني است و آن اينكه ايرانيان جهان را در دو ساحت مي‌ديدند و مي‌گفتند اين جهان يك ساحت مينوي و غيرمجرد نيز دارد. تدبير عالم ما به دست موجوداتي است كه در عالم ديگري وجود دارند. به تعبيري مي‌شود گفت از نظر كربن ايرانيان نخستين كساني بودند كه اين نبوغ را داشتند كه جهان را منحصر در گيتي ندانند بلكه مينوي عالم را نيز تشخيص دهند. يعني به جهان غيب و غيب جهان باور داشتند. جهان غيب يعني عوالم برتر از اين عالم؛ يك نوع غيب متعالي است كه به آن اعتقاد داشتند اما علاوه‌بر اين براي اين عالم دنيا نيز به يك ساحت غيبي برايش باور داشتند و به همين دليل اهل تاويل بودند.

فلسفه اشراق و شرق‌شناسان
حسن سيد عرب: سهم عمده شناخت فلسفه اشراق در غرب مربوط به كوشش‌ها و تلاش‌هاي علمي ايرانيان اهل تحقيق و تاليف است كه به واسطه آثار آنها طيف وسيعي از غربيان با فلسفه اشراق آشنا شدند. از جمله دكتر سيدحسين نصر كه آثار انگليسي ايشان در مورد اشراق مورد توجه زيادي قرار گرفت و به نحوي رويكرد غربيان به انديشه‌هاي سهروردي را به اين فلسفه هدايت كرده است. بايد از شادروان دكتر سيدحسين ضيايي تربتي ياد كنم كه نقش مهمي در تصحيح و ترويج انديشه‌هاي سهروردي داشت. ايشان شرح حكمت الاشراق شهرزوري را براي نخستين‌بار تصحيح كردند كه در ايران، اروپا و امريكا مورد توجه قرار گرفت. اما رهيافت فكري غربيان به فلسفه اشراق بدون نسبت آن با جريان شرق‌شناسي ممكن نيست. يعني تمام درك غربيان از انديشه‌هاي سهروردي مسبوق به جريان شرق‌شناسي است. 
روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها