نمره پايين تعامل رسانهاي دولت در حوزه محيطزيست
حميدرضا ميرزاده
ديگر همانند گذشته نيست كه اخبار محيطزيست تنها در برخي رسانهها مورد توجه قرار گيرد و بسياري ديگر از رسانهها ترجيح دهند تا انرژي خود را بر موضوعات ديگر صرف كنند.
افزايش آگاهي عمومي و وقوع پديدههايي چون آلودگي هوا، از دست رفتن تالابها و آتشسوزيهاي متعدد در عرصههاي طبيعي و مواردي از اين دست، رسانهها را بيش از گذشته به سوي حوزه محيطزيست و مشكلات آن كشانده است.
علاوه بر تمامي مسائل سرزميني، بازداشت پرحاشيه فعالان محيطزيست نيز توجه جامعه و رسانه را بيش از پيش به حوزه محيطزيست جلب كرد. موضوعي كه ابعاد جديدي را به فعاليتهاي حفاظت محيطزيست افزود. با اين حال تعامل دولت دوازدهم با رسانهها در حوزه محيطزيست نسبت به دولت يازدهم چندان مناسب نبود. ديگر همانند دولت يازدهم، شور و هيجاني در اعلام برنامههاي ستاد احياي درياچه اروميه نبود، نشستهاي خبري با اصحاب رسانه رفتهرفته كاهش يافت و برخي اظهارنظرهاي جنجالي عيسي كلانتري، رييس سازمان حفاظت محيطزيست در مسائلي مانند مديريت آب، حياتوحش و شكار كار را به جايي رساند كه برد محتواي رسانهاي انتقادي بسيار بيشتر از برد محتواي آموزشي و اخبار اميدواركننده شد.
ماجرا آنجايي كه داغتر شد كه به نظر ميرسيد سياست جديد سازمان حفاظت محيطزيست، كمتوجهي به رسانهها و علاوه بر آن كمتوجهي به شبكههاي اجتماعي است. اين در حالي بود كه در دولتهاي پيش از آن، اگرچه فعاليت رسانهاي و نوع تعامل سازمان حفاظت محيطزيست با رسانه در وضعيت كاملا مطلوب نبود، اما رسانه همواره به عنوان پل رابط بين جامعه و اين سازمان مورد پذيرش بود.
از آن سو به نظر ميرسد كه شكل تعامل و ارتباط با رسانه در سازمان جنگلها و مراتع نيز به شدت با افت روبهرو شده است. سازماني كه همواره وضعيت مطلوبتري از نظر فعاليت رسانهاي نسبت به سازمان حفاظت محيطزيست داشت و در دو دهه گذشته، همواره از رسانه به عنوان بازويي قدرتمند براي حل مشكلات حوزه فعاليت خود استفاده ميكرد اما در دولت دوازدهم به نظر ميرسد چندان تمايلي براي تعامل موثر با رسانهها از سوي اين سازمان وجود ندارد. دلايل اين عدم تعامل به درستي مشخص نيست ولي چيزي كه مشخص است، اصطكاك رسانه با سازمان حفاظت محيطزيست، بسيار بيشتر از سازمان جنگلها و مراتع بود. به نظر ميرسد تمركز بيش از اندازه بر موضوعاتي مانند شكار و باغوحش و تمايل جامعه و بسياري از فعالان محيطزيست به اين مقولات فرصت پرداختن دقيقتر به مسائل مهم ديگر همچون آلودگيها، نبود مطالعات آمايش سرزمين در كشور و ارزيابي اثرات محيطزيستي واحدهاي صنعتي جديد را گرفت. مجموعه اين عوامل رابطهاي سرد و بعضا تقابلهاي پرحاشيه و جنجالي را بين سازمان محيطزيست و رسانهها ايجاد كرد.
با اين وجود اين توجه به موضوع شكار يك دستاورد مثبت داشت و آن انتشار عوايد مالي ناشي از صدور پروانههاي شكار چهارپايان در كشور و نحوه و محل هزينهكرد آنها در جهت حفاظت از مناطق از سوي سازمان حفاظت محيطزيست بود؛ اتفاقي كه نخستينبار توسط اين سازمان انجام شد.
با اين وجود مواردي همچون واگذاري مرجعيت ملي كنوانسيون تنوعزيستي به وزارت جهاد كشاورزي، موضوع مجوز توليد محصولات كشاورزي تراريخته (دستكاري ژنتيك)، صدور مجوز توليد ماهي تيلاپيا، طرح لايروبي تالاب انزلي از طريق افزودن تركيبات شيميايي به تالاب، تصويب عدم نياز استعلام سازمان حفاظت محيطزيست براي جانمايي صنايع آلاينده در شهركهاي صنعتي و تغيير مهلت اظهارنظر سازمان حفاظت محيطزيست درباره معادن از دو ماه به ۱۰ روز از اتفاقات جنجالي در حوزه محيطزيست بودند كه در تمامي اين موارد، دولت تعاملي چندان موثر با رسانهها نداشت. خاطره تلخ پايان دولت دوازدهم براي اهالي رسانه در حوزه محيطزيست نيز، سانحه واژگوني اتوبوس خبرنگاران و فوت «مهشاد كريمي» و «ريحانه ياسيني» دو خبرنگار اين حوزه بود. در اين واقعه نيز آنچه ابعاد جنجالي ماجرا را افزايش داد، نحوه تعامل سازمان حفاظت محيطزيست و ستاد احياي درياچه اروميه به عنوان دعوتكنندگان برنامه بود؛ دو نهادي كه مديران ارشد مشترك داشتند.
دولت دوازدهم در حالي كار خود را به پايان رساند كه حضور فعال افراد جامعه در شبكههاي اجتماعي به بالاترين حد در سالهاي گذشته رسيده است. حضوري كه انتقادهاي ريز و درشت از عملكرد دولت در حوزههاي مختلف از جمله محيطزيست جزو اصلي آن محسوب ميشود. از آن سو هنوز تكليف دولت سيزدهم از نظر تركيب كابينه و برنامهها مشخص نشده كه طرح صيانت از كاربران در فضاي مجازي توسط مجلس شوراي اسلامي به اجراي آزمايشي گذاشته شد. طرحي كه تاثير عميقي بر فعاليت افراد جامعه در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي دارد. همين موضوع برنامهريزي دولت سيزدهم براي تعاملات رسانهاي را با اهميتتر ميكند. بايد منتظر ماند و ديد كه اين دولت چه سياستي را در قبال اطلاعرساني محيطزيستي دنبال خواهد كرد.