ادامه از صفحه اول
برگزاري مناسك يا كنترل كرونا؟
اين دستورالعملها بيهوده و در واقع نامعتبر است. بهتر بود به جاي آن نوشته ميشد كه هر طور دوست داريد عزاداري كنيد. در فضاي بسته يكسوم ظرفيت يا در فضاي باز يكچهارم ظرفيت يعني چه؟ مگر هواپيما و اتوبوس و سينماست كه تعداد صندلي آن مشخص باشد؟ به علاوه مگر افراد جاي ثابتي مينشينند كه كنترل شوند؟ ظاهرا نويسنده دستورالعمل يك بار هم در هيات عزاداري حضور نداشته، يا داشته و خواسته با نوشتن اين ضوابطِ بيضمانت اجرا از خودش رفع تكليف كند. اين تعارض سياستگذاري از كجاست؟ از اهداف متعارضي كه براي حكومت و نيز ساختار آن تعيين و تعريف شده است. از شكافي كه ميان قدرت با مسووليت و در نتيجه پاسخگويي وجود دارد. روشن است كه اگر مسوولان ستاد كرونا قدرت كافي داشتند، بهطور قطع اين مجالس را ممنوع ميكردند، تا بلكه اين موج بخوابد و اثرات واكسنها به داد مردم برسد. ولي چرا چنين مجوزي را صادر ميكنند؟ چون مسووليت دارند، ولي قدرت ندارند. چون عدهاي ديگر دنبال اهداف خودشان هستند و اجازه تعطيلي هم نميدهند، مرگ و مير مردم هم مشكل آنان نيست و خود را هم در برابر آن پاسخگو و مسوول نميدانند. تعارض در اهداف كجاست؟ در اينكه وظيفه اصلي حكومت حمايت از حيات مردم و تامين نظم و امنيت و احتياجات مردم است. از اين حيث وظيفه اول آنان برقراري نظامات براي كاهش ابتلا به اين ويروس و نيز كاهش مرگومير از طريق درمان و واكسيناسيون است. ولي در عمل اختيارات هيچكدام را ندارند، زيرا عدهاي ديگر هدف اصلي را انجام مناسك و شعاير ميدانند و براي هيچچيز ديگري اولويت قايل نيستند. با يكدست شدن سه قوه انتظار ميرود كه از اين تناقضات كاسته شود، هرچند اين تناقضات هيچگاه در اين ساختار صفر نخواهد شد. ولي پرسش اين است كه به كدام سو خواهد چرخيد، به سوي برقراري مناسك يا كاهش مرگومير و كنترل كرونا؟ پاسخ به اين پرسش سخت است. اينگونه تناقضات چالش مهمي است كه دولت بعدي مكرر با آن مواجه خواهد شد. افراد بدبين گمان ميكنند كه اغلب اين تعارضات به نفع تقدم دادن به انجام شعاير و مناسك حل ميشود و خوشبينها گمان ميكنند كه به نفع تامين نيازهاي مردم حل خواهد شد. در هر صورت يك چيز مسلم است و اين است كه مثل الان نخواهد بود تا عدهاي غيرمعتقد به آنان زير دستورالعملهاي مشابه را امضا و ابلاغ كنند.
مردم نجاتبخش خود مردم
مردم آنچنان در عسرت به سر ميبرند و بسياري به نان شب محتاجند كه آزادي بيان و حقوق حقه شهروندي برايشان در اولويت چندم هم قرار نميگيرد. استراتژي خوبي است كه نان كمياب شود تا نايابي آزادي حس نشود. اصولگرايان كه در شعار هم چندان به نيازها و حقوق انساني و فرهنگي توجه ندارند اكنون همه اركان قدرت را در دست دارند و نميدانيم كه با انواع پيچيدگيهاي زمانه آيا ميخواهند و قادر هستند كه نيازهاي اوليه ايرانيان از قبيل آب و برق و مسكن را تامين كنند يا خير؟ آيا بدون لغو تحريم ميشود ابرچالههاي اقتصادي ايران را پر كرد و وقت و انرژي يك ملت براي چند سال هم كه شده هدر نرود؟ آري به جايي رسيدهايم كه ميخواهيم با چنگ و دندان مس شويم و خيال طلاگشتن را هم در سر نپرورانيم. همه نكته اينجاست كه ما سرنوشت انقلابهاي بزرگ را مورد مداقه جدي و عملي قرار نداديم، از شكست آنها در رسيدن به آرمانهايشان عبرت نگرفتيم و گذاشتيم كه كشورمان از هر سو دچار آسيب و انحراف شود. زحمت و تلاش و دانش و پشتكار و همت زيادي لازم نبود اگر مسوولان به جاي پناه جستن هميشگي به شعار و تبليغات پوچ از روز نخست با تمام توان به جنگ با كرونا ميرفتند و از بروز فاجعه انساني جلوگيري به عمل ميآوردند. مثل هميشه انواع ناكارآمديها و بيعمليها و دفعالوقتها و بيمسووليتيها و رجحان ماندن برخي در پستها و دخالت سياست در مبارزه با كرونا و تهيه واكسن آن ظهور كرد و حالا ما يكي از كرونازدهترين كشورهاي جهانيم. نميدانيم دولت جديد در اين موضوع چگونه ورود خواهد كرد ولي آقاي رييسي در مراسم تنفيذ فقط يك اشاره به آن داشت و در مراسم تحليف همان يك اشاره هم نبود، گويا به نظر نميرسد كاري فوري و همهجانبه و مستمر در اين مورد انجام شود. پيشتر هم گفته شد كه مردم خود بايد براي اين بلاي موحش چارهانديشي كنند، كاش صاحب نفوذي پيدا ميشد، يا كمپينهاي آگاهيبخش تشكيل ميشد و مردم را قانع ميكرديم كه خود برخيزند و با تمام توان به مقابله با كرونا بپردازند. اگر شيوهنامههاي بهداشتي به صورت همگاني و با وسواس و دقت از سوي همه مردم رعايت و احساس همگاني ايجاد شود كه مردم از مسوولان تواناترند اميد ميرود كه آتش اين همه مشقت و رنج و عذاب و عزا فروكش كند. مردم متفرق و پراكنده بدون داشتن نهادهاي سازماندهنده البته بسيار آسيبپذيرند و امكان اجتماع و عملشان بر سر موضوعات خيلي ضعيف است ولي حالا كه پاي جان هزاران عزيز در ميان است و امكان انفجار بيماري كاملا جدي است، خويشدرمان شويم و با رعايتهاي خود كاري بزرگ و ماندگار در تاريخ انجام دهيم. فردا بگويند ملتي آنقدر رشد و بالندگي داشت كه برخاست و با دانش و آگاهي و همت خود يك اپيدمي را به زانو درآورد.