پيروزي در المپيك برنامه 12ساله مي خواهد
پيروزي در المپيك برنامه 12ساله مي خواهد
علي ولياللهي
روز گذشته آخرين نمايندگان ايران در المپيك در رشته كاراته مقابل رقباي خود قرار گرفتند و به اين ترتيب پرونده ورزشكاران ايراني در توكيو با كسب سه طلا و ايستادن در رتبه بيستوهفتم دنيا بسته شد. بحث روز اين است كه آيا كاروان ورزشي ستارگان ايران زمين در مجموع موفق ظاهر شدهاند يا خير؟ اين بحث را از نظر تعداد ورزشكاران حاضر در رشتههاي مختلف، ثبت ركوردها نسبت به دورههاي قبل و در نهايت تعداد مدال كسب شده ميتوان بررسي كرد. براي اين منظور با سيد مصطفي هاشميطبا، رييس سابق سازمان تربيتبدني و كميته ملي المپيك به گفتوگو نشستيم.
ديدگاه كلي شما در مورد نتايج كاروان ورزشي ايران در المپيك توكيو چيست؟
اگر بهطور اجمالي نگاه كنيم و بخواهيم با المپيكهاي ديگر مقايسه كنيم، ميتوان گفت اين المپيك توكيو در حد المپيكهاي ديگر بود. البته نه اينكه استعداد ما در اين حد باشد ولي خب از لحاظ نتيجه شرايط به اين صورت است. ما براي المپيك بايد برنامهريزي ۸ تا ۱۲ ساله داشته باشيم كه ما معمولا فاقد اين هستيم. در مجموع عملكرد ما در حد ساير المپيكهايي بوده كه حضور داشتيم.
يعني پيشرفتي نداشتيم؟
نه معلوم است كه نداشتيم، چرا كه موفقيت نياز به برنامهريزي بلندمدت دارد و ما با چنين هدفي كار را انجام نميدهيم. ما كارهاي معمولي و روتين انجام ميدهيم و ميگوييم اين برنامه ماست. تقريبا با شرايط كرونايي دو سال گذشته خيلي سخت بود كه بتوان آن كارهايي كه بايد كرد را انجام داد. البته با وضعيت مديريتي كه ما داريم. در مجموع بعيد است بتوان با چنين شرايطي وضعيت را سامان داد و به نتيجه رسيد.
در دولت جديد و با وزير ورزش جديد ميتوان به المپيك پاريس اميدوار بود؟
نه فكر نميكنم. ما ميگوييم تغيير و برنامهريزي اما هميشه همين كارهاي كوتاهمدت را انجام ميدهيم و امكانات معمولي كه داريم در اختيار ورزشكاران قرار ميدهيم. ما كار را بايد از آموزش و پرورش شروع كنيم تا در المپيك به موفقيت برسيم. بنابراين تفاوتي نخواهد داشت.
براي ما اين المپيك حاشيههاي سياسي و اجتماعي هم كم نداشت. حضور پرتعداد ورزشكاران ايراني در تيم پناهندگان خيلي جلب توجه كرد.
المپيك قرار است محل ورزش باشد اما متاسفانه وقتي نگاه ميكنيم، ميبينيم سياست هم دخيل است. ما استعدادهاي ورزشي داشتيم كه به كشورهاي ديگر رفتند. اگر اينها را بررسي كنيم ميبينيم متاسفانه مهاجرت نخبههاي ما به كشورهاي ديگر خيلي زياد است. اين هم يك مشكلي براي مملكت ايجاد كرده. برخي از اينها جبنه سياسي دارند كه هيچ. ولي برخي ديگر هم به خاطر اينكه دنبال امكانات بهتر براي خودشان بودند چنين تصميمي گرفتند.
آيا ميتوان كاري كرد كه در برخي رشتههايي كه هيچ وقت مدعي نيستيم به مدال المپيك برسيم؟
به آن صورت كه ما فكر ميكنيم خير. براي موفقيت در يك رشته بايد آن را در سطح كشور گسترش داد. بايد ورزش قهرماني را گسترده و همانطور كه گفتم از آموزش و پرورش شروع كنيم مثل فرانسه. الان فرانسه در خيلي از رشتهها قهرمان دارد. در حالي كه انگيزههاي ورزشكارانشان از ورزشكاران ما كمتر است. اين به دليل گستردگي ورزش در آموزش و پرورش آنهاست وگرنه با اين كارهايي كه ميكنيم موفقيتي در كار نخواهد بود.
به صورت مشخص نظر شما در مورد عملكرد كشتي چيست؟
تيم كشتي آزاد ما غير از حسن يزداني المپيكي نبود. آقاي هادي عامل قبل از اينكه مسابقات شروع شود در مصاحبهاي گفت ما يك مدال طلا ميآوريم. در حالي كه معمولا آدم در فاصله نزديك به شروع مسابقات معمولا خوشبين است و روحيه ميدهد. در نهايت همان يك مدال هم شد. با تمام بالا و پايينها يك طلا آورديم. تيم كشتي آزاد ما را مقايسه كنيد با كشتيگيراني كه از كشورهاي ديگر ديديم. خب واقعا كشتي و بچههاي ما در سطح المپيك نبودند. يزداني هم به اين دليل باخت كه حريفش بهتر است. به هر حال ايشان خوب كشتي گرفت و خوب كار كرد. ولي همه اينها نشان ميدهد اينكه ميگوييم ما بهتر از ديگران هستيم و ما خيلي خوبيم چندان درست نيست. سنگينوزنمان هم كه مدال گرفت بالاتر از توانش كار كرد. بقيه هم شرايطشان را ديديم. تيم ما به آن صورت المپيكي و نخبه مثل تيم روسيه يا امريكا نبود. بايد بگرديم و راهش را پيدا كنيم كه چطور بچههايمان را ارتقا بدهيم.
قبل از المپيك جز رشتههاي هميشگي از كدام رشتهها انتظار مدال داشتيد؟
شمشيربازي را داشتيم كه شانس مدال بود و ميتوانست روي سكو برود. تيراندازي ما هم يك مدال خوب گرفت كه آن هم بيشتر از توانش بود. كاراته هم از قبل تصور ميكردم، مدال بگيرد و شايستگي مدال طلا داشت. اين رشته كه خدا را شكر سجاد گنجزاده موفق شد اين كار را بكند. تكواندو هم بايد مدال ميگرفت كه اين اتفاق نيفتاد. تكواندو به يك ضعف عمومي دچار شده است.
تيم كشتي آزاد ما را مقايسه كنيد با كشتيگيراني كه از كشورهاي ديگر ديديم. كشتي و بچههاي ما در سطح المپيك نبودند. يزداني هم به اين دليل باخت كه حريفش بهتر است. همه اينها نشان ميدهد اينكه ميگوييم ما بهتر از ديگران هستيم و ما خيلي خوبيم چندان درست نيست.