چه كسي پاسخگوي نتايج كشتي است؟
نسخه پيچيدن تيلور شفابخش نبود
يونس هميالي
۱- تاريخ گوياي واقعيتهاي تلخ و شيرين و بيانگر حقيقتهاي پنهان و آشكار است. وقتي قصه رقابتهاي المپيك توكيو در مهر ماه 1343 براي كشتيدوستان گفته ميشود زخمهاي ناسور بهجا مانده از آن دوران يكبار ديگر سر باز ميكند؛ روزي كه پهلوان تختي، منصور مهديزاده، محمدعلي صنعتكاران (مدال برنز)، عبدالله موحد، محمدابراهيم سيفپور، علي اكبر حيدري (مدال برنز) و عبدالله خدابنده رهسپار اين آوردگاه شدند تا با ارايه يك نمايش پرشكوه بتوانند سرود ميهن را در سالن طنينانداز كنند و پرچم كشور به اهتزاز درآيد، اما نتايج نااميدكننده، تيم را به اعماق بايگاني تاريخ فرستاد. حالا بعد از 57 سال، يكبار ديگر تماشاي آفتاب تابان در توكيو براي كشتي ما با حسرت به پايان رسيد. فرصتها از دست رفت. لحظههايي كه طعم غربت داشتند در پس ابرهاي اميد محو شدند. اندوهترين چكامهها براي گلبرگهاي سوخته اندكترين است.
۲- حسن يزداني در دو مبارزه قبلي خود در رقابتهاي جام جهاني 2017 كرمانشاه و جهاني 2018 بوداپست مقابل ديويد تيلور از امريكا مغلوب شده بود؛ در هر دو جدال با اتخاذ روشي مشابه و يكنواخت بدون ملاحظه در مديريت كشتي، تنها براي گرفتن يك نتيجه خاص (با امتياز عالي در وقت اول) روي تشك رفت كه تنها با گرفتن چندين امتياز در سه دقيقه اول فاتح ميدان شد اما در وقت دوم با پايين آمدن سطح آمادگي شكست تلخي را تجربه كرد. استراتژي كه القاكننده تاكتيكي اثربخش براي خارج شدن از بنبست باشد، وجود نداشت. شكست فاجعه نيست و نبايد آن را پايان مسير دانست، اما چگونه باختن و درس گرفتن از شكستها بايد در اولويت بررسي قرار داده ميشد.
۳- براي نبرد سوم هيجان اوج گرفت، عقربههاي التهاب به درجه آخر خود رسيد و چشمان همگان به انتظار لحظه تاريخي بود. حسن يزداني با طرح و نگرشي متفاوت نسبت به گذشته ظاهر شد. ابتدا هدف كنترل كشتي در وقت نخست بود. پذيرش نكتههاي دقيق از سوي كادرفني منتج به اين شد تا حدودي در بخش دفاع خوب ظاهر شود. غافلگيركننده و قابل تحسين بود. با آگاهي از نحوه زيرگيري تيلور تا حدود زيادي روزنهها براي كسب امتيازهاي متوالي مسدود شد؛ اما بهرغم داشتن تواناييها و ويژگيهاي هجومي كه هميشه روي تشك ارايه ميكرد، خبري نبود. در سه دقيقه دوم شيوه مبارزه تغييري پيدا نكرد و تا پانزده ثانيه آخر با نتيجه 3-2 به سود يزداني بود، اما براي حفظ اين فاصله امتيازي يك لحظه لغزش كافي بود. عدم كاهش ارتفاع گارد و جا ماندن پاي سمت راست، غفلتي كه با بيتاكتيكي براي رسيدن به فرجام همراه شد.
۴- باخت، باخت است. چه با فاصله امتيازي زياد و چه با اختلاف يك امتياز. چه با برنامه و چه بدون برنامه. چه با آمادگي بالا و چه با نفس نفس زدن. مهم اين است برنامهريزي كه براي رسيدن به هدف موردنظر از سوي كادرفني براي كشتيگير اتخاذ ميشود، خروجي آن به برتري ختم شود. سوالي كه مطرح ميشود، آيا حسن يزداني براي شكست دادن اين رقيب بايد به اصل خويش بازگردد و تنها ضعفي را كه در گذشته با آن روبهرو بوده، تقويت نمايد، يا اينكه همين روش اتخاذ شده در رقابتهاي المپيك توكيو مناسب است تا در صورت تقابل ديگر در رقابتهاي آينده پياده كند؟
۵- چه كسي پاسخگوي نتايج تيم در توكيو است؟ چه افرادي به واكنشهاي مردم پاسخ ميدهند؟ از اين شكستها چه خواهند آموخت و در آينده چه خواهند كرد؟ كشتي ما در كدام قسمت دايره افتخارآفريني قرار دارد و ديگران در كجاي اين جايگاه؟ دلايل و زمينههاي اين شكست تلخ چگونه قابل تبيين است؟ ميتوان اعتراف كرد و پند گرفت؟ براي فردايي روشن، بايد در روشنايي حركت كرد. اين خورشيد حقيقت بود كه در روزهاي غمزده كشتي ما در توكيو طلوع كرد. بايد منتظر ماند و نظارهگر باشيم براي رقابتهاي جهاني كه مهر ماه در شهر اسلو پايتخت نروژ برگزار ميشود.