حال جنگلها خوب نيست
تقي شامخي
اگر بخواهيم يك برآورد كلي از عملكرد دولت آقاي روحاني در حوزه محيطزيست و جنگلها داشته باشيم، ميتوان گفت آنچه در اين حوزه رخ داده اتفاقهاي مثبتي نبوده است. يكي از مهمترين بحثهايي كه ما در اين دوره داشتيم به مساله انتقال آب چه انتقال آب بينحوضهاي و چه انتقال آب دريا برميگردد و در هفتههاي اخير هم شاهد اعتراضات در خوزستان بوديم. با توجه به صحبتهايي كه آقاي روحاني در زمينه محيطزيست داشتند به نظر ميرسيد اين انتقالها در دستور كار صورت نگيرد اما در عمل طي اين سالها شاهد انتقال آب از زاگرس به سمت فلات مركزي و استانهاي يزد، كرمان و قم بوديم و همچنين پروژه انتقال آب از خزر به سمنان مطرح شد. از نظر محيطزيستي انتقال آب بينحوضهاي تنها زماني كه مساله آب شرب مطرح باشد و هيچ راهي براي حل آن نداشته باشيم توجيه دارد كه متاسفانه به اين مولفه چندان توجه نشده است.
زماني كه عيسي كلانتري به عنوان رييس سازمان حفاظت محيطزيست انتخاب شد، عنوان كرد كه ميخواهد سهم طبيعت را گرفته و اجازه ندهد وزارت نيرو اين سهم را استفاده كند. اين گفته بدان معناست كه لااقل با در نظر گرفتن حقابهها، تالابها وضع خوبي خواهند داشت. در صورتي كه امسال در خوزستان شاهد بوديم بخشهايي از هورالعظيم كه تالاب مهمي هم در حوزه داخلي و هم منطقهاي است، خشك شد. البته ما پشت صحنه اين موضوع را نميدانيم اما مشخص است كه تالاب خشك شده، سهم طبيعت داده نشده و مردم اين منطقه هم از دسترسي به آب آشاميدني محروم هستند.
حال كه به نقد عملكرد عيسي كلانتري رييس سازمان حفاظت محيطزيست پرداختم، جا دارد به عملكرد مثبت ستاد احيا هم اشارهاي داشته باشم. اگر اقداماتي كه براي درياچه اروميه انجام شد، انجام نميگرفت ممكن بود در سالهايي مانند امسال كه سال خشكي هم هست با مرگ درياچه مواجه ميشديم كه عوارض سنگيني براي كل كشور به همراه داشت. ولي بحمدالله درياچه اروميه حداقل آب براي حيات و نياز خود را دارد.
در موضوع منابع طبيعي و جنگلها واقعيت اين است كه از عملكرد جاري سازمان جنگلها بهطور مشخص در همه عرصهها اطلاع زيادي ندارم اما آنچه از طريق دوستان ميشنوم و شواهدي را كه به عنوان كسي كه در اين حوزه سالها و دههها كار كرده، ميبينم اين است كه عملكردها در اين حوزه هم چندان موفق نبوده است. البته در اين دوره مديري در راس سازمان جنگلها قرار گرفت كه از بدنه وزارت جهاد كشاورزي بود ولي در عمل بحرانهاي جدي در همه عرصهها اعم از جنگلها مراتع و ... را شاهد بوديم. در اين دوره تخريبها در سيل سال 98 و خشكساليهاي سال جاري را داشتيم كه نشاندهنده عدم تعادل است.
در موضوع آتشسوزيها به عنوان يكي ديگر از موارد مرتبط با بحرانهاي حوزه جنگلها متاسفانه مديران نتوانستند بر اساس آنچه قانون به آنها اجازه ميدهد همكاري نهادهاي مختلف را در زمان آتشسوزي داشته باشند. مردم وقتي ميشنوند هواپيماها براي خاموش كردن حريق جنگلها به تركيه ميروند بسيار متاسف و متاثر ميشوند كه چرا ما نتوانستيم از اين امكاناتي كه در كشورمان وجود دارد، استفاده كنيم. علاوه بر آن ما در اين دوره با طرح تنفس در جنگلهاي شمال مواجه بوديم. من از ابتدا با طرح استراحت و تنفس در جنگلهاي شمال مخالف بودم و برداشتم اين بود اين طرح تنها به تخريب گستردهتر در جنگلهاي ما منجر خواهد شد، زيرا شرايط مديريتي ما به گونهاي نيست كه بتوانيم اين برنامه را به شكل درست مديريت كنيم. نكته قابل تاكيد اين است كه سازمان جنگلها موظف بود طرح جايگزين را در يك بازه زماني تهيه كند كه متاسفانه همچنان اين طرح تهيه نشده و ما در يك وضعيت بيبرنامهگي و بيمديريتي به سر ميبريم و هيچ چيز هم براي مديريت يك عرصه طبيعي خطرناكتر از اين وضعيت نيست. همين موضوع باعث شده نه تنها شرايط جنگلهاي ما نسبت به قبل كه طرحي براي آن وجود داشت بهتر نشود، بلكه اوضاع به سمت بدتر شدن ميل كند. من معتقدم اجراي بد يك طرح يا اجراي يك طرح بد از بيبرنامهگي بهتر است. حفاظت از جنگلها با طرح تنفس بهتر نشده و بسياري كه ميخواستند منافع زودگذر خود را تامين كنند از مديريت ضعيف استفاده كردهاند. نتيجه اينكه حال طبيعت و جنگلهاي ساحلي درياي خزر خوب نيست.